حاج محمد رضوانی روز گذشته ۸ آبان در منزل بر اثر کهولت سن به رحمت ایزدی پیوست.
مراسم تشییع و خاکسپای عصر امروزشنبه از ساعت ۱۴:۳۰ شنبه نهم آبان در آرامستان باغو بندرعباس برگزار میشود.
شهید هادی رضوانی فرزند چهارم خانواده ۱۰ نفره(۵ برادر و ۲ خواهر) «محمد و ماه بانو» چهارم آبان ۱۳۴۶ در ماه شعبان در روستای گهره در ۹۰ کیلومتری بندرعباس به دنیا آمد و اصالتا اهل رضوان شهر فین بود.
وی دارای ۵ برادر و ۲ خواهر بود و به دلیل شغل پدر( استوار یکم نیروی انتظامی) تا ۴ سالگی در«گهره»، «خمیر»، «قشم»، «جاسک» و«سیرجان» زندگی کرد و پس از آن در بندرعباس ساکن شدند.
این شهید دفاع مقدس دوران ابتدایی را در مدرسه «جاوید» بندرعباس گذراند و همزمان به مکتب خانه برای فراگیری قرآن می رفت، مقطع راهنمایی را در مدرسه شهید سایانی(سدید قدیم) سپری کرد.
شهید رضوانی تا دم مرگ پیش رفت؛ 'در کودکی ذات الریه سختی گرفت، در استخر غرق شد، لوله آهنی روی سرش سقوط کرد، در راه مدرسه تصادف کرد و از بالای آب انبار به پایین افتاد' اما هر بار به لطف خدا و دعای والدین از مرگ نجات یافت تا در عرصه دیگری جان خود را تقدیم آرمان هایش کند.
شهید رضوانی در عین شوخ طبعی و صمیمی بودن اهل کار و تلاش بود، در مکانیکی و بنایی مهارت داشت و به همراه ۳ برادر دیگرش در «کارگاه جعبه سازی» پدر در رضوان فین کار میکرد.
این دانش آموز شهید پنجم دبستان بود که وارد مسجد شد و فعالیت های فرهنگی اش را آغاز کرد؛ پایگاه اصلی اش مسجدهای «جواد الائمه» محله برق و «صاحب الزمان» محله الشهدا بود.
حضور در این دو مسجد که پاتوق جبهه و جنگ به حساب می آمد باعث شد تا هادی اشتیاق زیادی به جبهه پیدا کند.
وی از جوانان خوشرو و از مجریان توانمند مسجد الشهدا بندرعباس بود که در اجرای برنامه های فرهنگی این مشجد بسیار تلاش می کرد.
شهید رضوانی در سال ۶۱ در دبیرستان «شهید حقانی» مشغول گذراندن دوران متوسطه بود که درس را رها کرد و راهی جبهه شد.
ابتدا «تیربارچی» و «بی سیم چی» گردان بود، مدتی بعد «مسوول آموزش شنا» به رزمندگان در «اروندرود» شد و در نهایت به «واحد تخریب» لشکر۴۱ ثارالله رفت.
وی در سال ۶۵ در مرحله چهارم اعزام به جبهه به سن سربازی رسید و به عنوان «پاسدار وظیفه» نبرد را ادامه داد.
در منطقه فاو مسوولیت بردن آذوقه را برعهده داشت که قایق واژگون شد و از ناحیه پا دچار سوختگی شد.
سرانجام سحرگاه چهارم دی ماه ۶۵ در «اروندرود» از ناحیه پهلو مورد اصابت ترکش قرار گرفت و روز بعد در بیمارستان شیراز براثر شدت جراحات وارد به شهادت رسید.
مزار شهید هادی رضوانی در گلزار شهیدان بندرعباس قرار دارد.
شهید هادی رضوانی ۲ دی ماه سال ۶۵ درحالی که قلم به دست گرفت و شروع به نوشتن وصیت نامه کرد در ابتدای وصیت نامه اش پس از سلام به حضرت بقیه الله مهدی(عجل) و نایبش امام خمینی آورده است: من هم مانند تمام شهیدان این دیار و این دین قدم در راهی گذشته ام که برای اعتلای کلمه حق باید از سرگذشت، از سرگذشتن شعار و رجز نیست یک حقیقت است، حقیقتی که شیعیان در طول ۱۴۰۰ سال شریعت اسلام آن را با خون خود امضا کردهاند.
شهید هادی رضوانی وصیت نامهاش را چنین ادامه داده است که؛ اگر بخواهم از شهادت و شهید بگویم جز خودستایی کار دیگری نکردهام چون شهید و شهادت از آن خداست و خداوند آن را بر بندگان خود در آخرین لحظات عمرشان در این دنیا آشکار میسازد.
وی در بخش دیگری از وصیت نامهاش برای تسکین قلب داغدار پدر و مادرش خداوند را به حق حضرت زهرا(س) قسم می دهد که داغ مرگ بر قلب پدر و مادر آسان گرداند و اظهار کرده است: مادری بر سر نعش پسر خود با پسرش چنین میگفت که؛ ای پسرم اگر زندگی امر پسندیدهای بود خداوند آن را به منفورترین مخلوق خود عطا نمیکرد و اگر مرگ امر ناشایستی بود خداوند آن را بر محمد(ص) ارزندهترین بنده خود نازل نمیکرد، ای پسرم اگر در دنیا کار نیک انجام دادهای برو تا پاداش آن را بگیری و اگر جز گناه کار دیگری نداشتهای زودتر برو تا عذاب کمتری در انتظارت باشد، این سخنان بر احوال همه مردگان و شهیدان ما صادق است.