میتوان گفت تأسیس شورای انقلاب اسلامی، تجلی تدبیر و درایت امام خمینی(س) در مدیریت انقلاب و عبور از بحران آن روز کشور بود. اقدام حضرت امام که منطبق با اصول نظریههای دولتسازی، مدیریت بحران و مشروعیت سیاسی نیز بود، توانست نهادی موقت و کارآمد ایجاد کند که در نهایت به نظام نوپای جمهوری اسلامی منجر شود. این اقدام نه تنها بیانگر توانایی ایشان در ایجاد ساختارهای پایدار سیاسی به شمار میرود، بلکه نشاندهنده دور اندیشی و درک عمیق معظم له از نیازهای جامعه انقلابی و اهمیت نهادسازی در دوران گذار است.
پایگاه خبری جماران: تأسیس شورای انقلاب اسلامی در روز 22 دی ماه 1357 یکی از اقدامات کلیدی امام خمینی(س) در راستای مدیریت فضای ملتهب و متشنج جامعه و تأسیس آینده کشور بود. این شورا که مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق بود. موظف به انجام امور معین و مشخصی شده بود؛ از جمله مأموریت داشت تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد. در این نوشتار از منظر نظریه مدیریت بحران، نهادگرایی و نظریه مشروعیت سیاسی، تشکیل شورای انقلاب توسط امام خمینی(س) مورد برررسی قرار گرفته است.
نظریه مدیریت بحران
این نظریه بر نحوه واکنش رهبران به شرایط بحرانی و انتقال قدرت تمرکز دارد. رهبران کارآمد در بحرانها توانایی ایجاد نهادهای جدید و هدایت جامعه به سمت ثبات را دارند. متشنج شدن فضای سیاسی و اجتماعی جوامع حین اعتراضات گروهها و دستهها و در کل مردم، امری اجتنابناپذیر است و حکومت حاکم در چنین فضایی توان تحمیل اراده خود بر جامعه را از دست میدهد و در نتیجه حاکمیت آن متزلزل میشود(1) . در این فضا، انقلابیون میکوشند تا ضربات آخر خویش را بر پیکر نیمه جان حکومت وارد کنند. در همین زمینه برافراشتن حاکمیتی نو در مقابل قدرت سیاسی حاکم اقدامی است که در ایجاد تشکیک نسبت به مشروعیت حاکمیت موجود نقش بسیار مهمی دارد. این حاکمیت ثانویه در اغلب انقلابها ذیل نهادی تحت عنوان شورای انقلاب تشکیل میشود. این نهاد تازه تأسیس علاوه بر هدف ضربه زدن به حاکمیت موجود و ناامید کردن آن از تغییر شرایط، اهداف دیگری از جمله هماهنگی اقدامات انقلابیون و امیدوار کردن مردم به ادامه مسیر و رتق و فتق امور انقلاب را نیز بر عهده داردم. (2)
انقلاب اسلامی سال 1357 مردم مسلمان ایران به رهبری و مدیریت هوشمندانه امام خمینی(س) نیز از این اصل مستثنا نیست، در جهت نیل به این منظور، شورایی با عنوان «شورای انقلاب اسلامی» برای تحقق اهداف مذکور و تأمین خواستههای مردم و مطالبات انقلابیون با حکم رهبر انقلاب تأسیس گردید.
نظریه مشروعیت سیاسی
این نظریه بر اهمیت پذیرش مردمی و دینی قدرت سیاسی تأکید دارد. مشروعیت حاصل توافق میان رهبران و جامعه بر اساس اصول فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک است. تأسیس شورای انقلاب در چهارچوب نظری دولتسازی نیز قابل بررسی است، در وضعیتی که کشور به لحاظ سیاسی بیثبات و بدون ساختار دولتی کارآمد قرار داشت. امام خمینی(س) با درایت خاص خود، شورای انقلاب را به عنوان یک نهاد موقت تأسیس کردند تا از خلأ قدرت جلوگیری و فرایند انتقال قدرت از نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی را تسهیل کنند. این شورا مسئولیت تدوین قوانین اساسی و هماهنگی میان نیروهای انقلابی را بر عهده گرفت که نشاندهنده درک عمیق امام از نیاز به ایجاد یک نهاد سازماندهیکننده در شرایط گذار بود. مدیریت بحران و تشکیل شورای انقلاب نهتنها ابزاری برای سازماندهی نظام آینده کشور بود، بلکه پاسخی به شرایط بحرانی آن زمان نیز محسوب میشد. در شرایطی که خطر تفرقه میان گروههای انقلابی و احتمال بازگشت نظام پیشین وجود داشت، امام خمینی(س) با تشکیل این شورا توانست نیروهای مختلف را حول یک مرکز قدرت متحد کند. این شورا از افرادی تشکیل شده بود که نمایندگان طیفهای مختلف فکری و سیاسی انقلابی بودند، که این امر نشان از توانایی امام در مدیریت اختلافات و هدایت بحران داشت. مشروعیت سیاسی شورای انقلاب یکی از مهمترین عوامل موفقیت این شورا و پذیرش آن نزد مردم و نیروهای انقلابی بود. امام خمینی(س) با تأکید بر ارزشهای اسلامی و انقلابی، شورای انقلاب را به نهادی تبدیل کرد که هم مورد اعتماد مردم بود و هم حمایت رهبران انقلابی را جلب میکرد. این مشروعیت از جایگاه دینی و کاریزماتیک امام و تأکید وی بر عدالت، شفافیت، و مردمی بودن تصمیمگیریها ناشی میشد.
نظریه دولتسازی
این نظریه به فرایند ایجاد و تحکیم نهادهای سیاسی برای تثبیت قدرت و کنترل سیاسی میپردازد. طبق این نظریه، تأسیس نهادهای موقت و کارآمد در دوران گذار سیاسی برای جلوگیری از هرجومرج و بیثباتی ضروری است. بنابراین با توجه به این نظریه میتوان گفت هر انقلابی برای دستیابی به پیروزی و به دست گرفتن قدرت نیاز به تشکیلات و سازمانی برای انتقال، تثبیت و حفظ قدرت دارد، مجموعهای که هدفمند و رو به جلو بتواند نیازهای انقلاب را بر طرف کند. با اوجگیرى قیامها مردم علیه رژیم پهلوی و خواست همگانى ملت براى تغییر حکومت، اندیشه تشکیل نهاد رهبرى به منظور سازماندهى انقلاب و هدایت نیروها به وجود آمد تا انتقال قدرت از نظام شاهنشاهى به نظام اسلامى زیر نظر مدیریتى واحد انجام گیرد و نهادها و سازمانهاى رسمى و قانونى کشور ایجاد گردند.(3)
با هجرت امام خمینی(س) از نجف به پاریس در مهر ماه 1357 و همزمانی آن با اعتصابات گوناگون و قیامهای همگانی، موقعیت انقلاب اسلامی مردم ایران در جایگاه ویژهای قرار گرفت. از طرفی رفت و آمد یاران امام برای دیدار با ایشان به جهت تدوین برنامههای مبارزاتی فراهم شد، از سوی دیگر خبرهای متعددی درباره انقلاب اسلامی در جهان مخابره میشد که این مهم نیاز به یک شورای متشکل راهبردی را بیش از پیش میکرد. با توجه به زمینهها و مقدمات شکلگیری شورای انقلاب، میتوان دریافت که مهمترین وظیفه شورای انقلاب انتقال قدرت بود. چه اینکه امام خمینی(س) در 18 دی ماه در پاسخ به نماینده ژیسکاردستن که پیام کارتر را به حضورشان تقدیم کردـ فرمودند: «تأکید میکنم که اگر بخواهید آرامش در ایران حاصل شود، راهی جز این نیست که نظام شاهنشاهی کنار برود و ملت را به حال خود باقی بگذارند تا من یک شورای انقلاب تأسیس کنم از اشخاص پاکدامن برای نقل قدرت تا امکانات مناسب جهت حکومت مبعوث ملت انجام گیرد.»(4)
امام به صراحت به ضرورت تشکیل شورای انقلاب برای انتقال قدرت تأکید کردند. اما تشکیل دولت موقت توسط شورای انقلاب یکی دیگر از اهداف مد نظر بود. امام خمینی(س) در مصاحبه با تلویزیون فرانسه در مورد اهداف شورای انقلاب فرمودند: «هدف این است که شورای انقلاب یک حکومت موقتی ایجاد کند که آن حکومت موقت، مجلس مؤسسان را تأسیس کند برای تصویب قانون اساسی و بعد بقیه کارها.» (5)
میتوان گفت تأسیس شورای انقلاب اسلامی، تجلی تدبیر و درایت امام خمینی(س) در مدیریت انقلاب و عبور از بحران آن روز کشور بود. اقدام حضرت امام که منطبق با اصول نظریههای دولتسازی، مدیریت بحران و مشروعیت سیاسی نیز بود، توانست نهادی موقت و کارآمد ایجاد کند که در نهایت به نظام نوپای جمهوری اسلامی منجر شود. این اقدام نه تنها بیانگر توانایی ایشان در ایجاد ساختارهای پایدار سیاسی به شمار میرود، بلکه نشاندهنده دور اندیشی و درک عمیق معظم له از نیازهای جامعه انقلابی و اهمیت نهادسازی در دوران گذار است.
منابع
⦁ بشیریه، حسین (1372)، انقلاب و بسیج سیاسی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1.
⦁ یزدی، ابراهیم(1367)، آخرین تلاشها در آخرین روزها، تهران: انتشارات قلم، صص117.
⦁ مجید سائلی کردهده، شورای انقلاب اسلامی ایران، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 22.
⦁ صحیفه امام، ج 5، ص 376.
⦁ همان، ص 467.