فرمانده اش را که نیمه شب در حال شستن دستشویی دید، از خود خجالت کشید اما احمد او را مدیون کرد که به کسی چیزی نگوید.

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: حوالی ساعت دو نیمه شب بود که برای وضو گرفتن و نافله شب از خواب بیدار شد. در دستشویی بسته بود اما از داخل صدای آب می آمد.
یک بار در زد صدایی نشنید دو بار- سه بار... دیگر عصبی شد و با صدای بلند گفت هر که هستی در را باز کن. وقتی در باز شد همان جا دلش می خواست از خجالت و شرمندگی زمین دهان باز کند و به داخلش برود، حاج احمد، فرمانده اش(1) را دید که تا زانو پاچه هایش را بالا زده و در حال تمیز کردن دستشویی های پادگان است.
هنوز کلامی از دهانش خارج نشده بود که حاجی گفت: تا زنده ام راضی نیستم این موضوع را برای کسی بازگو کنی وگرنه روز قیامت جلویت را می گیرم.
 
 
1. شهید احمد امینی، فرمانده گردان 410 غواص لشکر 41 ثارالله که در بیست و یکم بهمن سال 64 در عملیات والفجر هشت در منطقه اروند به شهادت رسید.
2. برگرفته از خاطره یکی از همرزمان شهید در سایت نوید شاهد.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.