در این یادداشت آمده است: تاریخ مطبوعات ایران موقعیت درخشان و سختی را از سر گذرانده است. تلاش‌ گران این عرصه یک نهضت بزرگ اجتماعی و سیاسی براه انداختند و نهضت مشروطه برای استقرار قانون به ‌جای فرمان شاه را فرماندهی کردند.
آنها دیدبان رفتار صاحبان قدرت بودند همان چیزی که از روزنامه‌نگاری و صفت بی‌ ملاحظه و بدون رو‌در‌بایستی در برابر عملکرد حاکمان‌ طلب می‌کردند تا استبداد از کشور رخت بر‌بندد. بدون شک امضای قانون مشروطیت برای تشکیل مجلس شورای ملی به سال 1324 قمری (1285 شمسی) نتیجه رنج، تبعید، زندان، شهادت بهترین نویسندگان و شاعران روزنامه‌نگار و سیاسیون دنیا دیده بود.
روزنامه‌نگاری بسیاری از شهرهای بزرگ کشور پس از 72 سال از انتشار نخستین روزنامه در تهران، صاحب نشریه شدند. این رویدادها مصادف بود با قیام علیه ظلم و جور قبیله قاجار در شروع نهضت مشروطیت و آغاز روزنامه‌نگاری رسمی در برخی از شهرها در ممالک محروسه.
کرمانشاه نیز از این قله بلند ‌بالای تمدن دور نماند و به همت «سیدعبدالکریم غیرت، ابوالقاسم لاهوتی و فصیح ‌المتکلمین» به ‌ترتیب، نشریه زیرزمینی شهاب ثاقب، بیستون و کرمانشاه روزنامه‌هایی درخشان و کم‌ نظیری را منتشر کردند. هر چند دیر، اما آغازی درخشان داشتند.
بعدها در دهه بیست و سی شمسی بیشتر مدیران مطبوعات کرمانشاهی (‌غیر از چهار یا پنج نفر که وابسته به دربار و منافع شخصی بودند)؛ در مبارزات نهضت ملی‌ شدن صنعت نفت و مبارزه با استعمار بریتانیا به ‌طور مستقیم شرکت داشتند و در تحولات اجتماعی از زندگی‌ خود گذشته و با هزینه شخصی نشریه مورد نظرشان را غالبا بدون‌ آگهی‌ منتتشر می‌کردند.
برخی از آن آثار مطبوعاتی هنوز بر پیشانی تاریخ مطبوعات ایران، چون خورشید می‌درخشند. مراد بسیاری از آن مردان بزرگ، کرمانشاه توسعه‌ یافته و صدارت آگاهی و دانش بر حوزه سیاسی و اجتماعی شهرشان بوده است. با هیچ پُست، مقام،‌ رقم، ریال و تهدیدی خریداری نمی‌شدند و تیرهای زهرآگین روزنامه‌هایشان تن و روان مدیران راحت‌ طلب و مسئله‌دار را نشانه می‌گرفت.
تیترهای ارزشمند نشریات مورد نظر این قلم، حاصل آزادگی مدیرانش بود. ‌پژوهش‌های این قلم به مطالبی دست یافته که هنوز پس از یکصد و دوازده سال از آغاز روزنامه‌نگاری در کرمانشاه حکومت وقت تاب و توان مطالب نشریات کرمانشاهی را نداشته و از شکایت از مطبوعات گرفته تا سیلی‌زدن به یک مدیر‌مسوول توسط استاندار وقت و بازتاب عمومی در مطبوعات، منجر به اخراج صمصام بختیاری استاندار وابسته به انگلیسی‌ها شد که به‌ خاطر نوشتن دو مقاله‌ تحت‌ عناوین‌ «پیچ ‌امین‌الدوله‌ و جُقه‌ چوبی» به قلم زنده ‌یاد مرتضی مهدوی مدیر روزنامه «آئینه روز»، استاندار او را احضار و به ‌دلیل مقاومت مدیر روزنامه به او سیلی می‌زند و بلافاصله یک جریان اجتماعی شکل می‌گیرد.
استاد ایرج هندسی در روزنامه «طوفان غرب» استاندار را در کاریکاتوری، او را برعکس بر الاغ نشانده، مردم کرمانشاه با ساز و دهل او را از شهر بیرون می‌کنند. اما در ‌باره شروع روزنامه‌نگاری و صادر‌شدن امتیاز انتشار نشریه پس از انقلاب از وضعیت استاندارد بر‌اساس نیاز‌سنجی مخاطب، دانش متقاضی نشریه در حوزه آگاهی و مبتدیات اصول روزنامه‌نگاری تا امکان فروش بر پیشخوان، تاثیر بر حوزه توسعه شهری و روستایی و پاسخگویی مدیران ارشد استان به یک پازل سخت درهم ریخته شبیه است.
برخی چنان از حوزه نشریه بودن خارج شده‌اند که گاه این قلم در حضور برخی از اهالی مطبوعات سایر استان‌ها و به‌ ویژه در تهران که نشریات ما را بخش مهمی از ستون بلند پایه تاریخ مطبوعات ایران می‌دانند سکوت می‌ کنم‌ تا نگویم فلان‌ نشریه کرمانشاهی است. بدون تعارف با تحقیق و پژوهش جز چند نشریه انگشت‌ شمار را نمی‌شناسم که دارای چنان جایگاه قابل دفاعی باشند. انسان‌های شریفی در عرصه رِسانه‌های استان‌ و مطبوعات حضور دار‌ند. با تاثیرات و تاثراتی متفاوت برای کرمانشاه. اما سواد رسانه‌ای ضعیف برخی نشریات را نمی‌توان نادیده گرفت و همه چیز را با ان‌‌شاالله و ماشاالله ختم به‌خیر کرد.
این یادداشت به شخصیت انسان‌دوست‌ صاحبان آن نشریات به‌ عنوان انسان‌های دلسوز و فهیم، جدای از محصول حرفه‌ای آنها نظر دارد و موضوع فقط رعایت اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری است و نه شخصیت ارزشمند فردی آن عزیزان. برخی از آن عناوین، نمی‌توانند بیانگر آن نقادی‌های بزرگ دوره آغازین را زنده کند. نشریاتی که فقط امتیاز انتشار دارند کسی آنها را بر پیشخوان نمی‌بیند. گاه با ریسوگراف چنان می‌کنند که کلاه از سر عقل می‌افتد و گاه بر گوشه نشریه تعداد شمارگان خود را از 3 تا 12 هزار نسخه اعلام می‌کنند که گویی آگاهان مطبوعاتی گرانقدر تا‌کنون رنگ نشریه و شمارگان را به چشم ندیده‌اند.
اداره فرهنگ و ارشاد نمی‌تواند خود را از این مصایب دردناک دور نگاه دارد. صدور امتیاز تا کجا ادامه خواهد یافت در عصری که تا انتشار هر عنوان نشریه، بیشتر اخبار، تکراری و سوخته، خسته ‌کننده، رونویسی، کپی پیست است و حتی اگر فراموش نکنند که در بخشی از مطلب کپی پیست شده اینترنتی و کادر به ‌جا مانده که در آن نوشته؛ «اینجا را کلیک کنید» را در مطبوعه کاغذی‌اش چاپ نکند؛ استفاده از مطالب اینترنت به ‌جای تولید محتوا، کمبود مخاطب و برگشتی‌هایی که ما اهل رِسانه بیشتر از آن آگاهیم. تحقیق و پژوهش در رِسانه نشان می‌دهد روزگار سختی روبروی مطبوعات قرار گرفته است. برای نجات استان از خود بگذریم. برای یک کادر آگهی کوچک، خود را وابسته به نهاد، سازمان، شرکت، اداره یا مدیران ارشد نکنیم.
بازگشت به خویشتن مطبوعاتی استان کرمانشاه که استوانه گرانقدری از عظمت و رسالت روزنامه ‌نگاری بود می‌تواند فرا راه ما باشد. آن زنده ‌یادان عرصه مطبوعات کرمانشاه که این قلم به شاگردی‌شان افتخار می‌کند، آن عالی‌جایگاهان عرصه آزادگی، نه عالی‌ترین تحصیلات عرصه رِسانه را گذرانده بودند و نه کلاهی از نَمَدِ اهدایی مدیران استان بر سر می‌گذاشتند. چنان کردند که چنین زیبا ماندند. به ‌طور قطع این قلم، اقتصاد مطبوعات را جایگاه عالی در فرایند حرفه روزنامه‌نگاری می‌داند که تنفس مطبوعات به آن وابسته است؛ اما نباید به هر نوع آگهی خو گرفت که صاحبان آگهی جان نقدِ هر عیب بستانند.
8066
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.