سال گذشته به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان سلسله یادداشت هایی از حجت الاسلام و المسلمین حسین مستوفی با موضوع «شرح دعای 44 صحیفه سجادیه(ع)» منتشر کردیم. امسال نیز بنا داریم در همین ایام «شرح دعای چهل و سوم صحیفه سجادیه(ع)» را داشته باشیم.
پایگاه خبری جماران: در ادامه بخش هشتم مجموعه یادداشت های شرح دعای چهل و سوم صحیفه سجادیه(ع) را می خوانید:
وَ وَفِّقْنَا فِیهِ لِلتَّوْبَةِ، وَ اعْصِمْنَا فِیهِ مِنَ الْحَوْبَةِ، وَ احْفَظْنَا فِیهِ مِنْ مُبَاشَرَةِ مَعْصِیَتِک
توبه به معنای رجوع و بازگشت است. توبه هم از سوی حق وجود دارد و آن توجه حق به بنده از رحمت و گذشت و عفو از وی میباشد و هم از سوی بنده.
امام خمینی سلامالله علیه در مراد از توبه مینویسد: «رجوع از طبیعت به سوى روحانیت نفس، بعد از آنکه به واسطه معاصى و کدورت نافرمانى نور فطرت و روحانیت محجوب به ظلمت طبیعت شده.»(شرح چهل حدیث / 272)
این توبه، توبه عموم انسانهاست که گناهها و ترک واجبات و ... نفس آنها را تاریک کرده است و برای خواص و اهل معرفت، مراتب دیگری از توبه است که در همه آنها معنای برگشت وجود دارد.
حوبة، به معنای خطا و گناه است، و انسان توفیق پیدا کند که از آنها عصمت پیدا کند، و آلوده نگردد، و به دام نافرمانی حق (مباشرت معصیت) نیفتد، خود لطفی است که باید از سوی حق حاصل شود، در مبارزه با نفس خطاکار و نافرمانی شیطان و وسوسههای مختلف، نگهداری و حفظ حق است که میتواند انسان را محفوظ بدارد و تکیه بر خود، خود آغاز هر معصیتی است.
و همچنین، چون آلوده نشدن از گناه مهمتر است از توبه پس از آن، و برای تحصیل هر کمالی به واسطه اطاعت و عبادت حق، گناه مانع است، و با وجود گناه و آلودگی کمالی به دست نمیآید، امام علیه السلام حفظ از آن را خواستار است، و پیغمبر صلی الله علیه و آله در خطبه شعبانیه، در پاسخ مولا امیرالمؤمنین علیه السلام، در پرسش از برترین اعمال در ماه رمضان، دوری از حرامها را برشمردند.
وَ أَوْزِعْنَا فِیهِ شُکْرَ نِعْمَتِکَ
ستایش و عبادت و شکرگزاری در برابر حق، هر چند وظیفه همه افراد است، ولی انسان، نمیتواند از عهده آن برآید. پیغمبر(ص) میفرماید: «ما حق عبادت تو را به جای نیاوردیم.» (مرآة العقول، ج 8، ص 146).
شکر نیز که خود یکی از عبادات است، چنین است، حتی شکر زبانی، زیرا لفظی که هم باید گفته شود و هم توفیق گفتن آن نیازمند یاری حق است، به همین دلیل امام سجاد علیه السلام میخواهد این شکر را به او الهام کند و توفیق دهد: «اوزعنا».
نعمتهای الهی بی اندازه است. چه زبانی میتواند ادعای شکرگزاری نعمتهای الهی را داشته باشد، چه کسی میتواند آنها را به شمارش درآورد، با لطف و عنایت خود حق انسان می تواند، شکرگزار بشود و بهرهای از شاکر بودن ببرد.
در قسمتهای قبلی دعا، از عافیت و سلامت سخن به میان آمده است، آن هم عافیت در دین و دنیا، و جسم و جان انسان، در اینجا امام میخواهد سپرها و پوششهای [جُنَن، جمع جنة، به معنای سپر و پوشش] عافیت را بر وی بپوشاند.
و آخرین دعا و مهمترین نعمت، بندگی و اطاعت حق است. «إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ؛ آن گاه که پرودرگارش به او گفت، تسلیم شو، گفت: من تسلیم پرودرگار جهانیانم»(بقره / 131)
اطاعت از حق، ارزش والایی دارد، و برترین نعمت است، لذا امام(ع)، از خداوند میخواهد نعمت را بر او به اعطای آن تمام کند، منّت، نعمت بزرگ و عظیم است، قرآن از ارسال پیغمبر(ص)، و هدایت به سوی ایمان با تعبیر «منّت» یاد میکند. (ر.ک: آل عمران / 164؛ حجرات / 17)
و این دعای خویش را نه از «جایگاه خود»، بلکه از «منّان» بودن حق میخواهد. [منّان] یعنی بسیار نعمت دهنده]. از خداوندی که به دادن نعمتهای بزرگ ستوده شده[حمید] است، میخواهد که وی را به نعمت کمال اطاعت از حق مورد لطف و عنایت قرار داده و برترین و تمامترین نعمتها را به وی عطا کند. امام سجاد علیهالسلام دعا را با ذکر صلوات به پایان میبرد، تا استجابت دعاهای میانی را افزون گرداند.