ماجرای سپیدرود رشت و دوگانگی مدیریت این باشگاه تا قبل از شروع رقابت های لیگ برتر فوتبال، زبانزد عام و خاص شده بود و در محافل مختلف آن را بعنوان یکی از عجایب فوتبال ایران قلمداد می کردند.
بدون شک داستان سپیدرود یکی از شبیه ترین اتفاقات به ماجرای معروف «دو مادر و یک فرزند» بود. ماجرایی که دو زن بر سر کودکی نزاع میکردند و هر کدام او را فرزند خود میدانستند. از این رو دست به دامان امیرالمومنین علیه السلام شدند تا چاره ای بر مشکل آن ها بیاندیشد. امام علی دستور داد اره ای بیاورند و فرمود: میخواهم فرزند را دو نصف کنم برای هر کدامتان یک نصف! از شنیدن این سخن یکی از آن دو ساکت ماند، ولی دیگر فریاد برآورد: خدا را خدا را! یا اباالحسن! اگر حکم کودک این است که باید دو نیم شود من از حق خودم صرفنظر کردم و راضی نمیشوم عزیزم کشته شود. آنگاه امیرالمومنین فرمود: این کودک پسر توست و اگر پسر آن دیگری میبود او نیز به حالش رحم میکرد و بدین عمل راضی نمیشد. در این موقع زن دیگر هم اقرار به حق نموده و به کذب خود اعتراف کرد!
ماجراهای ارتش سرخ گیلان آنقدر به درازا کشیده شده بود که هر ساعت، ماجرای جدیدی پیرامون آن به وقوع می پیوست و حتی دست خبرنگاران را هم در تحلیل نویسی در پوست گردو قرار داده و نامعلوم بودن سرنوشت تنها نماینده گیلان در لیگ برتر فوتبال، هر لحظه بر نگرانی جامعه فوتبال و هواداران این تیم در استان می افزود.
سرانجام نتیجه ای که همه انتظارش را می کشیدند محقق شد و در فاصله 4روز مانده به آغاز رقابت های لیگ برتر، اعلام شد که ادامه فعالیت تیم سپیدرود رشت با مالکیت محمد نوین قانونی است و ترکیب خداداد عزیزی در زمین بازی توپ خواهد زد.
نخستین بازی سپیدرود هم در لیگ برتر برگزار شد و در یک بازی تحقیر آمیز، رشتی ها مقابل سایپا گلباران شدند. هر چند که نمی توان با یک بازی نسبت به کل فصل به ارزیابی رسید، اما آنچه که از نخستین بازی سپیدرود استنباط می شود؛ این تیم حداقل شرایط آمادگی را برای حضور در رقابت ها دارا نیست و فرصتی که میبایست صرف آماده سازی تنها نماینده گیلان در لیگ برتر قرار می گرفت در بحبوحه جدال های مدیریتی سوخته شد.
بی نظمی هایی که بدون شک محور آن هیات فوتبال استان گیلان است و نوک پیکان نقدها میبایست متوجه این نهاد باشد. هیاتی که انگار قصد دارد تراژدی تلخ سقوط یک به یک نمایندگان گیلان از سطح اول فوتبال را مجددا تکرار کند و جالب است که رییس این تشکیلات اظهار می کند که در مورد سپیدرود تنها تماشاگر بوده و مالک جدید تفاوتی با تن زاده ندارد و همچنان تنش ها گریبانگیر سپیدرود خواهد بود.
سیاست زدگی و اتخاذ تصمیمات نادرست در طول سال های اخیر همواره از دل مشغولی های جامعه فوتبال استان بوده است و در مورد سپیدرود هم باعث شدند که این تیم آنچنان غرق در مسائل پیش پا افتاده و ابتدایی باشد که فراموش کند لیگ برتر از راه رسیده و این تیم نه مالکش مشخص است و نه سرمربی!
بدون شک این حجم از سیاسی کاری و حرص از دست رفتن غنائم از سوی عوامل بیرونی و درونی باشگاه، نتیجه ای غیر از این ندارد که از همین حالا تیم محبوب رشتی ها را بعنوان کاندیدای اصلی سقوط قلمداد می کنند.
همانطور که آقای رییس آب پاکی را روی دست همه ریخت و مشخص شد که دیر یا زود باید منتظر باشیم تا محمد نوین هم به سرنوشت تن زاده دچار شود و با این شیوه هرگز نمی توان سرنوشت روشنی برای این باشگاه بحران زده ترسیم کرد اما یک چیز کاملا برای همگان مشخص است و آن بازنده شدن هواداران و فوتبال استان است و مادامی که متوالیان امر همچون نامادری بی رحم با فرزندشان رفتار کنند و فقط در فکر منافع شخصی باشند، فوتبال گیلان روز به روز در چاله عمیق تری فرو می رود و طعم پیشرفت را نخواهد چشید.
بدون شک داستان سپیدرود یکی از شبیه ترین اتفاقات به ماجرای معروف «دو مادر و یک فرزند» بود. ماجرایی که دو زن بر سر کودکی نزاع میکردند و هر کدام او را فرزند خود میدانستند. از این رو دست به دامان امیرالمومنین علیه السلام شدند تا چاره ای بر مشکل آن ها بیاندیشد. امام علی دستور داد اره ای بیاورند و فرمود: میخواهم فرزند را دو نصف کنم برای هر کدامتان یک نصف! از شنیدن این سخن یکی از آن دو ساکت ماند، ولی دیگر فریاد برآورد: خدا را خدا را! یا اباالحسن! اگر حکم کودک این است که باید دو نیم شود من از حق خودم صرفنظر کردم و راضی نمیشوم عزیزم کشته شود. آنگاه امیرالمومنین فرمود: این کودک پسر توست و اگر پسر آن دیگری میبود او نیز به حالش رحم میکرد و بدین عمل راضی نمیشد. در این موقع زن دیگر هم اقرار به حق نموده و به کذب خود اعتراف کرد!
ماجراهای ارتش سرخ گیلان آنقدر به درازا کشیده شده بود که هر ساعت، ماجرای جدیدی پیرامون آن به وقوع می پیوست و حتی دست خبرنگاران را هم در تحلیل نویسی در پوست گردو قرار داده و نامعلوم بودن سرنوشت تنها نماینده گیلان در لیگ برتر فوتبال، هر لحظه بر نگرانی جامعه فوتبال و هواداران این تیم در استان می افزود.
سرانجام نتیجه ای که همه انتظارش را می کشیدند محقق شد و در فاصله 4روز مانده به آغاز رقابت های لیگ برتر، اعلام شد که ادامه فعالیت تیم سپیدرود رشت با مالکیت محمد نوین قانونی است و ترکیب خداداد عزیزی در زمین بازی توپ خواهد زد.
نخستین بازی سپیدرود هم در لیگ برتر برگزار شد و در یک بازی تحقیر آمیز، رشتی ها مقابل سایپا گلباران شدند. هر چند که نمی توان با یک بازی نسبت به کل فصل به ارزیابی رسید، اما آنچه که از نخستین بازی سپیدرود استنباط می شود؛ این تیم حداقل شرایط آمادگی را برای حضور در رقابت ها دارا نیست و فرصتی که میبایست صرف آماده سازی تنها نماینده گیلان در لیگ برتر قرار می گرفت در بحبوحه جدال های مدیریتی سوخته شد.
بی نظمی هایی که بدون شک محور آن هیات فوتبال استان گیلان است و نوک پیکان نقدها میبایست متوجه این نهاد باشد. هیاتی که انگار قصد دارد تراژدی تلخ سقوط یک به یک نمایندگان گیلان از سطح اول فوتبال را مجددا تکرار کند و جالب است که رییس این تشکیلات اظهار می کند که در مورد سپیدرود تنها تماشاگر بوده و مالک جدید تفاوتی با تن زاده ندارد و همچنان تنش ها گریبانگیر سپیدرود خواهد بود.
سیاست زدگی و اتخاذ تصمیمات نادرست در طول سال های اخیر همواره از دل مشغولی های جامعه فوتبال استان بوده است و در مورد سپیدرود هم باعث شدند که این تیم آنچنان غرق در مسائل پیش پا افتاده و ابتدایی باشد که فراموش کند لیگ برتر از راه رسیده و این تیم نه مالکش مشخص است و نه سرمربی!
بدون شک این حجم از سیاسی کاری و حرص از دست رفتن غنائم از سوی عوامل بیرونی و درونی باشگاه، نتیجه ای غیر از این ندارد که از همین حالا تیم محبوب رشتی ها را بعنوان کاندیدای اصلی سقوط قلمداد می کنند.
همانطور که آقای رییس آب پاکی را روی دست همه ریخت و مشخص شد که دیر یا زود باید منتظر باشیم تا محمد نوین هم به سرنوشت تن زاده دچار شود و با این شیوه هرگز نمی توان سرنوشت روشنی برای این باشگاه بحران زده ترسیم کرد اما یک چیز کاملا برای همگان مشخص است و آن بازنده شدن هواداران و فوتبال استان است و مادامی که متوالیان امر همچون نامادری بی رحم با فرزندشان رفتار کنند و فقط در فکر منافع شخصی باشند، فوتبال گیلان روز به روز در چاله عمیق تری فرو می رود و طعم پیشرفت را نخواهد چشید.
کپی شد