از جمله حقوقی که در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله برای مسلمان قرار داده شده، آن است که دیگران شفاعت او را کرده و او را در خواسته ای که دارد، ضمانت کنند.

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در سلسله یادداشت های دیگری با عنوان" آیین مسلمانی حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص)" به بازخوانی معارف رمضانی اسلام می پردازد.

یادداشت های یادگار امام با این عبارات آغاز می شود: "ماه مبارک رمضان در پیش است و همه باید خویشتن را برای استفاده از آن آماده کنیم. ماهی که ابواب رحمت الهی در آن گشوده می شود و طالبان معرفت بیش از هر زمان دیگر امید دارند تا با اجابت دعوت خداوند، به مطلوب خویش رهنمون شوند. امسال نیز نگارنده بر آن است که از خرمن معارف اسلامی، هر روز چند سطری را تقدیم دوستان کند. باشد که از نفحات قدسیه ای که در این ماه می وزد، شمیمی نیز نصیب ما شود و از مطالعه آن چه می نویسیم، اثری در جان خسته بنشیند."

بدین ترتیب، از امروز تا آخرین روزماه مبارک رمضان ، هر روز، یادداشتی به قلم حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران منتشر می شود که  نوزدهمین بخش آن در ذیل می آید:

 

نوزدهمین حق

یشفع مسئلته

«حق برخورداری از شفاعت؛ پذیرش مسئولیت، رمز دوری از فردگرایی»

 

از جمله حقوقی که در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله برای مسلمان قرار داده شده، آن است که دیگران شفاعت او را کرده و او را در خواسته ای که دارد، ضمانت کنند. طبیعی است که هر یک از ما گاه خواسته ای داریم که برآورده نمی شود در حالی که اگر کسی که صاحب موقعیت است، پادرمیانی کرده و شفاعت ما را کند، آن خواسته تحقق پیدا می کند. شفاعت آن است که کسی آبرو، اعتبار و قدرت نفوذ خود را برای خواسته کسی به کار گیرد تا آن مطلب برآورده شود. البته باید توجه داشت که اگر آن خواسته، خوب نیست و یا خدای نکرده عملی است که به گناه آلوده است،نباید قدم در راه آن برداشت و شفاعت آن را نباید کرد. قرآن کریم می فرماید: «من یشفع شفاعة حسنة یکن له نصیب منها و من یشفع شفاعة سئیة یکن له کفلٌ منها: کسی که شفاعت به کار نیکی کند، نصیبی از آن برای او خواهد بود؛ و کسی که شفاعت به کار بدی کند، سهمی از آن خواهد داشت.»[1] پس اگر خواسته برادر دینی کاری مخالف رضای خدا نیست ، مسلمانان باید در جهت برآورده ساختن آن قدم بردارند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: «شفاعت زکات مقام است.» [2] پس اگر خداوند به شما مقامی عطا کرده و یا آبرویی داده است، زکات آن را باید پرداخت کنید و در مسیر میانجیگری گام بردارید و به این طریق برای خود ثواب بسیار تحصیل نمایید. چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «میانجیگری کنید تا پاداش نصیبتان شود.» [3] و این امر آنگاه ثواب بیشتری پیدا می کند که بدون شفاعت و میانجیگری شما، مشکلات حل نشده باقی بماند و یا حل آن با سختی همراه باشد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «شفاعت کننده، پر و بال کسی است که خواسته ای دارد.» [4] و چنانکه برخی شارحین نهج البلاغه نگاشته اند: این کلام در حقیقت تشویق دیگران است به این که شفاعت برادرانشان را فراموش نکنند و ترغیب به محتاجان است به این که دل همه را به دست آورند تا در روز مبادا از آن ها بهره گیرند و به آن ها متوسل شوند. [5] پس کلام مولی الموحدین علیه السلام در حقیقت ما را بر آن می دارد که برای خویش «پر و بال» بیابیم و برادران خود را که همانند «پر و بال» ما هستند از دست ندهیم همچنانکه آن ها را وامی دارد که به وظیفه خویش در همکاری و میانجیگری عمل نمایند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «بهترین صدقه ها، صدقه زبان است. با شفاعت و میانجیگری اسیر و زندانی را آزاد می کنی، از ریخته شدن خون جلوگیری می کنی، خوبی احسان را به سوی برادرت می کشانی و از او ناخوشی را دور می کنی.» [6] و هم ایشان می فرمایند: «کسی که با میانجیگری، زیانی را دفع و یا سودی را ایجاد کند، خداوند در روز قیامت ـ که قدم ها می لغزد ـ قدم های او را استوار می دارد.» [7]

البته باید توجه داشت در جایی که حق الناس در میان است شفاعت کننده باید سعی کند که طرف مقابل از حق خود بگذرد و بدون گذشت او، شفاعت در نزد حکومت و مقام های بالاتر، جایز نیست و همین طور که اگر آثار ندامت در فردی دیده شد ـ در صورتی که هنوز حکمی صادر نشده ـ مستحب است که آدمی پیش حاکم و قاضی شفاعت کرده تا از خطای خطاکار درگذرند. [8]

نکته: ترغیب به شفاعت ـ تا آن جا که آن را به عنوان حقّی از حقوق مسلمان دانسته اند ـ شاید به این سبب باشد که افراد نسبت به کار خوب تشویق شوند و چنین نباشد که «مسئولیت هر کس نسبت به اعمال خود» به نوعی فردگرایی در مسلمانان منجر شود. و لذا در قرآن کریم، ثواب کسی که میانجیگری در کارهای خوب می کند، همانند کسی دانسته شده که آن کار خوب را انجام می دهد. [9] پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز در این باره می فرمایند: «هر کس دیگران را به کاری خوب فرمان می دهد یا ایشان را به آن راهنمایی می کند و یا به نحوی آن ها را به انجام آن تشویق می کند، در ثواب آن شریک است و اگر به کاری بد می خواند، در گناه آن شریک است.» [10]

پس مردم در سرنوشت کارهای یکدیگر شریک هستند، گاه این مشارکت در اثر شفاعت است و گاه در اثر راهنمایی و گاهی نیز در اثر تشویق. و نکته حائز اهمیت آن است که اعمال ما ـ حتی اگر خود نخواهیم ـ به نوعی تشویق دیگران خواهد بود. چراکه عمل خوب ما به هر حال در برخی اثر خواهد گذاشت و کارهای بد ما ـ خدای ناکرده ـ ممکن است الگوی عده ای شود.

پس اطاعت این دستور پیامبر و گام برداشتن در مسیر شفاعت، آدمی را از گرفتار شدن به فردیت باز می دارد و به همگان یادآوری می کند که گام برداشتن در اجتماع مسلمین نه تنها منافع فردی را از بین نمی برد، بلکه آن ها را در استفاده از منافع اجتماع مسلمین شریک می کند و بسنده کردن به منافع شخصی و توجه نداشتن به مشکلات دیگران شما را از ثواب بزرگی محروم می کند و باعث می شود که در روز مبادا از همدلی و همراهی دیگران بی نصیب باشید.

و نکته دیگر آن که تفسیر صافی اشاره می کند که یکی از مواردی که مسلمانان «شفاعت حسنه» می کنند آن است که در حق برادر دینی خود دعا کنند هم چنان که یکی از موارد «شفاعت سیئه»، آن است که به ضرر مؤمنی دعا کنند. [11]

در این باره تنها به این روایت امام صادق علیه السلام بسنده می کنیم که می فرمایند: «کسی که در دل برای برادر مؤمنش دعا می کند، دعایش مستجاب می شود و فرشتگان می گویند: دو برابر آن چه برای او خواسته ای، برای خودت خواهد بود.» [12]

همچنین یکی دیگر از مواردی که میانجیگری در آن مورد سفارش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قرار گرفته، وساطت در امر ازدواج است. ایشان می فرمایند: «بهترین وساطت این است که در امر ازدواج واسطه شوی.» [13]

و آخرین کلام اشاره به خطبه هفتاد و دو نهج البلاغه است ـ که امروز نیز همانند روزهای دیگر به یاد و نام صاحب بی بدیل آن مولی الموحدین خویش را می آرائیم ـ آن جا که پس از جنگ جمل مروان حکم به اسارت سپاه امیرالمؤمنین درآمد و به دامان امام مجتبی و سیدالشهدا علیهما السلام درآویخت و از آن ها خواست تا او را پیش حضرت امیر علیه السلام شفاعت کنند، آن دو بزرگوار پذیرفتند و با پدر بزرگوارشان صحبت کردند و امیرالمؤمنین علیه السلام پذیرفته و مروان بن حکم را آزاد کرد. و این همان مروانی بود که زمینه ساز فساد عثمان شده و پایه گذار بسیاری از انحرافات گردیده بود. درود خدا بر علی مرتضی و اولاد معصومینش باد. امید که الگوی همیشه همگان باشند.

[1] . سوره نساء، آیه85 / ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.

[2] . تحف العقول، ص381.

[3] . کنزالعمال، هندی، 6489.

[4] . نهج البلاغه، حکمت63.

[5] . شرح مئة کلمة لأمیرالمؤمنین، ابن میثم، ص152.

[6] . کنز العمال، هندی، 6493.

[7] . کنز العمال، هندی، 6496.

[8] . من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج3، ص29.

[9] . سوره نساء، آیه85.

[10] . وسائل الشیعه، ج16، ص125.

[11] . تفسیر الصافی، ج1، ص475.

[12] . کافی، مرحوم کلینی، ج2، ص508.

[13] . کنز العمال، هندی، 6492.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.