مهدی (شهید کازرونی) کاری کرده بود که خبرش به سرعت برق و باد میان بچه های مدرسه پیچید و الگویی شد برای همه آنها.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: مهدی(1) سال اول دبیرستان بود و در مدرسه نظامی کرمان مشغول به تحصیل. آن روزها نماز خواندن آن هم در مکانی که دیگران ببینند نوعی جرم به حساب می آمد و انگشت نمای جمع می شد اما مهدی گوشش به این حرف ها بدهکار نبود و رضای خدا از همه چیز و همه کس برایش مهمتر به حساب می آمد.
او هر روز نه تنها نمازش را می خواند که بعد از نماز قران جیبی اش را در می آورد و مشغول به تلاوت چند آیه از قران می شد و می گفت: با خودم فکر کردم که اگر برای رضای خدا و شکر او نماز می خوانم پس دیگر نباید از تمسخر دیگران بترسم.
آن روز خبر نماز خواندن مهدی آن هم در سالن اجتماعات مدرسه مثل برق و باد در میان بچه ها پیچید همه به هم می گفتند: مگر می شود حتی فکرش را هم کرد که کسی بیاید و آنجا نماز بخواند.
همین رفتار مهدی باعث شد که بچه هایی هم که تا آن روز مخفیانه نماز می خواندند، از آن به بعد کنار مهدی بایستند و با هم اقامه نماز کنند؛ همان ها سال ها بعد در جبهه های حق علیه باطل به شهادت رسیدند؛ محمود اخلاقی، مجید سلماس، حسین مختارآبادی و... را می گویم.