در این مطلب آمده است : روزگار آقای دکتر حسن روحانی چندان خوب نیست، ترامپ با برجام میانهی خوبی ندارد، منتقدان روحانی همچنان مواضع قبلیشان را برای حمله و هجمه حفظ کرده اند و کوتاهی نمیکنند و موافقان او در خلال انتخابات هم انگار نرم و آرام در حال ریزش هستند، به خصوص کسانی که با هیجان و امیدواری بسیار به او رای دادند، اوضاع اقتصادی کشور مطلوب نیست و نمیتوان تا ابد آمارهای خوش آب و رنگ ارایه کرد.
مردم به سفره شان نگاه میکنند و کاری به نمودارهایی که نشان میدهد وضعیت اقتصادی به ویژه تورمی بهبود یافته است، ندارند.
غول بیکاری هم به شعارها پوزخند میزند و لذت میبرد، از ستیزههای داخلی که عملا آرزومند تعلیق برجام هستند ؛ چرا که پای سرمایهگذار خارجی که ممکن است زمینه اشتغالزایی را فراهم کند قطع میشود و...
بنا به گفته یکی از روزنامهها، واقعیات تلخ اقتصاد ایران آن است که بدهی انباشت شده دولت و شرکتهای دولتی در حد بالایی است، یعنی قریب به 650 هزار میلیارد تومان –
این رقم در حالی است که دولت در حال حاضر بودجه اش حدود 340 هزار میلیارد تومان است که نزدیک به 300 هزار میلیارد تومان آن صرف بودجه جاری میشود و به زحمت 40 هزار میلیارد تومان برای بودجه عمرانی باقی میماند، این در حالی است که حجم پروژههای نیمه تمام عمرانی بیش از 400 هزار میلیارد تومان است،
معنای مشخص این حرف آن است که امیدی نیست تا دولت با توجه به موقعیت حساس کنونی بتواند این حجم از بدهیها در زمانی کوتاه بازپرداخت کند .
صندوقهای بازنشستگی در حال ورشکستگی هستند، وضعیت مالی و معیشتی بازنشستگان سالهای قبل از 1377 تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی چندان تعریفی ندارد، بانک مرکزی برای سپردهگذاران برخی موسسات مالی و اعتباری ایجاد مشکل کرده و آنها به راحتی نمیتوانند به سپردهی خود دست یابند.
اگر به چند ماه پیش یعنی اردیبهشت امسال بازگردیم و مروری به کمپینهای تبلیغاتی کاندیداها بکنیم، شاهد وعدههای رنگینکمانی برای آینده اقتصاد کشورمان بودیم، اما رخدادهای سه ماهه اخیر به گونه ای رقم خورده که نه تنها امید به آینده پررونق اقتصادی کاهش یافته بلکه شاهد افزایش نوعی ناامیدی در بهبود اقتصاد کشورمان در میان مردم و حتی برخی کارشناسان هستیم ؛
با روی کار آمدن دولت دوازدهم انتظارات و مطالبات تحقق نیافته مردم از دولت قبل، رنگ و شکل جدی تری به خود گرفته و به جاست که دولت فعلی اقدامات جدیتر و عملیاتیتری را در این حوزه انجام دهد، هنوز هیچ کس به درستی نمیداند دولت حضور خود در بدنه اقتصاد را چگونه و در چه چارچوبی تعریف کرده و مرزهای مسئولیتهای خود و بخش خصوصی را چگونه ترسیم کرده است. هنوز اقدام عملیاتی روشنی برای کوچک سازی خود و احتراز از تصدی گریها انجام نداده است و بیشترین بودجه دولت صرف حقوق کارکنان دولت میشود...
در چنین روزگاری البته که جناحهای سیاسی هم دنبال سهم خواهیهای خودشان هستند – جنگ قدرت در هر حالی ادامه دارد، چه مردم سیر باشند چه گرسنه، چه رها باشند چه اسیر، چه لبخند بزنند و چه اشک به چشم داشته باشند، سیاستمداران، مبارزات خود را ادامه میدهند، در حالی که بسیاری از اصلاح طلبان به حسن روحانی خرده میگیرند که تنها در کارزار انتخابات به « تکرار میکنیم » آنها تکیه میکند و بعد از پیروزی انگار دوستی اش را فراموش میکند،
سخنان آقای بهزاد نبوی متفاوت و غافلگیر کننده بود. این سیاستمدار کهنه کار که کاری به خط و ربطش ندارم در نشست آرایش جدید نیروهای سیاسی کشور و نقش اصلاح طلبان اظهار داشت ؛ اصلاح طلبان نه برای سهمیه در کابینه و نه برای مزایا و امکانات از روحانی حمایت کردند، اصلاح طلبان به خاطر مصلحت کشور و مردم به جای آقای رئیسی به روحانی رای دادند. ما به خاطر منافع کشور پشت روحانی قرار گرفتیم، اگر روحانی هم میگفت حتی یک پست به ما نمیدهد یا سیاستهای ما را دنبال نمیکند، ما باز هم به او رای میدادیم.
بهزاد نبوی که پس از انتخابات 88 علیرغم کسالت جسمی چندین سال را در زندان گذراند و پس از آزادی به جای قهر و شکوه و گلایه عصازنان به سوی صندوق رای رفت، گفت : اصلاح طلبان اجرشان در حمایت از روحانی را ضایع نکنند، برخی اصلاح طلبان منت میگذارند که ما به روحانی رای دادیم. اگر به روحانی رای نمیدادید به چه کسی رای میدادید ؟ اگر اکنون فلانی رئیس جمهور بود، رفع حصر دست او بود، روحانی گفت ؛ اگر رای بالاتری بیاورد با قدرت بیشتری برای رفع حصر اقدام میکند. این حرف روحانی بود، اگر هم روحانی موفق شود مشکلات اقتصادی را حل کند در مورد رفع حصر هم میتواند قدرتمندتر عمل کند...
یک آشنای قدیم از زبان یکی میگفت ؛ « زندان اوین که بودیم کمرش درد میکرد، کمی قوز کرده راه میرفت، میخواست لامپ دستشویی را روشن کند، انگشتش خوب روی کلید جفت و جور نشد، لامپ اتصالی کرد و سوخت، مثل کسی که گناه بزرگی مرتکب شده باشد، ناراحت شد، به او گفتم ؛ خودت را برای یک لامپ این قدر ناراحت نکن ! گفت : این لامپ بیت الماله، من خرابش کردم، به بیت المال خسارت زدم. چند روز بعد که ملاقات داشت، دیدم توی وسیلههایی که خانمش برای او آورده بود یک لامپ هم بود. »
خوش به حال آنان که برای دین و دولت و مملکت و مردم خوب ایران خدمت صادقانه میکنند.
6026/7342
*خبرنگار: االناز ملکی **انتشار دهنده: جانعلی فتحی
برای آگاهی از تازهترین اخبار و رویدادها در استان سمنان به نشانی IRNASEMNAN@ کانال اخبار ایرنا سمنان مراجعه کنید.
مردم به سفره شان نگاه میکنند و کاری به نمودارهایی که نشان میدهد وضعیت اقتصادی به ویژه تورمی بهبود یافته است، ندارند.
غول بیکاری هم به شعارها پوزخند میزند و لذت میبرد، از ستیزههای داخلی که عملا آرزومند تعلیق برجام هستند ؛ چرا که پای سرمایهگذار خارجی که ممکن است زمینه اشتغالزایی را فراهم کند قطع میشود و...
بنا به گفته یکی از روزنامهها، واقعیات تلخ اقتصاد ایران آن است که بدهی انباشت شده دولت و شرکتهای دولتی در حد بالایی است، یعنی قریب به 650 هزار میلیارد تومان –
این رقم در حالی است که دولت در حال حاضر بودجه اش حدود 340 هزار میلیارد تومان است که نزدیک به 300 هزار میلیارد تومان آن صرف بودجه جاری میشود و به زحمت 40 هزار میلیارد تومان برای بودجه عمرانی باقی میماند، این در حالی است که حجم پروژههای نیمه تمام عمرانی بیش از 400 هزار میلیارد تومان است،
معنای مشخص این حرف آن است که امیدی نیست تا دولت با توجه به موقعیت حساس کنونی بتواند این حجم از بدهیها در زمانی کوتاه بازپرداخت کند .
صندوقهای بازنشستگی در حال ورشکستگی هستند، وضعیت مالی و معیشتی بازنشستگان سالهای قبل از 1377 تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی چندان تعریفی ندارد، بانک مرکزی برای سپردهگذاران برخی موسسات مالی و اعتباری ایجاد مشکل کرده و آنها به راحتی نمیتوانند به سپردهی خود دست یابند.
اگر به چند ماه پیش یعنی اردیبهشت امسال بازگردیم و مروری به کمپینهای تبلیغاتی کاندیداها بکنیم، شاهد وعدههای رنگینکمانی برای آینده اقتصاد کشورمان بودیم، اما رخدادهای سه ماهه اخیر به گونه ای رقم خورده که نه تنها امید به آینده پررونق اقتصادی کاهش یافته بلکه شاهد افزایش نوعی ناامیدی در بهبود اقتصاد کشورمان در میان مردم و حتی برخی کارشناسان هستیم ؛
با روی کار آمدن دولت دوازدهم انتظارات و مطالبات تحقق نیافته مردم از دولت قبل، رنگ و شکل جدی تری به خود گرفته و به جاست که دولت فعلی اقدامات جدیتر و عملیاتیتری را در این حوزه انجام دهد، هنوز هیچ کس به درستی نمیداند دولت حضور خود در بدنه اقتصاد را چگونه و در چه چارچوبی تعریف کرده و مرزهای مسئولیتهای خود و بخش خصوصی را چگونه ترسیم کرده است. هنوز اقدام عملیاتی روشنی برای کوچک سازی خود و احتراز از تصدی گریها انجام نداده است و بیشترین بودجه دولت صرف حقوق کارکنان دولت میشود...
در چنین روزگاری البته که جناحهای سیاسی هم دنبال سهم خواهیهای خودشان هستند – جنگ قدرت در هر حالی ادامه دارد، چه مردم سیر باشند چه گرسنه، چه رها باشند چه اسیر، چه لبخند بزنند و چه اشک به چشم داشته باشند، سیاستمداران، مبارزات خود را ادامه میدهند، در حالی که بسیاری از اصلاح طلبان به حسن روحانی خرده میگیرند که تنها در کارزار انتخابات به « تکرار میکنیم » آنها تکیه میکند و بعد از پیروزی انگار دوستی اش را فراموش میکند،
سخنان آقای بهزاد نبوی متفاوت و غافلگیر کننده بود. این سیاستمدار کهنه کار که کاری به خط و ربطش ندارم در نشست آرایش جدید نیروهای سیاسی کشور و نقش اصلاح طلبان اظهار داشت ؛ اصلاح طلبان نه برای سهمیه در کابینه و نه برای مزایا و امکانات از روحانی حمایت کردند، اصلاح طلبان به خاطر مصلحت کشور و مردم به جای آقای رئیسی به روحانی رای دادند. ما به خاطر منافع کشور پشت روحانی قرار گرفتیم، اگر روحانی هم میگفت حتی یک پست به ما نمیدهد یا سیاستهای ما را دنبال نمیکند، ما باز هم به او رای میدادیم.
بهزاد نبوی که پس از انتخابات 88 علیرغم کسالت جسمی چندین سال را در زندان گذراند و پس از آزادی به جای قهر و شکوه و گلایه عصازنان به سوی صندوق رای رفت، گفت : اصلاح طلبان اجرشان در حمایت از روحانی را ضایع نکنند، برخی اصلاح طلبان منت میگذارند که ما به روحانی رای دادیم. اگر به روحانی رای نمیدادید به چه کسی رای میدادید ؟ اگر اکنون فلانی رئیس جمهور بود، رفع حصر دست او بود، روحانی گفت ؛ اگر رای بالاتری بیاورد با قدرت بیشتری برای رفع حصر اقدام میکند. این حرف روحانی بود، اگر هم روحانی موفق شود مشکلات اقتصادی را حل کند در مورد رفع حصر هم میتواند قدرتمندتر عمل کند...
یک آشنای قدیم از زبان یکی میگفت ؛ « زندان اوین که بودیم کمرش درد میکرد، کمی قوز کرده راه میرفت، میخواست لامپ دستشویی را روشن کند، انگشتش خوب روی کلید جفت و جور نشد، لامپ اتصالی کرد و سوخت، مثل کسی که گناه بزرگی مرتکب شده باشد، ناراحت شد، به او گفتم ؛ خودت را برای یک لامپ این قدر ناراحت نکن ! گفت : این لامپ بیت الماله، من خرابش کردم، به بیت المال خسارت زدم. چند روز بعد که ملاقات داشت، دیدم توی وسیلههایی که خانمش برای او آورده بود یک لامپ هم بود. »
خوش به حال آنان که برای دین و دولت و مملکت و مردم خوب ایران خدمت صادقانه میکنند.
6026/7342
*خبرنگار: االناز ملکی **انتشار دهنده: جانعلی فتحی
برای آگاهی از تازهترین اخبار و رویدادها در استان سمنان به نشانی IRNASEMNAN@ کانال اخبار ایرنا سمنان مراجعه کنید.
کپی شد