کتفش مجروح شده بود و خون بسیاری از او می رفت و همین تشنگی چند روزه اش را شدت می بخشید اما آبی نبود که حتی لبان خشکیده او و یارانش را اندکی تر کند.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: قصه شهادت بچه های گردان کمیل را که می خوانی به یاد آن جمله معروف حاج کاظم در فیلم آژانس شیشه ای می افتی که می گفت: می دونی وقتی گردان بره خط برگرده یعنی چی؟ و اینجا یعنی در کانال کمیل تنها دو نفر از یک گردان باقی ماند و قصه شان از این قرار بود که بچه ها باید خط را می شکستند اما به دستور بنی صدر سلاح به آنها نمی رساندند تا اینکه محاصره بچه ها کامل شد و آنها در کانال گیر افتادند، چهار - پنج شب این محاصره زمان برد و جنگی نابرابر میان حق و باطل پیش می رفت و لب های بچه ها بود که از تشنگی ترک می خورد و صحنه عاشورای کوچکی که این بار کربلایش فکه بود به تصویر کشیده می شد. بچه ها با تنها رمقی هم که برایشان مانده بود باز هم پاتک های دشمن را پاسخ می دادند و برای اینکه دیگر گردان ها حفظ شوند از جان خود مایه می گذاشتند. علیرضا(1) از ناحیه کتف مجروح شده بود و خونریزی شدید داشت و آب طلب می کرد اما آبی نبود که لبان تشنه اش را تر کند و ساعتی گذشت که علیرضا به شهادت رسید. و عکسی از او برای خانواده اش آوردند.
بعثی ها آب را به همراه مواد سمی وارد کانال کردند و بچه های گردان مظلومانه به شهادت رسیدند و تنها دو نفر از یک گردان باقی ماندند که یکی از آنها شهید صدری بود.
1. شهید علیرضا بنکدار، معاون گردان کمیل که در بیست و یکم بهمن ماه سال 61 در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید.