دقایق آخر عمر امام چگونه گذشت؟/ ایشان به چه کاری مشغول بودند؟
گرد ناامیدی بر چهره تیم پزشکی پاشیده شده بود. تلاششان را می کردند اما امیدشان را از دست داده بود. اصلا انگار شده بود رشته باریکی که نازک و نازکتر می شد تا حوالی ساعت ده شب که...
گرد ناامیدی بر چهره تیم پزشکی پاشیده شده بود. تلاششان را می کردند اما امیدشان را از دست داده بود. اصلا انگار شده بود رشته باریکی که نازک و نازکتر می شد تا حوالی ساعت ده شب که...
عمل جراحی بر روی امام انجام شده بود. درد زیادی را تحمل می کردند هر چند که داروهای ضد درد هم برای ایشان تجویز می شد. جوّ اما جوّ تاثربرانگیزی بود. هر که می آمد دلش می خواست به دیدار امام برود و وقتی به آقا گفته می شد، نه نمی گفتند... .
تشخیص ها داده شد و قرار و مدار عمل جراحی گذاشته شد. امام باید به بیمارستان می رفتند. شبی که فردا صبحش قرار بود جراحی کنند به سمت من آمدند و... .