زندگینامه آیت الله سیدمصطفی خمینی
سیدمصطفی نخستین فرزند امام خمینی (س) در 30 آذر ماه 1309 شمسی در قم متولد شد. او دوران ابتدایی را در مدارس قم سپری کرد و از نوجوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت.
وی در مبارزات علیه رژیم پهلوی با پدر بزرگوار خویش همراه بود، و در آبان 1356 در نجف به شهادت رسید.
او در تمام طول زندگی ساده زیستی را سرلوحه خود قرار داده بود، و معتقد بود کسب شهرت با عنوان «آقازاده» و «آیت الله زاده» دون شأن یک مسلمان و آزاده است، از خصوصیات بارز اخلاقی او که در میان اطرافیان حسن خلق بود و صراحت، شهامت، زهد، خودساختگی، استقلال رأی و... را می توان از دیگر ویژگی های برجسته آن شهید برشمرد. برای آشنایی بیشتر با ویژگی های اخلاقی ایشان می توانید مقاله روایت حجت الاسلام و المسلمین محتشمی از ویژگی بارز اخلاقی حاج آقا مصطفی (ره) را مطالعه کنید.
تصویری از شهید آیت الله سیدمصطفی خمینی در جوار حضرت امام (س)
زندگینامه شهید آیت الله مصطفی خمینی
دوران کودکی و تحصیل
سیدمصطفی فرزند اول حضرت امام بود که در دامان مادر گرامی اش خانم ثقفی پرورش یافت، و نامش را محمد، لقبش مصطفی و کنیه اش را ابوالحسن گذاشتند. خاطره تولد سیدمصطفی از زبان مادرش را در مقاله حکایت تعبیر خواب همسر امام و فرزندی که مصطفی شد مطالعه کنید.
سیدمصطفی در کودکی نسبت به دیگر کودکان دیرتر زبان گشود، تا جایی که در 4 سالگی تنها چند کلمه به زبان می آورد، اما ورودش به مکتب در 6 سالگی در این زمینه بسیار موثر بود. بعد از حضور در مکتب، در سن 7 سالگی به دبستان رفت، و دوران ابتدایی را در مدارس "باقریه" و "سنایی" قم سپری کرد. او در پانزده سالگی به تشویق پدر به تحصیل علوم دینی پرداخت، و در این زمینه موفقیت های چشمگیری داشت تا جایی که در سال 1326 و با 17 سال سن، توانست دوره مقدماتی را به پایان رساند و بعد از 2/5 سال به مرحله سطح وارد شده و معمم گشت. سپس در حدود 22 سالگی توانست دوره سطح را پشت سر گذاشته و در درس خارج امام خمینی (س) و آیت الله العظمی بروجردی حاضر شود.
او در 27 سالگی به درجه اجتهاد رسید، و این در حالی است که از دیدگاه اطرافیان و حتی امام (س) با تمام سختیگیری هایشان در این زمینه، ایشان در 25 سالگی به درجه اجتهاد رسیده بود.
سیدمصطفی تقریبا در 25 سالگی به تدریس علوم عقلی و نقلی می پرداخت و تالیفات متعددی داشت؛ به طوری که بنابر اظهارات او در یکی از گزارشات ساواک در سن 33 سالگی در سال 1343، 12 جلد کتاب را به نگارش درآورده بود.
همچنین هنگام تبعید در ترکیه با وجود عدم دسترسی به ماخذ لازم 2 جلد کتاب تالیف کرد، و در دوران تبعید در نجف علاوه بر تدریس، کتب بسیاری در باب فقه، اصول، فلسفه و تفسیر تدوین کرد که همه نشان از استعداد و هوش سرشار و حافظه ی بالای او داشت.
اساتید حاج آقا مصطفی عبارت اند از:
• امام خمینی(ره) وآیت الله بروجردی(ره) در حوزه درس خارج
• علامه سید محمد حسین طباطبائی، در حوزه درس اسفار و تکمیل دانش فلسفه
• آیت الله محمد داماد
• آیت الله شیخ مرتضی حائری، در حوزه درس فقه و اصول (دوره ی سطح)
• آیت الله محمد باقر سلطانی، در حوزه درس فقه و اصول (دوره ی سطح)
• آیت الله شهید محمد صدوقی، در حوزه درس فقه و اصول (دوره ی سطح)
• آیت الله حاج شیخ محمد جواد قزوینی
• آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، در حوزه درس اسفار و تکمیل دانش فلسفی
• آیت الله محمد جواد اصفهانی، در حوزه درس فقه و اصول(دوره ی سطح)
• آیت الله سید محمد رضا صدر، در حوزه درس آغاز فلسفه و منظومه حکمت سبزواری
• حاج شیخ جعفر سبحانی، در حوزه درس ادبیات و لمعه
تالیفات
تالیفات ایشان در قم:
• الاجاره (در مبحث اجاره در دو دفتر)
• القواعد الحکمیه (در رابطه با قواعد کلی فلسفه)
• القواعد الفقهیه (بحث پیرامون تعدادی از قواعد فقهی)
• حاشیه بر اسفار اربعه
• حاشیه بر «المبدا و المعاد نوشته صدرالمتألهین»
• رساله ای در بحث قضای صلوات
• رساله ای در بحث «الخلل فی الصلاه»
• الفوائد الرجالیه
تالیفات در ترکیه:
• الواجبات فی الصلاه
• الفوائد و العوائد (یادداشت های پراکنده درباره مسائل مختلف اصول، فقه، کلام و عرفان)
• تحریرات فی الاصول در مباحث علم اصول از ابتدا تا بحث استصحاب
• الصوم
• الطهاره
• البیع (این کتاب در چند جلد تنظیم شده و حاوی مطالبی در بحث های معاملات می باشد)
• الخیارات
• المکاسب المحرمه
• الخلل فی الصلاه
• الحاشیه علی العروه الوثقی
• تحریر العروه الوثقی
• الحاشیه علی تحریر الوسیله
• تفسیر القرآن الکریم (از ابتدای قرآن تا آیه 146)
• دروس اعلام و نقدها ، نقل درس بزرگان نجف و نقد آن
زندگی خانوادگی
ازدواج
سیدمصطفی در17 فروردین ماه سال 1333، در سن 24 سالگی با خانم معصومه حائری، دختر آیت الله شیخ مرتضی حائری ازدواج کرد. حاصل این ازدواج 4 فرزند بود، نخستین فرزند آن ها محبوبه، به دلیل ابتلا به بیماری مننژیت از دنیا رفت، فرزند دوم حسین، و فرزند سوم مریم نام داشت، فرزند چهارم پیش از تولد در حمله کماندوهای رژیم پهلوی در تاریخ 1343/10/13 به منزل آن شهید در اثر رعب و وحشت ایجاد شده برای خانم حائری از دنیا رفت، در پی وقوع این حادثه ناگوار ایشان به کسالت طولانی مبتلا شد و دیگر نتوانست بچه دار شود.
مبارزات و شهادت
آغاز مبارزات
سیدمصطفی مبارزات خود را با آشنایی با جمعیت فداییان اسلام آغاز کرد، و از سال 1341 به صورت جدی وارد مبارزات شد و تا پایان عمر در کنار رهبر نهضت تمام لحظات را به مبارزه پرداخت.
ساواک از او بسیار وحشت داشت، و بارها در گزارشاتش آمده است که او در مبارزات پدر نقش اساسی دارد.
او پس از دستگیری حضرت امام، در 15 خرداد سال 1342 در رهبری نهضت در قم نقش مهمی ایفا کرد، تا جایی که با سخنرانی در صحن مطهر حضرت معصومه (س) در قم موجب شکل گیری قیام 15 خرداد مردم در قم شد. با مطالعه مقاله نگرانی حاج آقا مصطفی پس از دستگیری امام، به روایت آیت الله اشراقی با حال و هوای حاج آقا مصطفی پس از دستگیری امام خمینی بیشتر آشنا می شوید. با تلاش های او، پیگیری علما و فشار افکار عمومی، رژیم ناچار شد حبس امام (س) را به حصر در منطقه ی داوودیه تبدیل کند و 3 روز بعد امام (س) را به قیطریه انتقال دهد، از آن پس سید مصطفی رابط امام با امت بود و مسئولیت ابلاغ اخبار و گزارشات بیرون به رهبر را بر عهده داشت. تلاش های وی در این راستا به آنجا رسید که رئیس وقت شهربانی کشور (سپهبد نصیری)، او را جلب کرد و هشدار داد که اگر از فعالیت های سیاسی دست نکشد تحت پیگرد قرار خواهد گرفت.
بعد از آزادی امام در 15 فروردین 1343 و بازگشت به قم، ایشان همچنان همراه همیشگی امام در مبارزات علیه رژیم پهلوی بود. بعد از سخنرانی امام علیه کاپیتولاسیون در تاریخ 1343/4/8 و دستگیری و تبعید ایشان به ترکیه، حاج آقا مصطفی در 1343/8/13 نیمه شب به پا خواست و با همراهی مردم خشمناک قم به منزل علما در قم رفت. رژیم که تجربه ی فعالیتهای حاج سید مصطفی را در جریان 15خرداد به یاد داشت، در ساعت 15 / 9 صبح همان روز زمانی که سید مصطفی در بیت آیت الله نجفی به سر می برد به آنجا حمله کرد و او را دستگیر و زندانی کرد. چگونگی دستگیری ایشان را در مقاله خاطره همسر امام از دستگیری حاج آقا مصطفی از زبان مادر گرامیشان مطالعه کنید.
او 57 روز در زندان قزل قلعه به سر برد و بیشتر در سلول انفرادی بود، و از تاریخ 19 / 8 / 43 تا 28 / 8 / 43 به مدت 9 روز تحت بازجویی قرار گرفت. حاج آقا مصطفی در دوران بازداشت برای جلوگیری از خلاء ناشی از نبود رهبر و بلاتکلیفی مقلدین امام (س)، به صورت پنهانی نامه ای به خارج از بازداشتگاه ارسال نمود، و حجت الاسلام شیخ شهاب الدین اشراقی را وکیل و نماینده ی خود معرفی کرد، همچنین در این مدت به علت نگرانی از سلامت امام (س) در تبعید، تنها درخواستی که مطرح کرد رفتن نزد امام(س) بود. ساواک نیز که به فکر دور کردن او از بود، با آزادی به شرط سفر به ترکیه موافقت کرد. او پس از بازگشت به قم و مشورت از رفتن به ترکیه منصرف شد، اما ساواک پس از آگاهی از این تصمیم با وجود تنها 5 روز فاصله از آزادی او به منزل امام حمله کرد و ایشان را دستگیر کرده و به ترکیه تبعید کرد.
با توجه به این که در ترکیه ایشان از فضای مبارزه دور شده بود، فعالیت های علمی خود را افزایش داد، و در کنار حضرت امام به تحصیل در علوم دینی پرداخت.
آن زمان با توجه به شرایط بین المللی، دولت ترکیه از اینکه کشورش به تبعیدگاه مبارزان مسلمان تبدیل شده بود ابراز نگرانی می کرد، به همین جهت رژیم ایران را تحت فشار قرار داد تا امام خمینی(س) و حاج آقا مصطفی را به مکان دیگری تبعید کند. رژیم نیز با بررسی همه جانبه، عراق را بهترین مکان برای تبعید آن دوبزرگوار دانست و در نتیجه در 13 / 7 / 1344، امام خمینی(س) و سید مصطفی را به عراق فرستاد.
در طول 12 سال اقامت در عراق، ایشان حلقه ی اتصال اجزای نهضت اسلامی در ایران و نقاط مختلف جهان، با کانون آن در نجف و همچنین مسئول ایجاد و برقراری رابطه با مبارزین در سطوح مختلف بود، که محوریت و مرکزیت این ارتباط ها با مبارزین مسلمان بود و شهید بیشتر در امور اجرایی و ارتباط و نظارت بر آنها همت می گماشت.
او با انتشار اعلامیه ها و سخنرانی های امام به سایر کشورها به نشر اندیشه های ایشان می پرداخت، و همچنین با سفرهایی به لبنان، سوریه و عربستان با مبارزین مسلمان و طرفداران ایرانی و غیر ایرانی امام (س) ارتباط برقرار می کرد و به آنها رهنمودهای لازم را می داد و کسانی را که آمادگی داشتند به مراکز آموزش نظامی معرفی می کرد.
او در سال های 1342،1345، 1353 و 1356 در سفر حج علی رغم کنترل های کامل مأموران ساواک، توانست با مبارزین ایرانی و غیرایرانی و مقلدین امام خمینی (س) دیدار و تبادل نظر کند و اعلامیه ها، نامه ها و سایر اسناد و مدارک و دستورهای امام (س) را به این وسیله به سایر کشورها ارسال نماید.
شهادت
حاج آقا مصطفی پس از 47 سال زندگی پربرکت، سرانجام سحرگاه یکشنبه 1356/8/1 به طور ناگهانی و مرموز در منزل خود درگذشت. مقاله روایت همسر حاج آقا مصطفی از نحوه عروج ایشان بیانگر جزئیات این واقعه است، علی رغم آن که علت آن مشخص نشد، اما از مجموع گفته های اطرافیان و بستگان چنین برمی آید که ایشان بر اثر نوعی مسمومیت که به احتمال قوی به وسیله مأموران ساواک و یا مأموران امنیتی دولت عراق و یا تبانی آن دو دولت صورت گرفته است به شهادت رسیدند. برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله روایت حاج احمد خمینی از شهادت برادرش حاج آقا مصطفی را مطالعه کنید.
امام با کالبدشکافی بدن ایشان مخالفت کردند، اما آثار مسمومیت از ابتدا در بدن این شهید کاملا مشهود بود. پیکر این شهید بزرگوار پس از انتقال از نجف به کربلا و غسل با آب فرات، در محل خیمه گاه امام حسین(ع) کفن شد و پس از طواف در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا (ع) و حضرت عباس(ع) به نجف بازگردانده شد.
پیکر آن شهید یک روز بعد (دوشنبه دوم آبان) حدود ساعت 9 از مسجد بهبهانی- واقع در بیرون دروازه نجف- با شرکت انبوهی از علماء، فضلا، طلاب، کسبه، اصناف و دیگر اهالی نجف به طرف صحن علوی تشییع شد. آیت الله العظمی خویی در صحن مطهر حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع)، بر او نماز خواندند و سپس پیکر شهید را در ایوان حرم مطهر، مجاور مقبره علامه حلی(ره) به خاک سپردند.