شمال برای مردمان کویر دیده سرزمینمان، حس خوش دوران کهن است؛ خاطره رنگ به رنگ رود ، جنگل ، دریا و طعم خوش غذاهای بومی مادربزرگان که امروز در لیست شهرهای خلاق خوراک یونسکو جای گرفته است و هر ایرانی نسبت به آن حس مالکیت دارد.
گیلان سرزمین گیرایی هاست و مسافران از رشت، سیاحت خویش را آغاز می کنند؛ رشت با پیاده راه فرهنگی که قدمت و فرهنگ و معماری را در خود جای داده و امروز تداعی گر کهن ترین خیابان های جهان است؛ همانجایی که عطر خیابان هایش حس خوش باران و موسیقی است.
صدای آکاردئون با نوای ترانه ای قدیمی از سویی و از دگر سو ، ساعت ساختمان شهرداری نواختن آغاز می کند ؛ بالاخره پرتو نورافکن ها در شب هویدا می شوند و سرایی کهن که نامش بازار است و قدمتش بیش از 600 سال که نه به گفتی عامیانه بلکه گفته معمار و گیلانشناسی نامی، موید آن است.
روبرت واهانیان می گوید: قدیمی ترین نقشه رشت مربوط به زمان ناصرالدین شاه و 140سال قبل است که بصورت دقیق و رنگی توسط ذوالفقارخان مهندس با تجهیزات فنی مربوط به زمان خود تهیه شده و بازار رشت کاملا در آن پیداست.
وی ادامه می دهد: در این نقشه که متعلق به سال 1249 است؛ بازار و محله صیقلان موجود است، در این نقشه پیداست که از بازار که خارج می شوید منطقه شهرداری امروزی و ساختمان پست وتلگراف دارالحکومه بوده و در جلوی آن باغات بسیار بارز شده و سبزه میدان نیز در آن کاملا مشخص است.
جمعیت بسیار است؛ به کوچه راه ها می ماند، با سنگ فرش خیس که هرجا ترکی برداشته، سبزه ای روییده و با دیدن جمعیت پشت کار به زندگی را خشنودی فرا می گیرد.
نوای فروشندگان بازار رشت در لحظاتی به ارکستر شبیه می شود و هرکس طَبَق خویش را به آوایی می فروشد؛ یکی حلوای یکصد ساله عید ضیابرش را شرط گرفتن نمره 20 می خواند و دیگری ماهی سفید را به آواز نرخ می دهد و مدعی می شود لب دریا هم چنین نخواهید یافت و دیگری می گوید: آب از چشمه آورده و سیب سرخ هفت سین می شوید و یک به یک در طبق به گونه ای می چیند که یکی بر دیگری متکی شوند.
بازار رشت قدم به قدمش قدمت است و تاریخ و فرهنگ و هر گوشه اش را پی بگیری، رونقی بر لیست سفر خواهد بود بطوریکه اگر برای نمونه از آوای مرد حلوافروش بخواهید قدمت حلوای یکصد ساله نوروز ضیابر را پی بگیرید، خود سفری خواهد شد به طعم آئین، قدمت و طبیعت ...

**ضیابر - حلوای نوروزی
آوازه قدمت حلوای ضیابر، طعم و پرونده در مسیر ثبت ملی آن، موضوعیست که می تواند هر گردشگری را وسوسه سفر به صومعه سرا در غرب گیلان کند تا به عکس و فیلم، مانایی آئین شاد و دلچسب نوروزی نیاکان را در این بخش از سرزمینمان مستند سازند.
نم باران شمال ، سرمای دلچسب پایان زمستان و شروع بهار و گذار در جاده ای که پس از بندر انزلی در مسیری میانبر به سمت ضیابر، به نقاشی های فزون تر از واقع گرایی (هایپر رئال) تبدیل می شود.
راه های روستایی باریک تر می شوند و نمود جنگل های صنوبر در میان صدای گاوها واضح تر و به احتمال برای نخستین بار راه هایی چنین نظیف و به دور از زباله تجربه می شود؛ روستای شیل سر، سرسبز کرگان با خیابان نیزارش، آبکنارکهن و سرانجام ضیابر ...؛ روستای چکوور یکی از روستاهایی است که اهالیش در آستانه نوروز بصورت فامیلی حلوای یکصد ساله برمی آورند تا هم آئین پذیرایی نوروزی بجا آورند و هم سوغات همراه گردشگرانی را فراهم کنند که از داخل و خارج بدین منظور به روستاهای ضیابر سفر می کنند.
نمای آشناییست آن گاه که می بینید در خانه ها بیش از 15 نفر بانوان پیر و جوان روستایی گرداگرد اتاق بر پای سفره ای نشسته اند و دست به روغن گرم آغشته می کنند و آرد برنج را در نمکیار (ظرف سفالی به شکل مجمعه با لبه های بلندتر) با مایعی داغ از جوهر لیمو، شکر و زعفران ورز می دهند و چونه هایی به قدر یک سیب کوچک بر وسط سفره می اندازند تا دیگر بانوان یک به یک چونه ها را بر داشته و با بطری های شیشه ای، خمیرها را بر سنگ نازک کنند و به سوی بانویی هدایت کنند که دیگ بزرگی از مخلوط گردو ، هل، جوز هندی و ... در کنار دارد و لایه نازکی از این مخلوط روی خمیر پهن می کنند و به بانوی جوان می دهند تا آنها را به قالب یک مربع تا بزند و در مجمعه ای بزرگ بر روی هم بچیند.
رفعت ابراهیمی از اهالی روستاست و در گفت و گو با خبرنگار ایرنا می گوید: قدمت حلوای ضیابر پدربابایی (قدیمی و کهن) است و تا یاد دارم، هرسال تنها در آستانه نوروز، زنان این سرزمین هر روز درخانه یکی گرد هم می آیند و بین 500 تا یک هزار دانه حلوا برش می زنند و با این رسم به استقبال نوروز می روند.
وی می گوید: هیچ میهمان نوروزی در ضیابر و روستاهای اطراف، بدون حلوا از خانه خارج نمی شود و این رسم ضیابری هاست که 10 تا 15 دانه حلوای ضیابر را همراه هر خانواده میهمان می کنند.
به گفته کارشناسان میراث فرهنگی صومعه سرا قدمتی برای حلوای ضیابر متصور نیست و برخی آن را حتی هزاران ساله می خوانند و بر اساس همین قدمت و اصالت، پرونده ثبت ملی حلوای ضیابر برای دریافت کد ملی ارسال شده است.
شیرینی‌های محلی، نوعی اصالت هستند که برای در امان ماندن از تغییر و فراموشی ثبت آنها، پیگیری و مراحل پخت آن مستندسازی می‌شود.

**دستک - ماهی خوران
اما راسته ماهی فروشان بازار قدمت رشت و آوازهای صیادانی که خود ماهی از دریا برگرفته و به بازار آورده اند سوژه ای دیگر برای گردشگران است تا آنان را برای تناول خوراکی دلچسب از ماهی سفید مشهور راهی دستک در شرق گیلان کنند.
نوروز آمدنی است و گیلان سیاحتنامه ایست برای نوروز و در این گذر، دستک از توابع بندرکیاشهر در آستانه اشرفیه ضیافتیست برای گردشگرانی که شیفته ماهی و دریا هستند.
خوشمزه ترین جاذبه گردشگری گیلان غذاهای محلی است که طعم طبیعت در درونش رسوخ کرده و باقلاقاتوق، ساده ترین و خوشمزه ترین ابداعات آشپزی این خطه سرسبز است و بس و دیگر نمی گوییم از مطنجن مرغابی (مرغابی، رب انار ،مغز گردو و ...) ، شیرین قرمه و ...
اما دستک مکانی که هیچکس بی چهره بشاش از سالن های غذاخوری اش بیرون نخواهد رفت و بوی تند ماهی همه جا را پر کرده و تا دل سیب زمینی های سرخ شده نیز نشسته است.
و به گفته نجف دریابندری - نویسنده و مترجم و برآورنده کتاب مستطاب آشپزی - کسانی که در کنار دریا مزه ماهی تازه صید شده را چشیده باشند، تفاوت را با طعم ماهی های پیشین که مزه کرده اند، خوب می فهمند.
دستک، با طعم خوش ماهی های تازه شمال و جاده ای سرشار از جنگل و ساحل، سهم شهرستان آستانه اشرفیه در شرق گیلان است و تالاب بندر کیاشهرش، جاذبه ای سرآمد در این شهرستان محسوب می شود.
گیلان با بیش از 170 نوع غذای محلی یکی از استان های غنی در زمینه گردشگری فرهنگی بویژه تنوع غذایی مطرح است که این موضوع می تواند بعنوان یکی از گونه های گردشگری تخصصی غنی در بحث گردشگری برجسته و مورد اهتمام قرار گیرد؛ طی سال های اخیر در نشست یونسکو ، رشت و 46 شهر دیگر از 33 کشور جهان، به شبکه شهرهای خلاق جهان پیوسته اند.
بارگاه سید جلال الدین اشرف برادر گرامی امام رضا(ع) ، آرامگاه استاد دکتر محمد معین، مناطق ساحلی بوجاق و عسگر آباد و روستای انبارسر از دیگر گیرایی های بسیار این شهرستان هستند.
شهرستان آستانه اشرفیه با دو بخش مرکزی و بندرکیاشهر، در 35 کیلومتری شرق مرکز استان گیلان واقع است.

** ماسوله؛ خانه هایی با گلدان های شمعدانی
و باز هم دکانی کوچک به قدمتی کهن در بازار بزرگ رشت با پیرمردی کلاه نمدی بر سر و پشمینه فروش می تواند شما را به شهرکی راهی کند که آوازه تاریخش رو به جهانی شدن گذارده و نام ماسوله را با گیلان عجین کرده است.
گیلان به دلیل گیرایی های بی شمارش در شاخه های متعدد گردشگری کهن و مدرن یکی از قطب های گردشگری کشور محسوب می شود و شهرک تاریخی ماسوله یکی از آن دیگری است که در مسیر ثبت جهانیست تا فراتر از کشور معرفی شود، هر چند که شهرت رویاگونش در گوشه گوشه جهان رسوخ کرده و هر سال در چهار فصل، میهمانانی را میزبان است که از نقطه نقطه جهان بدیدنش می آیند.
ماسوله در غرب گیلان است و از زمانی که رهسپار می شوی بایستی درنگ کنی چرا که دور تا دور وجودت را زیبایی های این شهرک تاریخی فرا می گیرند؛ خانه هایی گلین با گلدان های شمعدانی معروفش نگاهت را تا ارتفاعاتی سبز و وهم انگیز سوق می دهد و گنبدی ساده و سبز با دو مناره دل انگیز بنا شده در میان خانه های پلکانی که اذان سحرگاهش روح را به طرب می آورد، جاذبه ایست از بسیار جاذبه های ماسوله ...
طنین خروش رودخانه تو را فرا گرفته و همچنان در میان باریک راهی سنگی پا به ارتفاع می گذاری و در این میان پس از گذر از تخته سنگی عظیم که تاریخچه ماسوله بر آن حک شده و خبر از ماندگاری آن از قرن های دور می دهد؛ صنایع دستی گیلان نگاه گردشگران را به خود می خواند.
و کم کم که بالاتر می روی، زنان ماسوله ای گاه برسنگ فرش و گاه بر چهار پایه ای نشسته و مشغول به بافتن هستند و در کنارشان تابلویی است که با چیدمانی از عروسک های بافتنی ماسوله نقش گرفته و اینک، عروسک های خندان رنگی شناسه این روستای تاریخی شده و کمتر گردشگری است که یکی از آنان را در سبد سوغات خود قرار ندهد.
ماسوله در جنوب غربی شهرستان فومن و در 62 کیلومتری مرکز استان واقع شده است.

** قلعه رودخان؛ 800 پله تا اوج
چشم انداز آنها به صورت پلکانی از کوه به دره و وضعیت منحصر بفرد آن سالانه پذیرای مشتاقان بی شماری است و در مسیر ماسوله نمی توان از قلعه رودخان غافل شد.
ˈقلعه رودخان دژی بر بلندای گیلان زمین، لحظه لحظه شگفتی و تاریخ را به گردشگران هدیه می بخشد؛ بنایی به یادگار مانده از دوره تاریخی سلجوقیان در گیلان غرق در طبیعتی وهم انگیز بیشتر به خیال می ماند تا واقعیت ...
مسیر رشت را که می نهی راه به جاده شهره فومن گذارده ای که در دو سو درختان آزاد سر به فلک نهاده اند پشت در پشت هم بس خیال انگیز... مسیری از سنگ و سیمان پلکانی مارپیچ شده و می گویند تا انتها 800 پله است تا قلعه ...
راه شروع می کنی و طبیعت آرامت نمی گذارد و چه خوب که هرچه نام آن را سیستم نهاده ای با خود همراه نکردی ...
شرح تابلوی پای قلعه این گونه است: قلعه رودخان یکی از شگفت انگیز ترین بناهای نظامی ایران است، این بنای عظیم که در 23 کیلومتری جنوب غربی شهرستان فومن و در میان جنگل های سر به فلک کشیده واقع شده، نمادی از کوشش گیلانیان برای حفاظت و صیانت از این سرزمین است.
بنای قلعه رودخان در ارتفاع 687 تا 778متری از سطح آب های آزاد و در دو سوی آن دو رودخانه جاری است.
این اثر تاریخی - طبیعی احتمالا در دوره خاندان اسحقی (مقارن با سلجوقیان) که بر غرب گیلان حکومت می کرده اند، بنا شده؛ هرچند برخی پژوهشگران بنیاد آن را به پیش از اسلام نسبت می دهند.
قدیمی ترین سند از این قلعه کتیبه ای سنگی است که تاریخ تجدید بنای آن را بین سال های 918تا 921 ه.ق (مقارن با حکومت شاه اسماعیل صفوی) ذکر می کند. طول باروی قلعه یک هزار و 500 متر و ارتفاع آن بین پنج تا 12 متر متغیر است، باروها و برج های متعدد قلعه با مصالح سنگ ، آجر و ملات آهکی ساخته شده اند.
این اثر ارزشمند ملی به شماره 1546 و در تاریخ سی ام مردادماه 1354در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
وب گردی مختصری با کلید واژه جاذبه های گیلان نشان می دهد بهار که در شاخه ها تجلی می یابد این سرزمین ، سیاحت‌نامه‌ای می شود برای آنانی که رهسپاری در جنگل ، شالی ، آئین ، تاریخ و باران حال دلشان را خوش می کند.
نوروز را بارها و بارها نمی توان خواند چرا که تکرار نمی شود و هر بار بهار، فصلی دیگر است و گیلان هر بار سرشارتر و سفر، فصلی جدانشدنی برای آن ...
گزارش از: مرضیه ضامن
1881/2007
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.