زندگی نامه ابوالفضل فاتح
زاده: شاهرود، استان سمنان
محل تحصیل : دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشگاه آکسفورد
شغل: روزنامه نگار، کارشناس ارتباطات، فعال سیاسی، پزشک
مذهب: اسلام شیعه
ابوالفضل فاتح روزنامهنگار، فعال سیاسی، کارشناس ارتباطات و پزشک است. فاتح فارغالتحصیل رشته پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی تهران (۱۳۷۶) و فارغالتحصیل دکترای ارتباطات دانشگاه آکسفورد (۱۳۹۰) است.
فاتح از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی بود. او در سال ۱۳۷۸ خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) را تأسیس کرد و تا سال ۱۳۸۴ مدیرعامل آن بود.
پایهگذاری ایسنا
در حالی که ایران برای حدود 60 سال صرفا یک خبرگزاری به نام ایرنا داشت، او نوع و سبک جدیدی از خبرگزاری در ایران با رویکرد و شعار «هر ایده، یک خبر» و «هر دانشجو، یک خبرنگار» را پایهگذاری کرد که در این سبک هر دانشجو صرف نظر از رشته تحصیلی و دانشگاه محل تحصیلش میتوانست در این خبرگزاری در قامت یک خبرنگار به روایت و تحلیل رویدادها و روندهای دانشگاهها و جامعه بپردازد و «خبر» نیز صرفا در قالب رخدادها تعریف نمی شد و ایدهها نیز قامت «خبر» می گرفت. از این رو «گفت گو محوری» در کنار «خبر محوری» یکی از رویکردهای ایسنا در دوران نخست بود. با موفقیت ایسنا، مونپولی ایرنا شکسته شد. ایرنا تا زمان تأسیس ایسنا، برای حدود 60 سال تنها خبرگزاری ایران بود.
فاتح در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 مسئول کمیته رسانه و تبلیغات ستاد میر حسین موسوی بود.
«امپراطوری دروغ» فراز مشهوری است که برای نخستین بار ابوالفضل فاتح به کار برده است. او در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۸۸ در اعتراض به آنچه «شبکهای از دروغ سازمان یافته» مینامید و پس از آنکه به شکلی گسترده شایعاتی از عدم حضور میر حسین موسوی در مناظره با محمود احمدینژاد منتشر شده بود، در گفتگویی که سایت «قلم» منتشر کرد با رد این شایعات و اعلام این که «از دیدگاه بسیاری تاریخ انتخابات کشور هیچگاه رسماً این همه دروغ به خود ندیده است»، این رفتار رسانهای را محصول «امپراتوری دروغ» نامید و افزود «خداوند امپراتوری دروغ را سر جایش خواهد نشاند». بدین سان اصطلاح «امپراطوری دروغ» به ادبیات سیاسی ایران وارد شد و بعداً مکرراً مورد استفاده قرار گرفت
طرح مدل بینابینی
او می گوید در کشوری که چند گانهها و دوگانهها حکم می رانند و با آمیختههایی از سنت و مدرنیسم مواجه است راه حل و انتخابی جز مدل بینابینی نمی ماند و نمی توان اصرار بر اعمال صد در صدی یکی از مؤلفههای چند گانه داشت. فاتح در سال ۱۳۸۷ در مقالهای با عنوان «پیشنهادهایی برای بهبود نظام رسانهای کشور» برای نخستین بار به به طرح مدلی باعنوان «مدل بینابینی» پرداخته و آن را راهگشای عبور از وضعیت انفعالی نظام رسانهای در ایران دانستهاست.
ایسنا نمونهای از مدل بینابینی
در بخشی از این مقاله آمدهاست: "قواعد رسانههای مشارکتی اینترنتی که اصلیترین مشخصههایش بدون کد بودن، رایگان بودن، نداشتن کپی رایت، غیر متمرکز بودن و پذیرش مشارکت داوطلبانهاست، اجازه میدهد که هر فرد رسانهٔ خاص خود را داشته یا در رسانههایی با این خصلتها آزادانه یا تا حد بالایی آزادانه مطالب خود را منتشر نماید. ایران برای نخستین بار در مدل بینابینی خبرگزاری، خبرگزاری دانشجویان را به عنوان یک رسانهٔ اینترنتی تجربه کردهاست که هم وفادار به ارزشهای انقلاب اسلامی بوده و هم به قواعد رسمی متعهد بوده و هم به بخشهای وسیعی از مردم (دانشجویان) فرصت دادهاست که قویا در جریان تولید و گردش اطلاعات مشارکت داشته باشند. ایسنا نه رسانه رسمی بوده نه کاملاً غیررسمی، نه محدود به نگاه و رفتار حرفه ایی بوده و نه کاملاً داوطلب و غیرحرفهای، نه روش تولید و توزیع اطلاعاتش از فیلترهای رسمی و سخت عبور میکرده و نه صرفاً تسلیم جریان جدید رسانههای اینترنتی که بدون کد هستند بودهاست. این نوع رسانه مدل خوب و مدیریت شدهای است که نه ما را در برابر دنیای جدید رسانهای اینترنتی منفعل میکند و نه بیگانه.
تلویزیون نیمهرسمی و نیمه خصوصی
فاتح همین مدل را راهی برای عبور از مونوپولی تلویزیون در ایران و رسیدن به فضای رقابتی در عرصه تلویزیون میداند و در مقالهای با عنوان "تلویزیون نیمه خصوصی، مرهم بحران افکار عمومی در ایران" چهار گام را برای اصلاح انحصار در تلویزیون معرفی میکند که عبارتند از رعایت "کیفیت و انصاف" در تلویزیون ملی ، پذیرش "چند صدایی" با اختصاص کانالها به قوا، طیف ها، جریانات مختلف کشور ، اجازه تأسیس تلویزیونهای نیمه خصوصی و نهایتا خصوصی برای عبور از مونوپولی فعلی و توضیح میدهد: با بهرهگیری از مدل بینابینی یعنی همان که در تجربه ایسنا در برابر انحصار ایرنا مشاهده شد میتوان به سمت تلویزیونهای نیمه خصوصی و سپس خصوصی گام برداشت؛ یعنی تأسیس شبکههای تلویزیونی نیمهرسمی که هم به قواعد اساسی رسمی وفادار است و هم به پوشش وسیعتر افکار عمومی، هم ضوابط رسمی را مراعات میکند و هم انعکاس گستردهتر موضوعها و واقعیتها در آنها مشاهده میشود. "تلویزیونهای نیمه خصوصی هم نقص گفتمانی و کارکردی تلویزیون رسمی را جبران خواهند کرد و هم در فضای رقابتی، همدیگر را به چابکی و انصاف بیشتر فراخواهند خواند. با توجه به واقعیتهای ایران امروز شاید در این مرحله بهترین و عملیترین استراتژی برای درمان بحرانها و گسلهای افکار عمومی همین تلویزیونهای نیمهرسمی و نیمهخصوصی باشد. قدرت این تلویزیونها در پوشش زنده رخدادها و روایت منصفانهتر میتواند فضای افکار عمومی را به خود جلب و تا حد زیادی موازنه ایجاد کند. فعلا نقطهٔ خلاء رسانهای ایران ضعف عمومی حاکم بر همهٔ رسانههای کلاسیک است که در تلویزیون ملی نمود بیشتری پیدا کردهاست و باید به جای بستن فضای رسانههای شهروندی، به اعتباربخشی و قدرت رسانههای کلاسیک با شیوههای حرفهای نه انحصاری اندیشه کرد. کما این که بسیاری از کشورهای جهان هم رسانهٔ دولتی و کانالهای متعدد تلویزیون نیمه رسمی و خصوصی دارند و هم طیف وسیعی از شبکههای اجتماعی و رسانههای شهروندی را میزبانی میکنند اما هرگز مجبور نبودهاند برای مدیریت افکار عمومی فضای شهروندی را ببندند" .
چالشهای و راه حل ویکی واره اسلامی و شیعی
فاتح در مقالهٔ دیگری با عنوان "چالشهای پیش روی ویکی واره ی اسلامی" موضوع ویکی واره اسلامی یا شیعی و فقهی را که در جوامع اسلامی مطرح است در قالب رایج ویکیپدیا مقدور نمیبیند و برای نیل به این هدف "راهبرد بینابینی" را مجدداً مورد توجه قرار داده و راه حل میبیند و میگوید: " استفاده از اندیشهٔ "ویکی" در شکل دهی دائرةالمعارفی شیعی قابل تامل است، اما استفاده از بسیاری از ضوابط "ویکی" در دائرةالمعارف مذهبی مقدور نیست. چنانکه از یک دائرةالمعارف شیعی انتظار میرود، تمام مطالب باید از اتقان و صحت کافی برخوردار و با مبانی دینی سازگاری بنیادی داشته باشد، که چنین مهمی جز با به کار گیری متخصصان علوم دینی و آگاهان تاریخ اسلامی و شیعی ممکن نیست؛ لذا، از تولید انبوه و همگانی "جنبش ویکی"، باید به سطحی دیگر که شاید بتوان آن را "نیمه - ویکی نخبگان" نام نهاد، ورود پیدا کرد. در "نیمه - ویکی نخبگان"، تولیدکنندگان دو سطح دارند. تولیدکنندگان اصلی و تولیدکنندگان عمومی. تولیدکنندگان اصلی، کاربرانی هستند که از سطح قابل قبولی از اطلاعات مذهبی برخوردار بوده و در یکی از رشتهها ی مربوطه تخصص دارند.
آنان میتوانند مستقیماً مطالب خود را منتشر کنند یا گروههایی تخصصی را سرپرستی کنند. کاربران سطح دو یا عمومی نیز میتوانند اطلاعات گستردهای را جمعآوری کرده و در اختیار کاربران سطح اول این رسانه بگذارند تا دبیران یا همان متخصصین، اطلاعات را بررسی و دربارهٔ انتشار آن تصمیم بگیرند. یعنی بر خلاف ویکیپدیا که سیستم "انتشار و سپس تصحیح" دارد، یعنی مطالب ابتدا در وبسایت اصلی منتشر شده و سپس حک و اصلاح میگردد، در نمونهٔ مذهبی باید تلفیقی از دو سیستم "انتشار و سپس تصحیح" برای نخبگان و سیستم سنتی "تایید و سپس انتشار" را برای کاربران عمومی به کار بست. به زبان دیگر کاربران عمومی در نمونهٔ مذهبی "ویکی واره"، میتوانند اطلاعات تکمیلی را ارائه داده و طرح مسئله نمایند، اما نمیتوانند شخصاً اقدام به انتشار مقاله کرده یا در محتوای سایر مقالات "تغییر غیر کنترل شده" ایجاد کنند. در این صورت صحت مقالات ارتقاء یافته و البته از کمیت مشارکت در تولید کاسته خواهد شد. این دیگر "ویکیپدیاً به مفهوم رایج آن نیست، اما شاید " راهبرد ی بینابینی " و رسیدن به یک "ویکی واره شیعی یا اسلامی " باشد."
ایده خبر ناقص / خبر کامل
ابوالفضل فاتح می گوید لکنت و خبر ناقص الخلقه مشکل اصلی رسانه در ایران است و ادامه می دهد: مشکل اصلی نارسایی خبر در ایران، خبرنگاران نیستند، بلکه فضای عمومی سیاسی یا قضایی یا اقتصادی حاکم بر رسانهها عمدتا موجب لکنت رسانهای و خلق خبر ناقص میشود. خبر ناقصالخلقه، ارزشهای خبری و مولفههای لازم برای آگاهی بخشی را ندارد و نمی تواند رسالت خود را ایفا کند. او می گوید لازمه اعتلای رسانه در ایران، رفع لکنت از رسانه و خلق خبر کامل است و ادامه می دهد: خبرنگاران ایرانی فرق ژورنالیسم و چورنالیسم را می فهمند و می دانند نیازمند دانش و خلاقیت و تحربه بیشتر هستند اما در شرایط فعلی مسئله اصلی این است که فضای رسانهای از آزادی و شفافیت لازم برخوردار نیست و با فیلتر کردن دائمی در تمام مراحل شکلگیری و انتشار خبر، موجب لکنت خبری و ارائه اطلاعات ناقص میشود و به همین دلیل نه تنها «جهان به روایت ایران» که «ایران به روایت ایران» هم محقق نمی شود. به عقیده فاتح چاره کار این است که دست خبرنگاران و رسانههای غیر حکومتی بازتر شود و خبر کامل، جایگزین خبر ناقص و سفارشی شود. او می گوید: رسانههای مستقل شاخص آزادی و سخنگوی جامعه هستند و باید بدون لکنت ایفای نقش کنند. آزادی رسانههای دولتی و حکومتی شاخص آزادی نیست و آنها عموماً مولد خبر ناقص هستند و با اتکا به رسانههای حکومتی نمی توان صاحب خبر کامل و بدون لکنت شد .
بعد آینده و دولت / ملت های مجازی
فاتح در مقاله ای با عنوان پرسشی در برابر آیندگان، "خبر را صرفا روایت ساده از رخدادها" نمی داند و معتقد است که رسانه نمی تواند صرفا از گذشته و حال سخن بگوید و ضرورت دارد که بعد آینده به عنوان یک بعد مستمر در خبر دیده شود: "باید انتظار از رسانه را ارتقا داده و به رسانه «بُعد» و رویکردی جدید بخشید و آن«بُعد» همان بُعد «آینده» است. روزنامهنگاری میتواند با گشودن بُعد آینده تمایز و خصوصیتی جدید برای خود خلق کند. رسانهی کامل رسانهای است که بتواند چشمانداز روشنی از آینده را نیز در منظر مخاطب قرار دهد. مخاطبی که دیگر حتی عنوان تعاملی آقای کاستلز برای او کافی نیست [۱۳]" فاتح همچنین از تحولات آینده فضای مجازی و تاثیرات آن بر فضای واقعی سخن گفته و معتقد است که در آینده نزدیک قدرت ژئوپولتیک ملتها با قدرت آنان در فضای مجازی نسبتی معنیدار خواهد داشت و سیستمهای تصمیمگیری و تصمیمسازی تغییرات عمدهای خواهند داشت و اساسا دموکراسی مفهوم جدیدی خواهد یافت و جهان نیازمند قراردادهای جدیدی خواهد بود تا بتواند روابط جدید را تنظیم و تفسیر کند.
او با اشاره به جغرافیای مجازی و تحولات در مناسبات ملل از دولت ملت های مجازی و رهبران مجازی سخن به میان می آورد که هویت هایی جدید خلق خواهند کرد: "چه بسا در فضای مجازی ملتهای مجازی متفاوت با دامنه و جغرافیای مجازی متفاوت شکل بگیرد که حاکمیتهای مجازی خاص خود را داشته باشند. یعنی دولت/ملتهای مجازی با دامنه و مفهومی جدید شکل بگیرند که ضرورتا دولت/ملت فعلی خود را نمایندگی نکنند. همچنین در آینده شاهد رهبران مجازی خواهیم بود که در عرصههای مختلف بخشهای بزرگی از ملتهای جهان را چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی رهبری خواهند کرد و به سهم خود تأثیری شگرف بر مدیریت جهان خواهند داشت".