این فیلم یک اثر درخشان در سینمای متفاوت ایران است که با تاسی از بزرگان سینمای جهان مانند جان فورد با فیلم (دختری با روبان زرد در گندمزار– فیلم زیبای شین و آن کودک جستجوگر و بزرگان دیگر همچون، اینگمار برگمن و بخصوص فیلم مهر هفتم و یا آلفرد هیچکاک با آن پلان طولانی فیلم طناب و تجربیات دیگر از فیلم هایی مثل سولاریس تارکوفسکی. در اینجا هم روح الله انسانی انتزاعی و یک دانه است که انگار از فضا آمده است.
پس ازمدت ها انتظار، بلاخره فیلم "فرزند صبح"به نمایش درآمد. نمایش این فیلم واکنش های بسیاری به دنبال داشت.درهمین رابطه پایگاه اطلاع رسانی جماران گفت وگویی با حجت الاسلام و المسلمین "علی اصغر سعادتی" مشاور فرهنگی موسسه تنظیم و نشر آثار امام درباره این فیلم انجام داد.از سعادتی درباره جایگاه هنری فیلم و انتقاداتی که به آن وچود دارد، پرسیده شد. وی گفت: "همه انتظار شاهکاری بی نظیر را داشتند و این انتظار و توقع سبب شده تا سیل اعتراضات احساسی را متوجه تولید کنندگان کند. البته جنجال های رسانه ای کارگردان فیلم هم قبل از نمایش در این فضا سازی هیجانی و اعتراضی، بی تاثیر نبود."مشروح این مصاحبه را با هم می خوانیم:
جنابعالی به عنوان مشاور فرهنگی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) دلایل و عوامل برخوردهای تند منتقدین و رسانه ها با فیلم فرزند صبح را چگونه ارزیابی می کنید؟
از آنجا که به تعداد آدم هایی که در یک مقوله فرهنگی و هنری فعالیت کرده و قلم می زنند، تنوع دیدگاه و سلیقه وجود دارد. رسیدن به یک اجماع عمومی درباره هیچ اثری امکان پذیر نیست. هر اثر فرهنگی و هنری هم دارای محسنات و جنبه های مثبت و هم نکات منفی و اشکالات است . منتقد و کارشناس واقعی نباید فی البداهه بگوید که اثری خوب است یا بد. بلکه باید جنبه های مختلف از ساختار و فرم گرفته تا مضمون و محتوا و... را ارزیابی کند . نکات مثبت و منفی علمی و کارشناسانه را مقایسه کند و معدلی از نتایج آنها به مخاطب ارائه دهد. بسیاری از منتقدان،این گونه نیستند و به محض برخورد چند نفر با اثر یا به به و چه چه ،و یا همه چیز را تخطئه می کنند.این جوگیر شدن یکی از آفات جامعه فرهنگی و هنری و به تبع آن مردم شده است. وقتی خبرنگاری از یک کارشناس می پرسد،فلان فیلم چگونه بود، بدون مقدمه و تحلیل پاسخ می دهد،افتضاح بود یا عالی بود. این مشکلی را حل نمی کند. در مورد فیلم پر سرو صدای فرزند صبح هم که تبلیغات و جنجال های دوران تولیدش از خود فیلم بیشتر وهیجان انگیز تر بوده و طبعا توقعات مردم را از این اثر بسیار بالا برده است.هنگامی که پس از گذشت ده سال از نگارش فیلمنامه، فیلم بر پرده نمایش درآمد، همه انتظار شاهکاری بی نظیر را داشتند.این انتظار و توقع سبب شده تا سیل اعتراضات احساسی را متوجه تولید کنندگان کند. البته جنجال های رسانه ای کارگردان فیلم هم قبل از نمایش در این فضا سازی هیجانی و اعتراضی، بی تاثیر نبود.
از آنجا که موضوع فیلم زندگی و شخصیت حضرت امام خمینی(س) است، نحوه نظارت برتولید این فیلم از ابتدا تا انتها چگونه بوده که پس از چندین سال مورد انتقاد قرار گرفته است؟ آیا مشکلات این فیلم بیشتر ساختاری و تکنیکی بوده یا مضمون و محتوای آن که شخصیت حضرت امام(س) است نتوانسته مخاطب را راضی کند؟
به هر صورت فیلمی که تولید آن در مجموع حدود 8 سال به طول بیانجامد و در آستانه نمایش آن کارگردان بگوید:"این کار من نیست و اسم مرا از روی فیلم بردارید." بدیهی است که مردم و رسانه ها را نسبت به آن چنان حساس می کند که همه به دنبال اشکالات فرضی آن می گردند. چون فیلمساز پنبه اثر خودش را پیشاپیش زده است.از سوی دیگر فیلمی که موضوعش زندگی و معرفی شخصیت مردی است که پنجاه سال به عنوان بزرگ ترین و محبوب ترین رهبر و مرجع و الگوی مردم در داخل و خارج ایران شناخته می شود، باید بتواند زوایای ناپیدای این شخصیت استثنایی و یگانه قرن را به گونه ای حماسی و عظیم به نمایش بگذارد. ولی چون از عهده آن بر نمی آید، مورد انتقاد و اعتراض شدید واقع می شود.با درنظر گرفتن همه این مسائل و موارد، واینکه ظرفیت سینما و فیلم سینمائی دو ساعته محدود است، یک فیلم سینمایی توان معرفی چنین انسان بزرگی را ندارد و به هر گوشه ای از آن بپردازد باز هم ناقص و ناکافی است. البته بنده از ابتدا با فیلمنامه مشکل داشتم و نظرم مخالف بود. البته محدودیت های مختلف اعم از اهمال در پژوهش کامل، قبل از نگارش فیلمنامه و توانایی محدود کارگردان و سایر عوامل و کمبود امکانات تکنولوژیک سینمای ایران هم مزید برعلت شده و فیلمی معمولی و رازآلود،اما متناسب با امکانات فوق ارائه شده است.
اما چرا منتقدین تلاش های چندین ساله عوامل و بخصوص مدیران سخت افزاری و نرم افزاری فیلم از تامین کنندگان بودجه گرفته تا ناظر وکارشناس و کارگردان و بازیگران و بقیه عوامل فنی را نادیده می گیرند؟ حتما اطلاع نداشته اند که عوامل فیلم، برای بزرگ شدن کودک (نقش روح الله) دو سال صبر و تحمل کرده اند که از مرحله کودکی به نوجوانی منتقل شود. چرا ساخت آن دکور زیبا و کالسکه ها و دلیجان ها و فیلمبرداری روی برف و سرما را نادیده گرفته اند که همه اینها حاصل زحمات سخت و استقامت مدیران و عوامل بوده است؟ شما می دانید که برای رتق و فتق مسائل این فیلم چه جلسات متعددی در سرما و گرما برگزار شده است و با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کرده اند تا این اثر حاضر به نتیجه برسد؟ از تست گرفتن از ده ها هنر پیشه برای نقش امام و فراخوانی و شناسائی ده ها کودک و نوجوان برای نقش کودکی روح الله گرفته که بزرگمردی کوچک بنمایاند، تا گریم زیبا و خوب گریمور فیلم که برنده سیمرغ جشنواره فجر شده، تا تمرین های مکرر هنرپیشه ها در برف و سرما و کویر و بیابان و ... اگر شما به فیلمبرداری این فیلم توجه بیشتری می کردید، متوجه می شدید که بسیاری از صحنه ها و نورپردازی ها و کادربندی ها ،تجربه هایی جدید در سینمای ایران هستند.به گفته فیلمبردار فیلم، یک بار هم فیلم را از زاویه نظریه پارناس ،هنر برای هنر،تماشا کنیم. از بس مردم ومنتقدان فیلم های شهری و آپارتمانی،عشقی و کمیک در این سال ها دیده اند و مزاجشان ساده پسند شده است، به این مسائل توجه ندارند.این فیلم یک اثر درخشان در سینمای متفاوت ایران است که با تاسی از بزرگان سینمای جهان مانند جان فورد با فیلم "دختری با روبان زرد در گندمزار" فیلم زیبای "شین" و آن کودک جستجوگر" و بزرگان دیگری همچون "اینگمار برگمن" و بخصوص فیلم "مهر هفتم" و یا "آلفرد هیچکاک" با آن پلان طولانی فیلم "طناب" و تجربیات دیگر از فیلم هایی مثل "سولاریس" تارکوفسکی قابل مقایسه است. در اینجا هم روح الله انسانی انتزاعی و یک دانه است که انگار از فضا آمده است. حتی به نوعی تاثیر پذیری از سینمای "اسپیلبرگ" در فیلم "ای تی" که در نهایت هم پرواز می کند.از کلوزآپ های عجیب تا لانگ شات های غریب "همشهری کین" اورسن ولز و بسیاری از سینماگران معروف دیگر. دراین فیلم سعی شده از تکنیک ها و شیوه های آنها استفاده شود.اما چون در سینمای ما بیشتر از سینمای هندی الگو می گیرند، به این فیلم عظیم اشکال می گیرند و به این همه شبیه سازی های دو وجهی توجه نمی کنند. بهتر است انصاف داشته باشیم و این همه تلاش را قدر بدانیم.چرا همه توقع دارند فیلم هایی چون "محمد رسول الله"، "گاندی"، "عمر مختار" و "ملک سلیمان" ساخته شود؟ بضاعت عوامل و امکانات ما از این بیشتر نیست.
البته هر کارگردانی می تواند از ظن و سلیقه خودش راجع به هر موضوعی فیلم بسازد. این مدیران و سفارش دهندگان هستند که در انتخاب فیلمنامه وعوامل آن دارای قدرت تصمیم گیری هستند و در ابتدا فیلمساز را با اهداف خود هماهنگ می کنند تا این همه سوء تفاهم و سوء برداشت را برای مخاطب ایجاد نکنند واز نظرات کارشناسان استفاده می کنند و یا خود دارای توان کارشناسی هستند و بر کار نظارت می کنند. فیلم فرزند صبح زائیده اندیشه کارگردان است و فیلم ساختن درباره یک رهبر بزرگ مذهبی و سیاسی و انقلابی شناخته شده، باید منطبق با حداقل هایی از ویژگی های شناخته شده و یا کمک کننده به شناخت مخاطب از اعماق بخش های ناشناخته مهم این شخصیت باشد ومورد قبول اکثریت مخاطبان قرار گیرد.چون ما همیشه در دوران گذار و تجربه هستیم، سینمای ما هم از این امر مستثنی نیست. همیشه مصداق «فی السیف ضیعت اللین» و نادیده گیرندگان «من جرب المجرب» هستیم.
با این همه این میدان باز است و می توان ده ها فیلم دیگر پیرامون بسیاری از ابعاد و ویژگی های شخصیت امام خمینی(ره) ساخت.این تجربه هم درسی است برای تولیدات آتی.فیلم نامزد دو سیمرغ از جشنواره فجر و شایسته تقدیر بود. بالاخره گریم هم بخشی از فیلم است و بعد از انتخاب هنرپیشه توسط کارگردان، انجام می شود و این کارگردان است که گریم را هدایت می کند. مگر نه این است که کارگردان خدای صحنه است و کارگردانی که می خواهد خدای تماشا گرهم باشد، حتما کارگردان بزرگی است و بارها هم گفته است: "کسانی که به فیلم های من ایراد می گیرند، از سینما چیزی نمی دانند" و تجربه فیلم های همچون "تختی" و "گاوخونی" توانائی و هویت هنری و شخصی او را گواهی می دهد.
برای اینکه در آینده بتوان فیلم هایی درباره شخصیت حضرت امام(س) ساخت، موسسه چه تمهیداتی را باید بیاندیشد؟
از آنجا که امام متعلق به همه مردم است و هنرمندان هم بخشی از این مردم هستند و هنرمندی که برای تولید اثر هنری پیرامون حضرت امام و اندیشه ها وآرمانهایش به صحنه می آید، قابل تقدیر است و نباید او را دلسرد کنیم.مدیران موسسه هم با همین سیاست با روی گشاده از هنرمندان استقبال می کنند. بدیهی است هر اثرهنری ایرادهایی هم دارد و به قول معروف دیکته نانوشته غلط ندارد. بهتر است برای هنرمندان دیگر هم امکانی فراهم شود تا میزان ارادت خود را به امام(س) با خلق آثار هنری به نمایش بگذارند. البته به شرط آنکه مستبد به رای نباشند و به نظر کارشناسان هم توجه کنند.
بالاخره ساخت فیلمی با این همه هزینه و صرف وقت و زمان را نیز مقدمه ای بدانیم برای آثار بهتر در آینده. فیلم فرزند صبح جدای از آنچه در پرده نمایش می بینم، برکات و ثمرات و دستاوردهای دیگری نیز برای کارگردان و تهیه کنندگان فیلم به لحاظ مادی و معنوی داشته است و تجربه ای جدید برای متولیان امر به حساب می آید که در سینمای ایران نعمتی است تا فیلمسازان دیگر هم همت کنند و فیلم های شایسته و درشان امام همچون "عمرمختار" که امام آن فیلم را خیلی دوست می داشت، تولید شود.