امیر حسین کاکایی
ساعت 17:35 دقیقه بود و من فکر میکردم باز هم دارم دیر میرسم. نمیدونم چرا هنوز عادت نکردم که تاخیر همیشگی برنامهها در ایران را هنگامی که دارم عجله میکنم، لحاظ کارم کنم. طبق معمول استرس اینکه الان برنامه رأس ساعت آغاز شده و من در اتوبوس کندرو در خیابان ولیعصر پشت درصد کوچکی از یک ملیون خودرویی که هر سال شمارهگذاری میشود، گیر کردم. برای رهایی از استرس کتاب «تبعید و سلطنت» آلبرکامو را از کیفم درآوردم و مشغول خواندنش شدم که با صدای فریاد شاگرد راننده اتوبوس فهمیدم که رسیدم به ایستگاه مورد نظرم و 15 دقیقه بعد از آغاز حرکتم جلوی درب صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران فرود آمدم. بدون توجه به علائم هشدار دهنده راهنمایی و رانندگی از خیابان با سرعت غیرمجاز عبور کردم تا جلوی درب رسیدم . حمید هنرجو شاعر و از اعضای موسسه تنظیم و نشر آثار امام (س) به همراه مصطفی محدثی خراسانی در جلوی درب ایستاده بودند و آقای هنرجو با یک سوت کوچک من رو متوجه حضور خودش در جلوی درب کرد. بعد از سلام و احوالپرسی که از افعال دیپلماتیک ما ایرانیهاست که معمولا بین 3 تا 10 دقیقه برای مردان به طول میانجامد، به سمت سالن «رضوان بسیج صدا و سیما» هدایت شدم. بعد از کلی پیچ و تاب مسیر به سالن رسیدم و نفس نفس زنان به طبقه سوم اومدم. عبدالستار کاکایی، کارگردان کلیپهای تهیه شده برای مراسم اولین آشنایی بود که دیدم. وقتی دیدم هنوز مراسم شروع نشده با خیال راحت 5 لیوان آب خوردم و به همراه عبدالستار کاکایی و حسین اسرافیلی شاعر به یک اتاق با دمای منفی رفتیم و با یک جمعی روبه رو شدم که یادم رفت برای چی اصلا آمده بودم. دکتر سنگری، آقای سلطانی ، قائم مقام سازمان صدا و سیما آقای موسوی مقدم و ... . به صورت توفیق اجباری با همه دست دادم و کنار فرزند نصرالله مردانی نشستم و مشغول صحبت شدیم. ساعت 18 تازه گفتند وارد سالن شوید کمکم میخواهیم برنامه را شروع کنیم و بدین ترتیب بود که برنامه با 1 ساعت و 20 دقیقه تأخیر در ساعت 18:20 دقیقه با اجرای سرود جمهوری اسلامی و تلاوت قرآن کریم توسط قاری میقانی با اجرای یک تیزر کوتاه درباره برنامه با صدایی با شدت بالا و آزار دهنده و بعد صحبتهای سلطانی مجری آغاز شد. مداحی شهرابی اولین بخش برنامه بود. حضار در ابتدا کم بودند. ظرفیت سالن 200 نفر بود که تا انتهای مراسم حدودآ 70 درصد سالن پر شده بود که با توجه به حجم تبلیغات مقدار ناچیزی بود شایدم توقع من از همایش تجلیل 10 شاعر بزرگ و به یاد ماندنی کشور خیلی بیش از اندازه بود. من هم باید گزارش میگرفتم هم مصاحبه هم عکس!!! و این کار فقط از دست یک شخصیت کارتونی در زمان بچگی خودم به نام «آقای گجت» بر میآمد. لذا مصاحبه رو کنسل کردم و به گزارش پرداختم. با یک دستم برنامه را ضبط میکردم و با دست دیگرم عکس میگرفتم. با یک دوربین نیمه حرفهای که در مقابل دوربینهای دیگر طفلی محسوب میشد، به فعالترین عکاس سالن تبدیل شده بودم و زاویهای نبود که از آن عکس نگرفته باشم هرچند که عکاس خوبی نبودم و دوربین هم با من مدارا نمیکرد. کلیپ شماره یک از سری همان کلیپهایی که عبدالستار کاکایی تهیه کرده بود، صحبت های جواد محقق، حمید سبزواری، مصطفی محدثی خراسانی، صابر امامی، مشفق کاشانی و محمدرضا رضا ترکی درباره مهرداد اوستا و تا انتهای برنامه درباره تمام ده شاعر که شامل محمود شاهرخی، نصرالله مردانی، حسن حسینی، قیصر امین پور، محمدرضا آغاسی، سپیده کاشانی، احمد زارعی و طاهره صفارزاده میباشند، هم بود. مشاور رئیس سازمان صدا و سیما و رئیس مرکز بسیج صدا و سیما و شورای گسترش ادبیات مقاومت، آقای جعفری اولین سخنران رسمی برنامه بود که سخنرانیاش بعد از اجرای کلیپ محمود شاهرخی شروع شد و تا اجرای کلیپ نصرالله مردانی به مدت 10 دقیقه به طول انجامید. 10 دقیقه صحبت کردن واقعا سخت است! جعفری که رئیس بسیج سازمان صدا و سیما و شورای گسترش ادبیات مقاومت است در حواشی سخنرانیاش در این برنامه گفت: شعر در طول تاریخ پرافتخار این سرزمین توانمندترین عرصه و رسانه در ایجاد فرهنگ و انتقال مواریث فرهنگی بوده. ملت ما هویت تاریخی و شخصیت فرهنگی و اخلاقی خود را تنها از پنجره شعر میبیند. جعفری در ادامه صحبتهایش بر این باور بود که همچنان مقولهی شعر جایگاه بلند و تاریخی خود را در تعالی، تعمیق و تحکیم فرهنگ دینی حفظ کرده است. همچنین شعر پیشروترین هنر در جریان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بوده است. وی همچنین اذعان داشت که شاعرانی که امروز برای نکوداشت آنان اینجا جمع شدیم شاعرانی بودند که آنچه یک ملت از شاعرش انتظار داشت و دارد را در کارنامه درخشان شعرشان به این ملت و تاریخ سراسر افتخار این سرزمین الهی تقدیم کردند. حسین اسرافیلی و صادق رحمانی هم با سبک خوانش خودشان شعرشان را خواندند. یک نوع ابراز همدردی آشکار در شعر که اگر خانواده آن شاعران بودند شاید موجب آرامش خاطرشان میشد. و دکتر سنگری که 30 دقیقه با استقامت بالا صحبت کرد. سنگری در ابتدای صحبتهایش بر این مسئله معتقد بود که حضرت امام حسین(ع) سیدالشعراست و حضرت ابوالفضل و امام سجاد هم شاعرند. این صحبتها به بهانه تبریک ایام شعبانیه و میلاد این سه حضرت انجام شد. سعید حدادیان مداح اواسط جلسه وارد شد و در ردیف اول کنار میهمانان ویژه نشست و هر موقع در سخنرانیها حرفی از ائمه زده میشد سری به نشانه همدردی یا هم فکری و به معنی آنکه من خوب با این قسمت ارتباط برقرار کردم، تکان میداد و هرگاه صحبتها پیرامون ائمه به نقطه عطف میرسید، علاوه بر واکنش جسمی، واکنشی کلامی هم در قالب جانم و ... از خود نشان میداد. سنگری در ادامه صحبتهایش گفت یا بهتر بگم پرسید که ما پس از گذشت چند سال این برنامه را برگزار میکنیم؟ و در پاسخ سوال خودش به خودش گفت: ما این برنامه را 26 سال پس از سلمان، 21 سال پس از استاد اوستا، 20 سال پس از سپیده کاشانی، 8 سال پس از سیدحسن حسینی،9 سال پس از نصرالله مردانی، 19 سال پس از احمد زارعی، 3 سال پس از استاد شاهرخی، 4 سال پس از قیصر امینپور و 6 سال پس از محمدرضا آقاسی؛ برگزار میکنیم. من بر این باورم که پاسداشت این چهرههای بزرگ، پاسداشت چهرهها و شعائر الهی است، باید دانست که پاسداشت بزرگان رسیدن به بزرگی است. جامعهای که پاسداشت بزرگان را برگزار نکند، بزرگ نخواهد شد و این بود جمله طلایی سنگری که توجه همه را بیش از پیش به سخنرانی خود جلب کرد. نمیدانستم از دست این فیلمبردارها چیکار کنم که هرجا میایستادم که عکس بگیرم دوربین آنها هم به دنبال من به صورت اتوماتیک میآمد و تذکر هم میداد که جلوی منی! سنگری در ادامه همان پرسش طلایی و پاسخ طلاییتر و در نهایت جمله فوق طلایی خود با گلایه افزود که قطعاً دین ما به این بزرگان ادا نخواهد شد، اما این گونه مراسم باید تداوم بیشتری داشته باشد، نکته دیگر اینکه ما چهرههای بسیاری داریم که باید این گونه همایشها را نیز برای آنها برگزار کنیم. چندی پیش به همت فرهنگستان، کتاب پزشکیان چاپ شد، شاید اگر سرودههای این شاعر را بخوانیم درمییابیم این شاعر در سالهای ابتدای انقلاب در چه افقی سیر میکرده است. همه این صحبتها به بهانه دیر برگزار شدن این مراسم بود! سنگری بر این باور بود که، زندهیاد تیمور ترنج، شفق، سیدغلامرضا رحمدل، گلشن کردستانی، محمدخلیل جمالی و... افرادی هستند که باید برای آنها نیز مراسمی ویژه برگزار شود. آشنایی بنده با همه این چهرههای بزرگ در جبهه بوده است. سنگری در ادامه صحبتهایش در مورد شعر انقلاب افزود که تبیین هویت شعر انقلاب را در پرتو بازشناسی این چهرهها میتوان به دست آورد. شعر انقلاب پس از گذشت سه دهه به اینجا رسیده، بنده ادعا میکنم در برخی عرصهها از تمامی گذشته تاریخی شعری جلوتر افتادهایم، چرا که در برخی نقاط که گذشته ادبی ما حفرهها و خلأهایی داشت، آنها را جبران کردهایم، اما بس که تولید پیدرپی وجود دارد، فرصت عشقبازی با آثار را نمییابیم! سنگری در پایان صحبتهایش اذعان داشت که شاعران سفرکرده انقلاب سکوت نکردند و نکته مشترک این شاعران صراحت و بیپروایی در دفاع از ارزشها و سینهسپر کردن در مقابل ضدارزشهاست. این شاعران دینشناس بوده و باورهای عمیق دینی داشتند. محمدحسین نعمتی، علی داوودی و محمد جواد محقق در جمع بودند. از آمدن علی معلم و حداد عادل هم که حرفش توسط محدثی خراسانی زده شده بود، هم خبری نبود. همچنین سردار بهروز اثباتی، عباس براتیپور، حسین اسرافیلی از میهمانان ویژه مراسم رونمایی کتاب راویان صبح بودند و محتوای آن شامل اشعاری به همراه توضیحات از آن ده شاعر بود و سید محمود سجادی، حسین اسرافیلی، مصطفی محدثی خراسانی، محمدکاظم کاظمی، علی داودی، سید ضیاءالدین شفیعی، رضا اسماعیلی، حمیدرضا شکارسری و مجید نظافت هم در این کتاب قلمی زده بودند، توسط قائم مقام سازمان و جواد محقق رونمایی شده و بعد سخنرانی 20 دقیقهای قائم مقام سازمان و خداحافظی مجری در بیرون سالن به همراه یک بسته شامل یک جلد از این کتاب و مجموعه سریال مختارنامه و یک چفیه در اختیار حضار قرار گرفت. چون مراسم یک ساعت دیر شروع شد به تبع آن یک ساعت هم دیر تمام شد و همین باعث شد تا عدهای از حاضرین برای رسیدن به نماز جماعت که در محوطه همان سالن به امامت قائم مقام سازمان برگزار میشده شتابان به سمت صف نماز بروند و من اینقدر خسته بودم که ترجیح دادم ثوابم را تنهایی در خانه ببرم از طرفی دیر هم شده بود و ترسیدم به اتوبوس نرسم، این بود که خداحافظی کردم و بعد از گرفتن پذیرایی نسبتا مفصل که تهیه دیده شد بود، صدا و سیما را به مقصد منزل ترک کردم.