در این یادداشت آمده است: برای بهتر دیده شدن در عرصه رسانه، شعار، ادعا و خودخواهی کسی یا سایت و نشریهای را بِرَند و نخستین در چیزی نخواهد کرد. بیاییم با افتادگی و شاگردی در محضر بزرگان بیاموزیم جز به تحقیق و دانش و عملکرد برجسته دل نسپریم.
جهان گسترده ما از دهکده جهانی هم آنقدر کوچک تر شده که به واقع از یک قصبه هم خٌردتر است. در این جهان بی حد و مرز، انسانها باید بیاموزند؛ افتخار، حد و اندازه شان، جز به دانش و آنچه به جامعه میافزایند؛ نیست! هفته گذشته حوزه رسانهای کرمانشاه با ادعاهای بزرگی از سوی یکی از نشریات روبرو شد. از برند بودن نشریهاش گرفته تا اینکه چرا فلان هفته نامه از پسوند یا پیشوند نام مشابه استفاده کرده است. این قلم قصد نداشت این عرصه را بازگشایی کند. اما برای تاریخ مطبوعات استان کرمانشاه با 112 سال تلاش و تجربه اهالی صادق و بیادعایش اهمیت دارد که همکاران ما در دهه بیست و سی که اوج فعالیت روزنامههای مکتوب استان است، آنها چه کردهاند، ما چه میکنیم؟
پژوهش این قلم نشان میدهد نشریات آن 2 دهه تا کودتای 28 مرداد چنان حوزه درخشانی از احساس وظیفه خدمت به وطن و هموطنان را در صفحات خود نشاندهاند که تورق در آرشیو نشریات آنها، کلاه از سر عقل میاندازد. با همه سختی کار و اینکه بیشتر مدیران با حقوق ناچیز خود بدون توجه به بازگشت سرمایه به آگاهی و اطلاع رسانی میپرداختند و از سال 1328 تا بروز فاجعه کودتا در ملیشدن صنعت نفت و مبارزه با استعمار بریتانیا و روسیه دست از تلاش برنداشتند.
در صفحات نشریات آن حوزه تاریخی، به اختلاف سلیقه، دیدگاه و حتی نفرت از نگاه نشریات یکدیگر برخورد خواهید کرد. تا آنجا که از 57 عنوان نشریه طی سالهای 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332 فقط چهار نشریه، با اعلام افتخار وفاداری خود را در طبق اخلاص دربار شاه نهاده و جز منویات او را در صفحات خود نمینوشتند و در مطالب خود حتی یک کلمه در پشتیبانی از ملت و مبارزات آنها برای نهضت مقاومت ملی خرج نمی کردند تا آنجا که در یکی از راهپیماییها، مردم خشمگین تابلو 2 نشریه «سعادت ایران» و «کرمانشاه» را از سر در دفاتر آنها پایین میآورند.
بگذریم که همان چهار نشریه از آتش کینه کودتا جان سالم بدر برده و با حکومت کودتا ماندند. اختلاف تا آنجا بالا گرفت که در کرمانشاه جبهه مطبوعات ملی تشکیل و بیانیهای بههمین منظور صادر شد. اسناد و داوری در این باره بسیار است. در همان دوران نام نشریاتی که بیشتر در یک جبهه مردمی قرار داشتند آنقدر به هم شبیه بود که هنگام پژوهش در نوشتن کتاب «تاریخ مطبوعات استان کرمانشاه» کار سختی بر عهده داشتم، تا این مشابهت، ناخواسته به حذف برخی عناوین نیانجامد. گزارههای ما باید مستند به دانش و عملکرد باشد نه ادعا! اما نشریات با پیشوند و پسوند هم نام در دهه بیست و سی: «خروش غرب- خواندنیهای غرب- روش نجات غرب- نیروی غرب- زبان غرب- سعادت غرب- سلحشوران غرب- صدای غرب- شاهد غرب- کشاورزان غرب- غرب- غرب بیدار- غرب ایران- کوکب غرب- کاروان غرب». از هم نامهای دیگر میگذرم. آنها در کنار عناوین دیگر مطبوعات استان کرمانشاه را بدون هیچ مزاحمتی تشکیل دادند. جهان عرصه رقابت سالم است نه فریادهای بی پشتوانه!
8066
جهان گسترده ما از دهکده جهانی هم آنقدر کوچک تر شده که به واقع از یک قصبه هم خٌردتر است. در این جهان بی حد و مرز، انسانها باید بیاموزند؛ افتخار، حد و اندازه شان، جز به دانش و آنچه به جامعه میافزایند؛ نیست! هفته گذشته حوزه رسانهای کرمانشاه با ادعاهای بزرگی از سوی یکی از نشریات روبرو شد. از برند بودن نشریهاش گرفته تا اینکه چرا فلان هفته نامه از پسوند یا پیشوند نام مشابه استفاده کرده است. این قلم قصد نداشت این عرصه را بازگشایی کند. اما برای تاریخ مطبوعات استان کرمانشاه با 112 سال تلاش و تجربه اهالی صادق و بیادعایش اهمیت دارد که همکاران ما در دهه بیست و سی که اوج فعالیت روزنامههای مکتوب استان است، آنها چه کردهاند، ما چه میکنیم؟
پژوهش این قلم نشان میدهد نشریات آن 2 دهه تا کودتای 28 مرداد چنان حوزه درخشانی از احساس وظیفه خدمت به وطن و هموطنان را در صفحات خود نشاندهاند که تورق در آرشیو نشریات آنها، کلاه از سر عقل میاندازد. با همه سختی کار و اینکه بیشتر مدیران با حقوق ناچیز خود بدون توجه به بازگشت سرمایه به آگاهی و اطلاع رسانی میپرداختند و از سال 1328 تا بروز فاجعه کودتا در ملیشدن صنعت نفت و مبارزه با استعمار بریتانیا و روسیه دست از تلاش برنداشتند.
در صفحات نشریات آن حوزه تاریخی، به اختلاف سلیقه، دیدگاه و حتی نفرت از نگاه نشریات یکدیگر برخورد خواهید کرد. تا آنجا که از 57 عنوان نشریه طی سالهای 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332 فقط چهار نشریه، با اعلام افتخار وفاداری خود را در طبق اخلاص دربار شاه نهاده و جز منویات او را در صفحات خود نمینوشتند و در مطالب خود حتی یک کلمه در پشتیبانی از ملت و مبارزات آنها برای نهضت مقاومت ملی خرج نمی کردند تا آنجا که در یکی از راهپیماییها، مردم خشمگین تابلو 2 نشریه «سعادت ایران» و «کرمانشاه» را از سر در دفاتر آنها پایین میآورند.
بگذریم که همان چهار نشریه از آتش کینه کودتا جان سالم بدر برده و با حکومت کودتا ماندند. اختلاف تا آنجا بالا گرفت که در کرمانشاه جبهه مطبوعات ملی تشکیل و بیانیهای بههمین منظور صادر شد. اسناد و داوری در این باره بسیار است. در همان دوران نام نشریاتی که بیشتر در یک جبهه مردمی قرار داشتند آنقدر به هم شبیه بود که هنگام پژوهش در نوشتن کتاب «تاریخ مطبوعات استان کرمانشاه» کار سختی بر عهده داشتم، تا این مشابهت، ناخواسته به حذف برخی عناوین نیانجامد. گزارههای ما باید مستند به دانش و عملکرد باشد نه ادعا! اما نشریات با پیشوند و پسوند هم نام در دهه بیست و سی: «خروش غرب- خواندنیهای غرب- روش نجات غرب- نیروی غرب- زبان غرب- سعادت غرب- سلحشوران غرب- صدای غرب- شاهد غرب- کشاورزان غرب- غرب- غرب بیدار- غرب ایران- کوکب غرب- کاروان غرب». از هم نامهای دیگر میگذرم. آنها در کنار عناوین دیگر مطبوعات استان کرمانشاه را بدون هیچ مزاحمتی تشکیل دادند. جهان عرصه رقابت سالم است نه فریادهای بی پشتوانه!
8066
کپی شد