در ادامه این مطلب به قلم محمد پورخداداد آمده است: ترافیک در شهر خرم آباد کمکم به یک دغدغه بزرگ برای شهروندان تبدیل شده است.
بالا رفتن تعداد خودروها از یک سو و دستنخورده ماندن خیابانهای مرکزی شهر که نزدیک به نیم قرن از ساخت آنها گذشته، رفتوآمد را در این شهر دشوار کرده است.
حجم ترافیک برخی خیابانهای خرمآباد در ساعاتی از روز کلافهکننده شده است و خیابانهای خرم آباد که سالهاست سخن از تعریض آنها میشود، به قول قدیمیهای شهر ویژه درشکه ساخته شدهاند نه چند دههزار خودروی سبک و سنگین.
در کمال تعجب هیچ نشانهای هم در دست نیست که شهرداری، راه و شهرسازی و یا نهادهای مرتبط دیگر برنامهای برای تغییر در این وضعیت داشته باشند.
سه دهه از تعریض خیابان انقلاب گذشته است ولی هنوز هم به نیمه راه هم نرسیده است، یا طرح خیابان کمربندی که ابتدا و انتهای خیابان حافظ را به هم متصل میکرد و برای احداث آنها محلهها و خانههای قدیمی زیادی تخریب شد رها و مخروبههای آن جایگاه معتادان شده است.
بزرگترین تغییر در چهره شهر آسفالت هر از چند گاه خیابانهاست که با منت بر مردم و تبلیغات زیاد انجام میشود.
ترس از عواقب طرف شدن با بازاریان و متمولان
همه مدیران شهری دست روی دست گذاشتهاند و به فکر این هستند که چگونه عمر میز ریاست خود را طولانیتر کنند.
محافظهکاری بلای جان خرم آباد شده است. ترس از عواقب طرف شدن با بازاریان و متمولان صاحب ملک در مرکز شهر دستوبال مدیران را برای تغییرات اساسی بسته است.
فقط ترس را گفتم و از باقی ماجراها صرف نظر کردم که عاقلان دانند اسرار نهان را.تا از تغییرات بنیادی و تعریض اساسی خیابانهاش شهر صحبت کنیم مدیران شهری پای مسایل مالی و کمبود پول را پیش میکشند در صورتی که آنها بیش از پول به برنامهریزی مناسب، اقتدار و دوری از فساد نیاز دارند تا مسایل مالی.
بیتعارف چهره خرم آباد هر روز زشتتر از گذشته میشود، شهر تبدیل به یک پارکینگ عمومی شده، آلودگی دیداری در خرمآباد بیداد میکند و نتیجه قدم زدن در چنین محیطی فقط سردرد و فشار عصبی است.
شهر زیبای خرم آباد حالا تبدیل به یک شهر ناهمگون شده است که هرکسی ساز خود را در آن میزند.
باید چقدر منتظر بمانیم تا مادر روزگار یک شهردار ساکی دیگر بزاید؟
منبع: پایگاه خبری گُلوَنی
7269/6060
بالا رفتن تعداد خودروها از یک سو و دستنخورده ماندن خیابانهای مرکزی شهر که نزدیک به نیم قرن از ساخت آنها گذشته، رفتوآمد را در این شهر دشوار کرده است.
حجم ترافیک برخی خیابانهای خرمآباد در ساعاتی از روز کلافهکننده شده است و خیابانهای خرم آباد که سالهاست سخن از تعریض آنها میشود، به قول قدیمیهای شهر ویژه درشکه ساخته شدهاند نه چند دههزار خودروی سبک و سنگین.
در کمال تعجب هیچ نشانهای هم در دست نیست که شهرداری، راه و شهرسازی و یا نهادهای مرتبط دیگر برنامهای برای تغییر در این وضعیت داشته باشند.
سه دهه از تعریض خیابان انقلاب گذشته است ولی هنوز هم به نیمه راه هم نرسیده است، یا طرح خیابان کمربندی که ابتدا و انتهای خیابان حافظ را به هم متصل میکرد و برای احداث آنها محلهها و خانههای قدیمی زیادی تخریب شد رها و مخروبههای آن جایگاه معتادان شده است.
بزرگترین تغییر در چهره شهر آسفالت هر از چند گاه خیابانهاست که با منت بر مردم و تبلیغات زیاد انجام میشود.
ترس از عواقب طرف شدن با بازاریان و متمولان
همه مدیران شهری دست روی دست گذاشتهاند و به فکر این هستند که چگونه عمر میز ریاست خود را طولانیتر کنند.
محافظهکاری بلای جان خرم آباد شده است. ترس از عواقب طرف شدن با بازاریان و متمولان صاحب ملک در مرکز شهر دستوبال مدیران را برای تغییرات اساسی بسته است.
فقط ترس را گفتم و از باقی ماجراها صرف نظر کردم که عاقلان دانند اسرار نهان را.تا از تغییرات بنیادی و تعریض اساسی خیابانهاش شهر صحبت کنیم مدیران شهری پای مسایل مالی و کمبود پول را پیش میکشند در صورتی که آنها بیش از پول به برنامهریزی مناسب، اقتدار و دوری از فساد نیاز دارند تا مسایل مالی.
بیتعارف چهره خرم آباد هر روز زشتتر از گذشته میشود، شهر تبدیل به یک پارکینگ عمومی شده، آلودگی دیداری در خرمآباد بیداد میکند و نتیجه قدم زدن در چنین محیطی فقط سردرد و فشار عصبی است.
شهر زیبای خرم آباد حالا تبدیل به یک شهر ناهمگون شده است که هرکسی ساز خود را در آن میزند.
باید چقدر منتظر بمانیم تا مادر روزگار یک شهردار ساکی دیگر بزاید؟
منبع: پایگاه خبری گُلوَنی
7269/6060
کپی شد