به گزارش ایرنا، شهید عبدالرضا مجیدی 15 فروردین سال 45 در بندرعباس به دنیا آمد و از همان کودکی شخصیت منحصربه فردی داشت و احکام دینی خود را در مسجد و نزد روحانی های انقلابی قبل از انقلاب آموزش دید.
امر به معروف و نهی از منکر جز جدایی ناپذیر از شخصیت وی شده بود و ارادات ویژه ای به ائمه اطهار علیه السلام داشت.
شهید مجیدی با شروع اعتراض های مردمی ضد شاه همراه با سردار شهید 'یوسف دقت' به پخش اعلامیه های حضرت امام(ره) می پرداخت و در مراسم های مذهبی شرکت می کرد.
وی پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج سپاه پاسداران درآمد و در این نهاد تازه تاسیس مشغول خدمت شد.
این شهید دفاع مقدس که حالا یکی از یاران اصلی نظام به شمار می رفت، در برابر منافقان از آرمان های انقلاب دفاع می کرد تا جایی که منافقان قصد ترورش را داشتند اما با هوشیاری عبدالرضا موفق به این کار نشدند.
شهید عبدالرضا در جبهه فرهنگی و تبلیغاتی در مسجد جوادالائمه(ع) فعالیت می کرد و همراه با شهید اسحق اسطحی در مسجد صاحب الزمان (عج) محله الشهدا نیز فعالیت چشم گیری داشت.
وی در بیشتر جبهه ها و عملیات های غرب و جنوب شرکت فعال داشت، چندبار زخمی و شیمیایی شد و جای جای بدنش پر بود از جراحت و ترکش اما با عشق و علاقه ای که به امام داشت به محض بهبودی نسبی دوباره راهی جبهه می شد.
شهید مجیدی در حفظ بیت المال بسیار دقت داشت؛ عاشق امام زمان(عج) و شهادت بود و همیشه در صف اول نماز جماعت حضور داشت، نماز شبش ترک نمی شد وکم می خوابید و بیشتر اوقات ذکر می گفت و به دلیل همین ویژگی هایش بود که همرزمانش او را «جان نثار حسین(ع)» می خواندند.
وی سرانجام 20 دی ماه سال 65 در عملیات«کربلای پنج» براثر اصابت ترکش به سر در منطقه «شلمچه» به شهادت رسید.
شهید عبدالرضا مجیدی ابتدای وصیت نامه اش را با سلام به تمامی شهیدان راه خدا از صدراسلام تا کنون آغاز کرده و آورده است: به خانواده محترمم می خواهم بگویم در کربلا امام حسین(ع)، علی اکبر(ع) را در راه خدا داد و علی اکبرش چگونه و با چه شجاعتی جنگید... واقعه کربلا را درنظر بیاورید اگر قرار شد شما گریه کنید و دلتان سوخت که عزیزی را از دست داده اید و ناله و فغان تان بلند شد برای سختی هایی که بر اهل بیت امام حسین(ع) وارد شده گریه کنید برمن گریه نکنید که دل دشمنان اسلام خوشحال شود، از شما می خواهم که برای مصیبت زینب(س) گریه کنید.
شهید مجیدی در بخش دیگری از این وصیت نامه اش آورده است: وصیت دوم بر مردمی است که هنوز به این انقلاب اسلامی بی خیال هستند و می خواهند که جیب خود را پرکنند و جوانانی که کنار خیابان مشغول خوش گذرانی زودگذر هستند این راه می خواهم بگویم برای شما این دنیا محل گذر است... به خود بیاید تا دیر نشده، شما چقدر باید بی خیال باشید که عده ای از جوانان برای خدا و جامعه اسلامی در خون خود آغشته می شوند، اما بعضی ها در فکر مال دنیا هستند.
وی دراین وصیت نامه می افزاید: دنیا محل کشت و آخرت محل برداشت است اگر در دنیا غیبت، دروغ، تهمت و... کاشتیم همین ها را در آخرت برداشت می کنیم واگر در این دنیا پرهیزکاری، تقوا، جهاد و راستگویی کاشتیم همین ها را در آخرت برداشت می کنیم و وارد بهشت می شویم؛ خلاصه مسلمان شناسنامه ای نباشیم مسلمان واقعی و پیرو خط امام باشیم.
شهید عبدالرضا مجیدی در بخش سوم وصیت نامه اش آورده است: امت حزب الله؛ همیشه در صحنه باشید، دست از یاری امام خمینی برندارید و خطی جز خط امام قبول نکنید چون که ما هرچه داریم از برکت وجود امام است، سخنان امام را بر خود واجب بدانید و عمل کنید.
9887 /6048
امر به معروف و نهی از منکر جز جدایی ناپذیر از شخصیت وی شده بود و ارادات ویژه ای به ائمه اطهار علیه السلام داشت.
شهید مجیدی با شروع اعتراض های مردمی ضد شاه همراه با سردار شهید 'یوسف دقت' به پخش اعلامیه های حضرت امام(ره) می پرداخت و در مراسم های مذهبی شرکت می کرد.
وی پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج سپاه پاسداران درآمد و در این نهاد تازه تاسیس مشغول خدمت شد.
این شهید دفاع مقدس که حالا یکی از یاران اصلی نظام به شمار می رفت، در برابر منافقان از آرمان های انقلاب دفاع می کرد تا جایی که منافقان قصد ترورش را داشتند اما با هوشیاری عبدالرضا موفق به این کار نشدند.
شهید عبدالرضا در جبهه فرهنگی و تبلیغاتی در مسجد جوادالائمه(ع) فعالیت می کرد و همراه با شهید اسحق اسطحی در مسجد صاحب الزمان (عج) محله الشهدا نیز فعالیت چشم گیری داشت.
وی در بیشتر جبهه ها و عملیات های غرب و جنوب شرکت فعال داشت، چندبار زخمی و شیمیایی شد و جای جای بدنش پر بود از جراحت و ترکش اما با عشق و علاقه ای که به امام داشت به محض بهبودی نسبی دوباره راهی جبهه می شد.
شهید مجیدی در حفظ بیت المال بسیار دقت داشت؛ عاشق امام زمان(عج) و شهادت بود و همیشه در صف اول نماز جماعت حضور داشت، نماز شبش ترک نمی شد وکم می خوابید و بیشتر اوقات ذکر می گفت و به دلیل همین ویژگی هایش بود که همرزمانش او را «جان نثار حسین(ع)» می خواندند.
وی سرانجام 20 دی ماه سال 65 در عملیات«کربلای پنج» براثر اصابت ترکش به سر در منطقه «شلمچه» به شهادت رسید.
شهید عبدالرضا مجیدی ابتدای وصیت نامه اش را با سلام به تمامی شهیدان راه خدا از صدراسلام تا کنون آغاز کرده و آورده است: به خانواده محترمم می خواهم بگویم در کربلا امام حسین(ع)، علی اکبر(ع) را در راه خدا داد و علی اکبرش چگونه و با چه شجاعتی جنگید... واقعه کربلا را درنظر بیاورید اگر قرار شد شما گریه کنید و دلتان سوخت که عزیزی را از دست داده اید و ناله و فغان تان بلند شد برای سختی هایی که بر اهل بیت امام حسین(ع) وارد شده گریه کنید برمن گریه نکنید که دل دشمنان اسلام خوشحال شود، از شما می خواهم که برای مصیبت زینب(س) گریه کنید.
شهید مجیدی در بخش دیگری از این وصیت نامه اش آورده است: وصیت دوم بر مردمی است که هنوز به این انقلاب اسلامی بی خیال هستند و می خواهند که جیب خود را پرکنند و جوانانی که کنار خیابان مشغول خوش گذرانی زودگذر هستند این راه می خواهم بگویم برای شما این دنیا محل گذر است... به خود بیاید تا دیر نشده، شما چقدر باید بی خیال باشید که عده ای از جوانان برای خدا و جامعه اسلامی در خون خود آغشته می شوند، اما بعضی ها در فکر مال دنیا هستند.
وی دراین وصیت نامه می افزاید: دنیا محل کشت و آخرت محل برداشت است اگر در دنیا غیبت، دروغ، تهمت و... کاشتیم همین ها را در آخرت برداشت می کنیم واگر در این دنیا پرهیزکاری، تقوا، جهاد و راستگویی کاشتیم همین ها را در آخرت برداشت می کنیم و وارد بهشت می شویم؛ خلاصه مسلمان شناسنامه ای نباشیم مسلمان واقعی و پیرو خط امام باشیم.
شهید عبدالرضا مجیدی در بخش سوم وصیت نامه اش آورده است: امت حزب الله؛ همیشه در صحنه باشید، دست از یاری امام خمینی برندارید و خطی جز خط امام قبول نکنید چون که ما هرچه داریم از برکت وجود امام است، سخنان امام را بر خود واجب بدانید و عمل کنید.
9887 /6048
کپی شد