تعیین سخنرانیها و سخنرانها، موضوعات مطرح در جلسات، کیفیت تبلیغات میدانی، طراحی بنرها و پوستر، ساماندهی شعارهای انتخاباتی و... از جمله موضوعاتی است که از ناحیه همین اتاقهای فکر تنظیم شده و به مبادی اجرایی اعلام میشود.
این روزها آرامآرام شهرهای ایران از پوسترها و بنرها و سخنرانیهای مختلف کمپینهای انتخاباتی پر میشوند. برنامههای گوناگونی که هر یک از جریانهای حاضر در عرصه رقابت انتخاباتی دنبال میکنند بیش از هر چیز متاثر از فرمانهایی است که از سوی اتاقهای فکر این کمپینها صادر شده و مناسبات انتخاباتی جریان متبوع را تعریف میکند.
هنگامه انتخابات و درست در زمان اوج برنامههای تبلیغاتی وقت مناسبی به دست میدهد تا بتوان راهبردهای مختلف هر یک از کمپینها را به تحلیل نشسته و درک درستی از موضع هر کدام در مورد انتخابات به دست آورد. بازخوانی این راهبردها در ابعاد گوناگون میتواند اهداف پشت پرده هر یک از جریانهای انتخاباتی را آشکار سازد.
مطالعه ساختار تبلیغاتی اصولگرایان نشان میدهد این جریان با استفاده از چند شیوه مشخص، برنامهریزی مدونی را به منظور برگزاری انتخاباتی با مشارکت حداقلی دنبال میکند. بررسی آماری ترکیب آراء اصولگرایان در ادوار گذشته انتخابات هم نشان داده که هر گاه سطح مشارکت عمومی توسعه داشته و بخش قابل توجهی از آراء خاموش، خاکستری یا ژلاتینی وارد عرصه انتخابات شدهاند، شانس آنها برای پیروزی به حداقل رسیده است و در نقطه مقابل هرگاه میزان مشارکت در پایینترین سطح قرار داشته، توانسته به بخش قابل توجهی از اهداف انتخاباتی خود دست پیدا کنند.
با این توضیح، تبیین راهبردهایی برای کاهش سطح مشارکت در انتخابات از سوی این جریان دور از ذهن نیست. اصولگرایان این راهبرد اصلی را با استفاده از ابزاری مانند برخوردهای تهاجمی و خشن، بالا بردن سطح توقعات عمومی از رئیس قوه مجریه، تخریب بخش قابل توجهی از دستاوردهای دولت در ادوار گذشته، به کارگیری واژههای توهینآمیز و... پی میگیرند. البته این شیوهای است که اصولگرایان در دورههای گذشته هم از آن بهره گرفتهاند؛ اما مسئله جالب و قابل تامل در این میان تدوین برنامهای نظاممند در بخشهای مختلف این جریان به منظور اجرای راهبرد مذکور است. سطوح مختلف کمپین انتخاباتی اصولگرایان تمام توان خود را برای اجرا کردن این راهبرد به کار گرفتهاند. در جریان اصولگرایی از برندهای مطرح تا کارشناسان تازهکار همگی در بستری یکپارچه و در قالب یک استراتژیپلن مشخص موضوع پیشگفته را دنبال میکنند. به نظر میرسد تجربه شکست در دو انتخابات گذشته و واسپاری میدان سیاست به رقبای انتخاباتی، استراتژیستهای اصولگرا را به تدوین این راهبرد کلی رهنمون کرده است.
شاید تنها نکتهای که اصولگرایان کمتر به آن فکر کردهاند، آشکاری بیش از حد این اهداف این راهبرد نزد افکار عمومی است. اقدام یکپارچه آنها میتواند نشاندهنده این هدف مشخص در بدنه اجتماع هم باشد. مسئلهای که ممکن است ادامه فعالیت این کمپین به شکل فعلی را برای روزهای آتی ناممکن یا خیلی سخت کند.
اما در سوی دیگر این رقابت، جریان اعتدالی ـ اصلاحطلبی حضور دارد. جریانی که وجه بارز آن اقبال عمومی و خاستگاه اجتماعی وسیع است. اصلاحطلبها برخلاف اصولگرایان همواره در پی بالا بردن سطح مشارکت عمومی در عرصه انتخاباتاند. تجربه شیرین آنها از انتخابات سال 1376 و تکرار آن در سالهای 1378 و 1380 نشان داده است، هر زمان سطح مشارکت عمومی در انتخابات بالا رفته موفقیت این جریان تضمین میشود. از همین روست که فضای تعلق، تحفظ، مدارا و آرامش به عنوان استراتژی اولیه اصلاحطلبان مورد توجه قرار گرفته است. این جریان، برخلاف رقیب خود تاکنون چهرهای آرام و قابل اعتماد را به جامعه هدف عرضه کرده است. چهرهای که بنای جنگ ندارد و بیشتر در پی حل و فصل تمام مسائل از طریق گفتوگو و لبخند است. پیروزی اصلاحات ـ اعتدال در دو انتخابات گذشته هم در همین بستر تحلیلی قابل ارزیابی و بررسی است. با این وصف شکی نیست که راهبرد اصلی کمپین انتخاباتی اعتدلالی ـ اصلاحطلبی بالا بردن سطح مشارکت عمومی و انگیزهبخشی به جامعه آراء خاکستری به منظور حضور در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری است. موضوعی که بیشک برای این جریان حکم باخت مطلق یا پیروزی حداقلی را به دنبال دارد. به تعبیر دیگر، انتخابات تنها عرصهای است که اعتدالیون و اصلاحطلبان فرصت حضور در عرصه قدرت را پیدا میکنند. چه اینکه راه دسترسی به دیگر مبادی قدرت، سالهاست که بر روی آنها بسته شده است.
با این اوصاف به نظر میرسد لوکوموتیو کمپین انتخاباتی اصلاحات ـ گرچه بسیار دیرهنگام اما سرآخر ـ به حرکت افتاده و این روزها حضور خود را در شهرهای مختلف به رخ رقبای انتخاباتی میکشد. اگر اصلاحطلبان و اعتدالیون بتوانند از اندک فرصت باقیمانده تا زمان برگزاری انتخابات به نحو صحیح استفاده کنند، امیدواریهای این کمپین بیش از گذشته خواهد شد. اصلاحطلبان نباید فراموش کنند که پیروزی در دور اول این انتخابات مسئلهای ضروری برای آنها محسوب میشود و به هیچوجه نباید فرصتهای موجود را از دست بدهند.