متنی که مریم ایراندوست سرمربی تیم فوتبال ملوان انزلی روی صفحه شخصی خود منتشر کرده فارغ از درونمایه و محتوای آن، ماهیتی دردناک دارد. گرچه ایراندوست تلاش میکند غرور و سربلندی همیشگی اش را حفظ کند اما این چیزی از اندوه ما کم نمیکند.
مریم ایراندوست در انزلی همیشه پای عشقش به ملوان ایستاده. این را میتوان از نگاهی به تایم لاین زندگی او در انزلی و رابطه اش با فوتبال فهمید. سالها زندگی با فوتبال از مریم ایراندوست در فوتبال زنان ایران چهرهای ویژه ساخته است اما گویی غمها را نقطه پایانی نیست.
ملوان امسال به لیگ بازگشت و با تیم پرشور و تماشاگران بی نظیرش روی سکوهای سن سیروس زیباترین صحنههای فوتبال زنان ایران را در معرض نمایش قرار داد اما مشکل اصلی این است که خانهها در فوتبال و به عبارت بهتر ورزش زنان ایران از پای بست ویران است. این ویرانی، البته نتیجه ساختار ویران باشگاه داری است که دیگر مرد و زن نمیشناسد و همه را از دم تیغ میگذراند.
ملوان با قول مالک و حامی اش قدم به لیگ برتر فوتبال بانوان نهاد اما امروز پولی برای تزریق به تیم و توانایی پرداخت دستمزدها در این تیم وجود ندارد و ملوان دوباره تنها ماند. جدایی فروغ موری که میتوانست کمک بزرگی به تیم ایراندوست باشد حاصل همین بی پولی بود و حالا مشکل تا حدی حاد شده که ملوان ممکن است در نیم فصل دوم بازیکنان بیشتری از دست بدهد و اساس و پایه این تیم متزلزل شده است.
ملوان پشتیبانان زیادی در انزلی دارد. بهره مندی از این تماشاگر، قدرتی انسانی را به ملوان می بخشد و این یک فرصت برای ایراندوست است که از طریق حمایت تماشاگرانش بتواند بخشی از مشکلات را رفع کند. سوال اما این است که در انزلی و استان گیلان، به اندازه رفع نیاز یک تیم فوتبال بانوان پولی وجود ندارد؟
اداره کل ورزش و جوانان استان گیلان که یک زن را در راس خود می بیند نسبت به حل مشکلات تیم فوتبال مردان سپیدرود جدی است اما آیا آنها اقدامی جدی برای رفع مشکلات بانوان ملوان داشته اند؟ این سوالی است که در گیلان ممکن است پاسخهایی برای آن یافت شود و حداقل به عنوان یک مطالبه قابل طرح است.
مریم ایراندوست و دخنرهایش، سربازان آمیخته با گِل و فوتبال، اعتبار و آبروی فوتبال زنان ایران هستند. آنها که سرپا باشند فوتبال سرش را بالا میگیرد و زن بودن در اجتماعی که برای زنان کم چالش ندارد شکل و شمایلی آبرومند خواهد یافت. این گوی و این میدان. گیلان، ملوان را دریابد و پای ملوان ایران بایستد.
7296/2007/
مریم ایراندوست در انزلی همیشه پای عشقش به ملوان ایستاده. این را میتوان از نگاهی به تایم لاین زندگی او در انزلی و رابطه اش با فوتبال فهمید. سالها زندگی با فوتبال از مریم ایراندوست در فوتبال زنان ایران چهرهای ویژه ساخته است اما گویی غمها را نقطه پایانی نیست.
ملوان امسال به لیگ بازگشت و با تیم پرشور و تماشاگران بی نظیرش روی سکوهای سن سیروس زیباترین صحنههای فوتبال زنان ایران را در معرض نمایش قرار داد اما مشکل اصلی این است که خانهها در فوتبال و به عبارت بهتر ورزش زنان ایران از پای بست ویران است. این ویرانی، البته نتیجه ساختار ویران باشگاه داری است که دیگر مرد و زن نمیشناسد و همه را از دم تیغ میگذراند.
ملوان با قول مالک و حامی اش قدم به لیگ برتر فوتبال بانوان نهاد اما امروز پولی برای تزریق به تیم و توانایی پرداخت دستمزدها در این تیم وجود ندارد و ملوان دوباره تنها ماند. جدایی فروغ موری که میتوانست کمک بزرگی به تیم ایراندوست باشد حاصل همین بی پولی بود و حالا مشکل تا حدی حاد شده که ملوان ممکن است در نیم فصل دوم بازیکنان بیشتری از دست بدهد و اساس و پایه این تیم متزلزل شده است.
ملوان پشتیبانان زیادی در انزلی دارد. بهره مندی از این تماشاگر، قدرتی انسانی را به ملوان می بخشد و این یک فرصت برای ایراندوست است که از طریق حمایت تماشاگرانش بتواند بخشی از مشکلات را رفع کند. سوال اما این است که در انزلی و استان گیلان، به اندازه رفع نیاز یک تیم فوتبال بانوان پولی وجود ندارد؟
اداره کل ورزش و جوانان استان گیلان که یک زن را در راس خود می بیند نسبت به حل مشکلات تیم فوتبال مردان سپیدرود جدی است اما آیا آنها اقدامی جدی برای رفع مشکلات بانوان ملوان داشته اند؟ این سوالی است که در گیلان ممکن است پاسخهایی برای آن یافت شود و حداقل به عنوان یک مطالبه قابل طرح است.
مریم ایراندوست و دخنرهایش، سربازان آمیخته با گِل و فوتبال، اعتبار و آبروی فوتبال زنان ایران هستند. آنها که سرپا باشند فوتبال سرش را بالا میگیرد و زن بودن در اجتماعی که برای زنان کم چالش ندارد شکل و شمایلی آبرومند خواهد یافت. این گوی و این میدان. گیلان، ملوان را دریابد و پای ملوان ایران بایستد.
7296/2007/
کپی شد