پایگاه خبری جماران: یک کارشناس سیاسی-فرهنگی گفت: بهترین کاندیدا کسی است که شبیه کار آقای رئیسی را انجام دهد و کاندیداهای دیگر را به کابینه خودش دعوت کند. این کار یعنی اتحاد ملی، و ما به این کار نیاز داریم. ویژگی آقای رئیسی این بود که رقبای خودش را دور نریخت و از همه دعوت کرد تا با وی کار کنند. اساساً یکی از دلائل موفقیت آقای رئیسی این موضوع بود.  

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با مهدی کلهر مدیر پیشین موسیقی صداوسیما در پی می آید:

 

از ترکیب شورای نگهبان شروع کنیم. ارزیابی شما از این ترکیب چیست؟

افرادی که از طریق شورای نگهبان برای ریاست جمهوری انتخاب شدند، بهترین هستند. چون همه آن‌ها از لحاظ اجرا، سابقه‌ی زیاد و خوبی دارند. به لحاظ شخصیتی هم اولین دوره‌ای است که افرادی انتخاب شدند که اهل جدل و تنازع نیستند. چون شخصیت برخی بر تعارض، جدل، بحث، مناظره، مجادله و تنازع بنا شده است. اگر از آن‌ها بپرسید که نقش شما در فلان کار چیست یا طرح شما برای مسکن چیست، می‌مانند و چیزی ندارند؛ این‌ها فقط طرح دیگری را نقد یا انتقاد می‌کنند.

این شش نفر در ویژگی‌هایی مثل سابقه خوب اجرایی، و شخصیت متوازن و متعادل و مثبت، مشترک هستند. به نظر من تک تک این افراد لایق هستند و می‌توانند در مقام ریاست جمهوری کشور قرار بگیرند. این سخن را با توجه به شناختی که دارم، صادقانه و از صمیم قلبم می‌گویم. شما ترکیب فعلی را با ترکیب دوره اول ریاست جمهوری مقایسه کنید، غیر از دکتر صادق طباطبایی که در اروپا درمانگاهی را مدیریت می‌کرد، هیچ کدام از آن‌ها سابقه مدیریتِ دبستان هم نداشتند.

البته خیلی خوب صحبت می‌کردند و در ذهن افراد و مخاطبان، آرزو و ایده‌آل درست می‌کردند اما در عمل می‌دیدیم که ناتوان هستند. به مرور وضعیت ترکیب در دوره‌های بعدی بهتر و بهتر شد. من با قضایای آقای لاریجانی یا آقای احمدی‌نژاد کار ندارم و واقعاً اطلاع ندارم و نمی‌توانم توضیح بدهم، اما همه این شش نفر برای عرصه‌ی اجرا افرادی ارزشمند و مثبت هستند.

آقای احمدی‌نژاد را که رد کردند، ناراحت نشدید؟

نه، (خنده) اولاً من احمدی‌نژادی نیستم. ثانیاً به نظر من آمد که برخی‌ها به دنبال این بودند که شورای نگهبان این کار را کند و این‌ها از دست اطرافیان‌شان خلاص شوند، چون مکرر به اعضای شورای نگهبان فشار می‌آورند که در سن چهل و خرده‌ای بیایند و رئیس جمهور شوند، در سن شصت و خرده‌ای بیایند و رئیس جمهور شوند یا در هفتاد سالگی رئیس جمهور شوند. من به جای این‌ها باشم از این کار شورای نگهبان تشکر می‌کنم، چون در دوره استراحت‌شان، استراحت می‌کنند تا جوان‌ترها وارد عرصه شوند.

به نظر شما اولویت‌های رئیس جمهور در عرصه‌های سیاست داخلی و خارجی چیست؟

من تصور می‌کنم این دوره، تفاوت‌های بسیار جدی با دوره‌های قبل دارد. تفاوت این دوره از دو جنبه است: یک جنبه این است که بعد از شهادت آقای رئیسی، معلوم شد که کارهای وی در عرصه خدمت چه بوده است. به نظرم دولت آقای رئیسی ضعف بزرگی داشت که کمتر به آن توجه می‌شود، و آن ضعف رسانه بود. بسیاری از خدمات آقای رئیسی، بعد از شهادت ایشان مطرح شد و مطرح می‌شود. شاید اطرافیان ایشان گفته بودند که بگذاریم این کارها انجام شود تا قبل از دوره بعد، کارنامه ایشان را عرضه کنیم.

من در تشییع مرحوم آقای رئیسی در تهران، نزدیک میدان آزادی دو سه ساعت بین مردم حضور داشتم. اکثر مردم از اینکه اطلاعات‌شان از فعالیت مرحوم رئیسی خیلی کم بود، احساس خوبی نداشتند. من فکر می‌کنم که این اتفاق، انتظارات مردم را از کاندیداهایشان بسیار بالا برد. این یک اتفاق مهمی است. یعنی یک مرتبه مردم احساس کردند که می‌شود یک رئیس جمهور داشته باشند که این همه توانایی داشته باشد؛ هم در ارتباط خارجی و گسترشی که به وجود آورد و در داخل کارهای عمرانی که انجام داد. آیا در بین این شش نفر، در آن اندازه و توان کسی وجود دارد؟ این را نمی‌دانم، اینکه مردم باور داشته باشند که چنین کاندیدی وجود دارد یا نه، مسئله مهمی در انتخابات است.

جنبۀ دیگر، نسبت اهمیت رئیس جمهور در ارتباط با خارج و داخل کشور است. تمام صنایع خوابیده بود و کارها نصفه کاره بود، آقای رئیسی این‌ها را راه‌اندازی کرد، حرکتی در سازندگی شروع کرد و همه چیز در ریل پیشرفت قرار گرفت. رئیس جمهور بعدی اگر عاقل باشد باید همین تیم را به مجلس معرفی کند تا کارها را ادامه دهند و در جریان حرکت کردن بتواند اصلاح کند، و الا اگر بخواهند این دولت را عوض کند کار اشتباهی است. چون راه‌اندازی دوباره کارخانه و راه‌اندازی‌های اقتصاد، واقعاً کار سخت و زمان‌بری است. این تیم در مسیر سازندگی حرکت می‌کند که در مجموع موفق بوده است؛ البته رئیس جمهور بعدی می‌تواند این تیم را تصحیح و بهتر کند و باید این کار را انجام دهد. اگر رئیس جمهور آینده این کار را انجام دهد، وظیفه مهمّ دولتی که سر کار می‌آید، ارتباط خارجی است.

این چهره مثبت تنش‌زدا را که مرحوم رئیسی و وزیر محترم خارجه وی مرحوم امیرعبداللهیان(که بسیار شخصیت موفقی در ارتباط خارجی بود) از خود نشان دادند، به نظر من کمتر از توجه به داخل نیست. من نمی‌خواهم رئیس جمهور آینده، نقش وزیر خارجه را بازی کند، ولی درک این معجزۀ بزرگ توسط آقای رئیسی در دوره کوتاه سه ساله را داشته باشد. این خیلی مهم است. یعنی همه‌ی نگاه رئیس جمهور جدید نباید به داخل باشد؛ مثل مسائل اقتصادی، خانواده و بحث‌هایی که همیشه در هر کشوری وجود دارد.

از نظر شما اولویت رئیس جمهور آینده در عرصه مسائل اقتصادی چیست؟

به نظر من یک ضعف در دولت‌ها داریم که مسأله اقتصاد را در حد ضریب‌های رشد اقتصادی و امثال این‌ها می‌بینیم در حالی که اگر قرار است اقتصاد توسط مردم مزه و تست شود، باید الگوی زندگی شهری، الگوی زندگی صنعتی و الگوی زندگی کشاورزی و دامداری برای خودمان طراحی کنیم که با فرهنگ ما سازگار باشد؛ الگویی که بسیار کم‌هزینه ولی پرفایده و آسایش‌بخش باشد. این کار در تمام کشورها انجام می‌گیرد، اما ما متأسفانه از دولت اول تا امروز چنین چیزی را نداشتیم. حتی زمانی که مسکن می‌سازیم به این فکر نمی‌کنیم که فلان خانواده چند فرزند دارد؟ روابط اجتماعی و خانواده‌اش چگونه است؟ قرار است چقدر مهمان داشته باشد؟ و تمام جزئیات که در معماری کشورهای دنیا سنجیده می‌شود. مسکن جزئی از شهر و شهرک است. ما نمی‌دانیم این همه که برای تهران بزرگ هزینه می‌کنیم، از نگاه اقتصادی تولید تهران چیست؟ این نکته مهمی است. تولید تهران چیست که سالی هزاران میلیارد تومان روی دست مملکت خرج می‌گذارد؟ در دنیا این مباحث تعریف دارد و تولید یک شهر صنعتی مشخص است. اگر شهر صنعتی تولیدش را نتواند انجام دهد باید دلائل آن را پیدا کنند؛ و لو یکسری آدم و مغازه آنجا وجود دارند، همه باید محور تولید باشند. شهر باید تکلیفش را روشن کند که تجاری، دانشگاهی، صنعتی یا کشاورزی است.

از تهران شروع کردم تا غده بزرگ سرطانی را مطرح کرده باشم. اگر دولتی این موضوع را طراحی نکند و روی کاغذ نیاورد، و مشخص نکند که چه مخارجی دارد و تولیدش چه قدر می‌ارزد، گرفتار ساخت و سازی می‌شویم که برخی از آن‌ها خالی می‌ماند؛ چون کاری پشت آن وجود ندارد. زن و شوهری تمام سرمایه‌شان را کنار گذاشتند و صاحب آپارتمان شدند، اما اطراف آن کارخانه، مزرعه و دانشگاهی وجود ندارد. متصل کردن این قسمت‌ها در اقتصاد بسیار مهم است. بحث اول آن، بیرون از اقتصاد است و شما باید یک زندگی شهری، زندگی کشاورزی، زندگی صنعتی و زندگی تجاری را به عنوان واسطه‌گری، و زندگی بسته‌بندی تعریف کنید، بعد بر اساس آن شهر را بسازید و آپارتمان و مسکن آن را طراحی کنید.

این بزرگترین ضعفی بود که از اول انقلاب تا الان ما داشتیم و داریم. فکر می‌کنم از مجلس سوم بحث آمایش سرزمین مطرح شد اما هیچ وقت جدی گرفته نشد؛ به دلیل اینکه یا متخصص آن را نداشتیم. هنوز هم سراغ ندارم کسی که رشته وی آمایش سرزمین باشد چون کار سختی است، یکی از رشته‌های کم و دشوار دنیاست و هر جامعه‌ای باید داشته باشد. به نظر من این ضعف اصولی است که هر شش نفر باید روی آن فکر کنند.

بر اساس برخی آمار، ایران یک کشور رو به پیری، غمگین و جزء کشورهای افسرده جهان است. دیدگاه شما درباره ضرورت نشاط و شادی در جامعه چیست؟ آیا نباید نشاط و شادی در اولویت باشد؟

حتماً باید در اولویت باشد. عجیب بود که دولت‌های جمهوری اسلامی بعد از جنگ، مجری سیاست‌های صندوق بین المللی پول و سازمان بهداشت جهانی شدند. ما به دست خودمان جلو زاد و ولد را گرفتیم، به افرادی که فرزند کم داشتند جایزه می‌دادیم و بعداً هم استغفار کردیم. بعدها ننشستیم جای پای این سیاست‌ها را پاک کنیم و سیاست جا افتاده‌ی مقبول و مطبوع را برای زوج‌های جوان و میانسال تعریف کنیم.

این‌ها بحث‌های اولیه، و قبل از اقتصاد است. اقتصاد مرحله سوم است. اولین مرحله این است که شما در زندگی احساس نشاط داشته باشید و زندگی هدفمند باشد. گیجی و سردرگمی که من نمی‌دانم فردا چه کاره‌ام و چه خواهم کرد، باعث مرض و بیماری می‌شود و ازدواج را 15 سال به تأخیر می‌اندازد. افرادی می‌گویند پول دارم، اما چون نگران فردا هستم، ازدواج نکردم. این‌ها مطابق آمارهای دوستانی است که در دانشگاه، مسائل اجتماعی را ارزیابی می‌کنند. به نظر من اولین مسئله‌ی هر رئیس جمهوری که سر کار می‌آید و می‌خواهد مسئله اقتصادی را تنظیم کند، تدوین الگوی زندگی شهری، روستایی، تجاری و... است که باید تکلیف آن را روشن کند و مطبوع مردم باشد. نباید به زور کاری را انجام داد.

برای مثال، شما مسکن و شهرک می‌سازید. کسی مکانیک خوانده و جایی ساکن است اما اطراف آن شهرک صنعتی نیست که بتواند آنجا کار کند. یکی از بزرگترین مشکلاتی که داشتیم و متأسفانه از اول انقلاب اشتباه کردیم، این بود که باید سی یا چهل درصد از زمین‌های دولتی را به مسکن استیجاری اختصاص می‌دادیم. لزومی هم نداشت که آن را دولت بسازد، بلکه دولت در اختیار بخش خصوصی می‌گذاشت ولی بخش خصوصی حق نداشت خانه‌ها را به صورت تملیکی بفروشد. این حرف بر اساس مطالعه من در چهل سال پیش در کشور آلمان غربی است. تمام اروپا به خصوص انگلستان و آلمان که در جنگ جهانی دوم صدمه زیادی دیدند، گرفتار مسکن بودند.

لذا بیشترین همّ‌شان را روی بخش خصوصی گذاشتند تا از یک اتاق، نصف خانه، آپارتمان و مجتمع اجاره دهد. مسکن‌ها و مجتمع‌هایی که من در آلمان دیدم 30 و 50 ساله بودند. یعنی مالک تا 50 سال حق نداشت آن را تک تک بفروشد. دولت از وی حمایت می‌کرد و سرویس شهری می‌داد. یک جوان از 35 تا 55 سالگی باید دنبال کار برود و کارخانه نباید کنار آپارتمان او باشد. بنابراین او حداقل بیست سال از سی سال عمرش را باید به راحتی بتواند جایی را اجاره کند و هر روز با تورم صدمه نبیند.

این از مسائل مهمی است که هیچ‌کدام از دولت‌ها به آن توجه نکردند. حتی این مسئله را به آقای احمدی‌نژاد گفتم، اما تیم ایشان می‌گفت که ما دنبال این هستیم که افراد را صاحب خانه کنیم و به فوریت مسکن در اختیار او داشته باشد به گونه‌ای که مدرسه، پمپ بنزین، مغازه، اتوبوس خط واحد و ... داشته باشد.  

این‌ها اولویت‌هایی است که به نظر من کمتر به آن توجه می‌شود.

در مناظره‌ها به کاندیداها چه توصیه‌ای دارید؟

من مثل بقیه می‌نشینم و به مناظره‌ها نگاه می‌کنم اما هنوز تصمیم نگرفتم که به چه کسی رأی بدهم. توصیه من این است که جدل نباشد و مناظره‌ متکی بر حکمت و جدال احسن باشد. به جمع فکر کنیم، یعنی فکر کنیم که این شش نفر با هم می‌خواهند رئیس جمهور شوند. اگر این احساس وجود داشته باشد برای مملکت و خود آن افراد مفید است؛ زودتر هم موفق می‌شوند و زودتر به جهش تولید و ... می‌رسیم.

اقبال مردم چگونه خواهد بود؟

من همه‌ی اصناف را که می‌بینم، استقبال را خوب ارزیابی می‌کنم. البته مردم کاندیدها را نمی‌شناسند و باید اجازه بدهیم تا آنان را بشناسند و انتخاب کنند.

اگر در پایان نکته‌ای دارید به عنوان حسن ختام بفرمایید.

به نظر من همه سلیقه‌های سیاسی موجود در جامعه، کاندیدای مطلوب خود را دارند و همه باید بیایند و در انتخابات شرکت کنند.

بهترین کاندیدا کسی است که شبیه کار آقای رئیسی را انجام دهد و کاندیداهای دیگر را به کابینه خودش دعوت کند. این کار یعنی اتحاد ملی، و ما به این کار نیاز داریم. ویژگی آقای رئیسی این بود که رقبای خودش را دور نریخت و از همه دعوت کرد تا با وی کار کنند. اساساً یکی از دلائل موفقیت آقای رئیسی این موضوع بود.  

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

کلمات کلیدی انتخابات ۱۴۰۳

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.