استراتژی کلان و مرحله ای ایران باید رها کردن اعراب به حال خودشان باشد تا با حذف پارامتر ایران از معادلات تأثیر گذاری خارجی بر امور داخلی سوریه، از جیب ایران هزینه نشود! رها کردن انفعال نیست، بلکه در این شرایط خاص کنونی کاری به روابط کشورهای عربی با هم نداشته باشیم و در دسته بندی ها وارد نشویم و این هیچ تباینی با روابط خوب، رایزنی و حسن همجواری ندارد. اما انتظار نداشته باشیم دیپلماسی بین ما و آنها، آن هم در شرایطی که بازدارندگی خارجی ما آسیب دیده بتواند موثر باشد و کار کند. در عوض برای جلوگیری از روندهای تخریبی تضادهای بین همسایگان و بازیگران منطقه ای، دیپلماسی با کشورهای تأثیر گذار بر منطقه و قدرت های جهانی را جلو ببریم.
پایگاه خبری جماران: نصرت الله تاجیک(دیپلمات بازنشسته و سفیر پیشین ایران در اردن) در یادداشتی برای جماران نوشت:
اقدام آقای وزیر امور خارجه در تعیین جناب محمد رئوف شیبانی از سفرای ایران در منطقه و دیپلماتهای صبور، با پشتکار، توانمند و حرفه ای به عنوان نماینده ویژه در امور سوریه هوشمندانه، کاربردی و اعتماد به دیپلماسی است. و اگر این عمل را بتوان یک تصمیم حاکمیتی یا حداقل مورد حمایت حکومت قلمداد کرد، انشاءلله در جهت بازگشت سیادت دیپلماسی بر منطقه، اعتماد واقعی به آن و التزام عملی به اسباب و فرایندهای آن خواهد بود و در خود پیامی برای دنیا و منطقه دارد. امیدوارم نهادهای حاکمیتی هم همراهی کنند تا اوضاع هر چه سریعتر سامان بگیرد و سیاست خارجی ایران با چهره جدید به تأمین اهداف و منافع ملی ما بپردازد. در این راستا ذکر چند نکته که بتواند این پیام را تکمیل کند خالی از فایده نیست:
1- اوضاع خاورمیانه لرزان و ملتهب است و هر گونه قطبی سازی و برآورد غلط از حوادث و پدیده ها بهمن وار آثار دو مینوئی باز تولید می کند. نگاه رسمی ایران به سوریه و اهداف، آمال و آرزوهای ایران در مورد این کشور در حکم انتصاب ایشان آمده است و نشان می دهد ایران به انتخاب مردم سوریه اهمیت می دهد و امیدوار است هر چه زودتر ثبات و ارامش در این کشور حاکم شود و مردم سوریه آلام خود را پشت سر بگذارند. ویژگی اصلی سوریه برای ایران موقعیت ژئوپلیتیکی و اقتصادی اش برای همکاری های توسعه ای بین المللی در زمینه انرژی با اروپا از طریق این کشور است. الان هم با اصلاح استراتژی و تمرکز بر این ویژگی شائبه استفاده ابزاری از سوریه نیز از بین می رود. و این خود یکی از مهمترین ابعاد فعالیت نماینده ویژه خواهد بود که در دوران بازسازی سوریه و با توجه به تجربه و سرمایه گذاری ایران ، یک بازار بزرگ برای کالاها و خدمات فنی مهندسی ایران فراهم کند و به سوریه به عنوان یک پایگاه اقتصادی نگاه شود.
2- جامعه سوریه متکثر و از خصوصیات جغرافیائی، فرهنگی و تاریخی شامات نیز تأثیر فراوان گرفته است و با همسایگان خودش مانند عراق، اردن، لبنان هم متفاوت است. و دامنه تحولاتش از طریق اقلیتهای این کشور به کشورهای همسایه سرازیر می شود. تعدد بازیگران داخلی و خارجی و نه تنها تکثر اهداف و منافع بلکه تناقض آنها، خود ماتریسی از حالات و سناریوهای آینده سوریه را رقم خواهد زد که باعث پیچیدگی اوضاع و شرایط در سوریه و صعوبت کار نماینده ویژه خواهد شد. رعایت حقوق اقلیت ها مانند علویان، شیعیان و اکراد از این جمله هستند که زمینه مساعدی برای کار و تعامل وی با حکومت سوریه و سازمانهای بین المللی حقوق بشری و غربی است. مهم این است که ما درک درستی از روح و روان آسیب دیده مردم سوریه در دهه گذشته داشته باشیم و در جهت التیام آن کار کنیم.
3- پس در قدم اول نماینده ویژه به یک استراتژی کلی نیاز دارد که همه نهادها و دست اندرکاران سیاست خارجی موثر در سوریه در آن راستا حرکت کنند و کار وی بجای از بین بردن سایشهای داخلی، ساماندهی تعامل با بازیگران خارجی باشد. در شرایط به غایت حساسی هستیم و هر اشتباه میتواند آثار زیان باری بر سیاست منطقه ای ایران و منافع ملی و مصالح عمومی و حجم وسیع سرمایه گذاری ایران در این کشور بگذارد. خصوصیات، ابعاد و ویزگیهای این استراتژی چند لایه باید از میان بحثهای بین بخشی کارشناسان در بیاید. و سپس سیاست ها و تاکتیک ها اجرائی از میان این استراتژی استخراج شود. الان نقشه راه در سوریه مشخص شده و ایران خود را ملزم به ایجاد ثبات در این کشور و تاثیر آن بر صلح و امنیت منطقهای میداند، بر ضرورت حفظ یکپارچگی سرزمینی و تمامیت ارضی سوریه و نیز احترام به اراده و حواست مردم سوریه در تعیین سرنوشت خود بدون دخالت و حضور خارجی تأکید میورزد. و تصمیمگیری در مورد آینده سوریه را مربوط به مردم سوریه می داند و روابط خود را با هر نظام حکومتی که برآمده از خواست و اراده جمعی مردم باشد بر مبنای احترام و منافع متقابل، و طبق مقررات و قوانین بینالمللی تنظیم می کند.
4- متأسفانه در منطقه توسعه نیافته ای زندگی می کنیم. هیچ کشوری همسایه خود را انتخاب نمی کند. ما هزاران سال است که با اعراب زندگی می کنیم و به روحیات و نقاط قوت و ضعف یکدیگر آشنا هستیم. منافع ما به یکدیگر پیوند خورده، اما به عنوان آخرین نمونه برگزاری اجلاس ریاض بدون ایران در حالی که هزینه بسیاری برای حفظ این کشور از تسلط داعش بر آن متحمل شده است، نیز از جنبه های همین توسعه نیافتگی است که به راحتی رقابت های سیاسی تبدیل به دشمنی و حذف می شود! و این به نوبه خود سبب باز تولید خشونت و سامان نیافتن اوضاع می گردد! ایران نهایتا از اسب افتاده و نه از اصل و بخشی از بازدارندگی خارجی اش آسیب دیده، ولی اگر رویکرد مناسب و درستی انتخاب کند، هم بازیگر ماهری است و هم کارت های زیادی برای بازی دارد که با این انتخاب نشان داد علاقه مند است کدام کارتها را در آینده به خدمت بگیرد.
5-از آنجا که در ادبیات داخلی و منطقه ای سوریه «ستون محور مقاومت» خوانده می شد، پس برای اصلاح سیاست ها، در قدم اول و اولین کارت برای بازی، به روز و دگرگون کردن چهره سازی نماد مقاومت و رفتار اداری و سیاسی ایران در ارتباط با گروههای مقاومت در کشورهای همسایه سوریه است که با اولویت قرار گرفتن ابعاد ملی آنها از محوریت نظامی خارج و جنبه سیاسی، اجتماعی مدنی به خود گیرد. مقاومت یکی از ابعادش نظامی است و مولفههای دیگر هم دارد و به دلایلی غفلت شده و باید جنبههای اصیل مقاومت ضداستکباری کشف، ادبیاتسازی و نظریهپردازی شود و در روند سیاسی-اجتماعی کشورهای منطقه درآید. تا بتوان سریعتر به ثبات و امنیت در منطقه رسید.
6- بخشی از سختی راه ایران در سوریه طمعهای خارجی در ابعاد گوناگون است که بعضی همسایگان و نیروهای خارجی به نوعی برای خود حق سیاسی-اقتصادی در سوریه قائل هستند! در ابتدا تا سامان یافتن امور، باید نیم نگاهی به استراتژی سکوت و نظاره و بدون عجله و با رصد تحولات در تماس با بازیگران خارجی در سوریه و قضایای مربوط به آن در دنیای عرب داشته باشیم. و تأکید بر مهم بودن حضور اقتصادی ایران در سوریه باشد و نه دخیل بودن در روندهای مربوط به آن و یا امور بین عربی. هم اکنون تنش هایی بین همین کشورهایی که در اجلاس ریاض شرکت کرده اند و دیگر همسایگان سوریه که اطماع سرزمینی در آن کشور دارند ظاهر شده است و و این نشست و برخاست در اجلاس فقط پوسته ظاهری است و بیانگر غلیان تضادهای درونی نیست! در حالی که ترکیه و قطر به دنبال بهره برداری سیاسی اقتصادی از آینده سوریه هستند، اما سایر کشورهای عربی همچون امارات، اردن، مصر و عربستان از رخدادهای سوریه وحشت زده هستند و رخدادهای این کشور را تهدید امنیت ملی خود میدانند.
7- استراتژی کلان و مرحله ای ایران باید رها کردن اعراب به حال خودشان باشد تا با حذف پارامتر ایران از معادلات تأثیر گذاری خارجی بر امور داخلی سوریه، از جیب ایران هزینه نشود! رها کردن انفعال نیست، بلکه در این شرایط خاص کنونی کاری به روابط کشورهای عربی با هم نداشته باشیم و در دسته بندی ها وارد نشویم و این هیچ تباینی با روابط خوب، رایزنی و حسن همجواری ندارد. اما انتظار نداشته باشیم دیپلماسی بین ما و آنها، آن هم در شرایطی که بازدارندگی خارجی ما آسیب دیده بتواند موثر باشد و کار کند. در عوض برای جلوگیری از روندهای تخریبی تضادهای بین همسایگان و بازیگران منطقه ای، دیپلماسی با کشورهای تأثیر گذار بر منطقه و قدرت های جهانی را جلو ببریم.
این استراتژی کلان به دو شرط کار خواهد کرد: ۱-ایران از حوادث درس بگیرد و به دیپلماسی برای تأمین منافع ملی حداکثری اعتماد بیشتری بکند. ۲- با اصلاحات و تغییراتی در سیاست داخلی و خارجی و تمرکز بر سامان دادن اوضاع داخلی و مخصوصا بعد اقتصادی بدهد و تهدیدات را به فرصت تبدیل کند. امید آنکه این روش تمرکز بر دیپلماسی برای سامان دادن مسایل و موضوعات مهم سیاست خارجی ادامه یابد و آقای پزشکیان نیز نماینده ویژه ای برای سامان دادن مشکلات بین ایران و آمریکا انتخاب کند! ان شاالله!