رسول مظفری جمعه در گفت گو با خبرنگار ایرنا افزود: علاقه به سرعت تبادل اطلاعات موجب شده کتاب به عنوان یک رسانه به ظاهر مفصل و حجیم، جایی در سبد اندیشهی عصر و نسل حاضر نداشته باشد و به جای آن 'اینترنت' به عنوان یک رسانه در دسترس و آسان با دنیایی از اطلاعات میدانداری کند.
وی می گوید: بیاعتنایی به مطالعهی کتاب تا آنجا پیش رفته است که شمارگان چاپ کتاب به 1000 نسخه رسیده و کاهش اقبال در مورد روزنامهها و مجلات تخصصی، نیز تقریبا به همین شکل سیر نزولی دارد.
به گفته وی برخی گزارشها، سرانه مطالعه را هشت تا 10 دقیقه میدانند، برخی دیگر از 18 دقیقه در روز سخن میگویند. رئیس کتابخانه ملی ایران میگوید :ایرانیان فقط 2 دقیقه در روز مطالعه میکنند و همین آمار ضد و نقیض برای انتقاد از فرهنگ 'تن پرور' و 'کتابنخوان'شهروندان مورد استناد قرار میگیرد.
وی ادامه داد: و این در حالی است که آمار سرانه مطالعه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بسیار بیشتر از این است و منتقدان 'کتاب نخوانی ایرانیان' از آمار 90 دقیقه مطالعه در ژاپن، انگلیس و 55 دقیقه در مالزی و ترکیه سخن میگویند.
مظفری نقش مسائل فرهنگی را در پایین بودن میزان مطالعه در ایران اساسی می داند و معتقد است علاوه بر این، شیوههای مدیریتی و محدودیتهای دولتی نیز باعث می شود پدیده 'کتاب نخوانی' در ایران رو به گسترش باشد.
وی با اشاره به وضعیت نابسامان کتابخانه های عمومی می گوید: آمار تعداد کتابخانههای عمومی در کشور نشاندهنده وضعیت نامناسب این بخش از فرهنگ کشور است و کتابخانههای عمومی ایران با کمبود کتاب جدید روبرو هستند.
وی ادامه داد :بررسی ها حکایت از این دارد که تمایل به عضویت در این کتابخانهها و مراجعه به آنها نیز بسیار اندک است. به گفته این کتابدار مطابق سند چشماندازی که سیاستهای کلان جمهوری اسلامی را مشخص میکند، اعضای کتابخانههای عمومی ایران باید تا سال 1404 به 20 میلیون نفر رسیده باشدو برای رسیدن به چنین موقعیتی لازم است استفاده کنندگان از کتابخانههای عمومی تقریبا 20 برابر شوند و تعداد کتابخانهها و امکاناتشان نیز به همان نسبت افزایش یابد.
وی در ادامه می گوید: با وضعیت امروز و با توجه به تجربه سالهای اخیر، دست یافتن به چنین هدفی اگر غیرممکن نباشد به یک معجزه نیاز دارد و از سوی دیگر فقر کتابخانهها یکی از معضلاتی است که در ایران همیشه مطرح است، آمارها نشان میدهد کتابخانههای ایران با استانداردهای جهانی فاصلهای نجومی دارند.
مظفری گفت : مطابق معیارهای پیشنهادی 'اتحادیه بینالمللی انجمنهای کتابداری' در کشورهای در حال توسعه باید به ازای هر باسواد حداقل یک و نیم جلد کتاب در کتابخانههای عمومی وجود داشته باشد وبا این حساب لازم است بیش از 79 میلیون جلد کتاب در قفسهی کتابخانههای ایران جا بگیرد تا کشور به کمترین میزان پیشنهاد شده برای کشورهای در حال توسعه برسد.
وی گرانی کتاب را یکی دیگر از دلایل کاهش اقبال به مطالعه می داند و می افزاید: قیمت تقریبا بالای کتابهای خوب در کاهش میزان مطالعه موثر است و البته در سالهای قبل که قیمت کتاب چندان بالا نبود باز هم اقبال به مطالعه کم بود و افزایش نسبی قیمت کتاب به عنوان دلیل اصلی نمیتواند در نظر گرفته شود.
این کارشناس ارشد کتابداری بردسیری فقدان نیاز به مستندات را یک عامل مهم دانسته و می افزاید: معمولا اظهار نظرهای ما بدون ذکر منبع و ماخذ بیان میشود و همین امر باعث شده است کمتر ضرورتی برای مراجعه به منبع پیدا شود و فضای عمومی جامعه و دستگاههای فرهنگی، نیز کمتر موضوع مطالعه و کتابخوانی را مورد توجه قرار میدهند.
وی به انحصار تبلیغات در محصولات فرهنگی اشاره می کند و می گوید: یکی دیگر از مسائلی که در مورد کاهش میزان مطالعه تاثیر دارد، انحصار تبلیغات محصولات فرهنگی در دست عدهای قلیل از تولیدکنندگان کتاب است و این مساله تبدیل به عاملی میشود تا شهروندان تنها با تعداد کمی از آثار شاخص آشنا شوند و به مطالعه آنها تمایل پیدا کنند.
به اعتقاد این کتابدار ، پدیده انحصار تبلیغات باعث شده بسیاری از آثار جذاب و مهم ادبیات ایران توجهی نشود و آثاری که شاید در حد متوسط هستند با تیراژ بالا منتشر شوند.
خبرنگار: زهرا بیرمی نیا ** انتشار : بهنام احمدی *
7421/ 5054
وی می گوید: بیاعتنایی به مطالعهی کتاب تا آنجا پیش رفته است که شمارگان چاپ کتاب به 1000 نسخه رسیده و کاهش اقبال در مورد روزنامهها و مجلات تخصصی، نیز تقریبا به همین شکل سیر نزولی دارد.
به گفته وی برخی گزارشها، سرانه مطالعه را هشت تا 10 دقیقه میدانند، برخی دیگر از 18 دقیقه در روز سخن میگویند. رئیس کتابخانه ملی ایران میگوید :ایرانیان فقط 2 دقیقه در روز مطالعه میکنند و همین آمار ضد و نقیض برای انتقاد از فرهنگ 'تن پرور' و 'کتابنخوان'شهروندان مورد استناد قرار میگیرد.
وی ادامه داد: و این در حالی است که آمار سرانه مطالعه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بسیار بیشتر از این است و منتقدان 'کتاب نخوانی ایرانیان' از آمار 90 دقیقه مطالعه در ژاپن، انگلیس و 55 دقیقه در مالزی و ترکیه سخن میگویند.
مظفری نقش مسائل فرهنگی را در پایین بودن میزان مطالعه در ایران اساسی می داند و معتقد است علاوه بر این، شیوههای مدیریتی و محدودیتهای دولتی نیز باعث می شود پدیده 'کتاب نخوانی' در ایران رو به گسترش باشد.
وی با اشاره به وضعیت نابسامان کتابخانه های عمومی می گوید: آمار تعداد کتابخانههای عمومی در کشور نشاندهنده وضعیت نامناسب این بخش از فرهنگ کشور است و کتابخانههای عمومی ایران با کمبود کتاب جدید روبرو هستند.
وی ادامه داد :بررسی ها حکایت از این دارد که تمایل به عضویت در این کتابخانهها و مراجعه به آنها نیز بسیار اندک است. به گفته این کتابدار مطابق سند چشماندازی که سیاستهای کلان جمهوری اسلامی را مشخص میکند، اعضای کتابخانههای عمومی ایران باید تا سال 1404 به 20 میلیون نفر رسیده باشدو برای رسیدن به چنین موقعیتی لازم است استفاده کنندگان از کتابخانههای عمومی تقریبا 20 برابر شوند و تعداد کتابخانهها و امکاناتشان نیز به همان نسبت افزایش یابد.
وی در ادامه می گوید: با وضعیت امروز و با توجه به تجربه سالهای اخیر، دست یافتن به چنین هدفی اگر غیرممکن نباشد به یک معجزه نیاز دارد و از سوی دیگر فقر کتابخانهها یکی از معضلاتی است که در ایران همیشه مطرح است، آمارها نشان میدهد کتابخانههای ایران با استانداردهای جهانی فاصلهای نجومی دارند.
مظفری گفت : مطابق معیارهای پیشنهادی 'اتحادیه بینالمللی انجمنهای کتابداری' در کشورهای در حال توسعه باید به ازای هر باسواد حداقل یک و نیم جلد کتاب در کتابخانههای عمومی وجود داشته باشد وبا این حساب لازم است بیش از 79 میلیون جلد کتاب در قفسهی کتابخانههای ایران جا بگیرد تا کشور به کمترین میزان پیشنهاد شده برای کشورهای در حال توسعه برسد.
وی گرانی کتاب را یکی دیگر از دلایل کاهش اقبال به مطالعه می داند و می افزاید: قیمت تقریبا بالای کتابهای خوب در کاهش میزان مطالعه موثر است و البته در سالهای قبل که قیمت کتاب چندان بالا نبود باز هم اقبال به مطالعه کم بود و افزایش نسبی قیمت کتاب به عنوان دلیل اصلی نمیتواند در نظر گرفته شود.
این کارشناس ارشد کتابداری بردسیری فقدان نیاز به مستندات را یک عامل مهم دانسته و می افزاید: معمولا اظهار نظرهای ما بدون ذکر منبع و ماخذ بیان میشود و همین امر باعث شده است کمتر ضرورتی برای مراجعه به منبع پیدا شود و فضای عمومی جامعه و دستگاههای فرهنگی، نیز کمتر موضوع مطالعه و کتابخوانی را مورد توجه قرار میدهند.
وی به انحصار تبلیغات در محصولات فرهنگی اشاره می کند و می گوید: یکی دیگر از مسائلی که در مورد کاهش میزان مطالعه تاثیر دارد، انحصار تبلیغات محصولات فرهنگی در دست عدهای قلیل از تولیدکنندگان کتاب است و این مساله تبدیل به عاملی میشود تا شهروندان تنها با تعداد کمی از آثار شاخص آشنا شوند و به مطالعه آنها تمایل پیدا کنند.
به اعتقاد این کتابدار ، پدیده انحصار تبلیغات باعث شده بسیاری از آثار جذاب و مهم ادبیات ایران توجهی نشود و آثاری که شاید در حد متوسط هستند با تیراژ بالا منتشر شوند.
خبرنگار: زهرا بیرمی نیا ** انتشار : بهنام احمدی *
7421/ 5054
کپی شد