موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، یادگاری است از یادگار امام راحل که داستان پر فراز و نشیبی از روز تاسیس تاکنون داشته است. سید احمد خمینی، در نیمه نخست شهریورماه 1367 با دغدغه حفظ و حراست از آثار امام راحل و مشخص شدن مرجع ذی صلاحی برای داوری آثار و اندیشههای امام راحل نامهای به پدر عزیز و مراد بزرگوار خویش، حضرت امام خمینی(س)، نوشت تا در این موارد از ایشان کسب تکلیف کند. حضرت امام خمینی(س) در پاسخ به این نامه، مرحوم حاج احمدآقا را برای تنظیم و تدوین کلیه مسائل مربوط به خود انتخاب نمود. موسسه تنظیم و نشر آثار امام با همین فلسفه وجودی آغاز به کار کرد. این مسئله در آبان ماه 1368، با تصویب قانون «نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی» توسط مجلس شورای اسلامی و واگذاری امر حفظ، نشر، نظارت و تایید آثار امام خمینی به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) ساز و کاری رسمی و قانونی به خود گرفت. از آن زمان تا کنون مسائل بسیاری به انجام رسیده و اهمیت اولیه خود را از دست دادهاند و مسائل بسیاری اهمیت تازهای یافتهاند.
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، در گفت و گویی با حجت الاسلام و المسلمین حشمتی، معاون امور فرهنگی و ارتباطات، و معاون امور هنری موسسه، اهداف کنونی موسسه را مدنظر قرار داده و درمورد فعالیتهایی که موسسه تنظیم و نشر آثار امام، باید امروز مد نظر قرار دهد پرسشهایی را طرح کرده است:
آقای حشمتی! حتما موافق هستید که گزارش عملکرد موسسه و معاونتهای آن را میتوان از منابع مختلف به دست آورد. لذا اجازه دهید سراغ مسائل دیگری که گاه سوال مخاطبین شما، به خصوص جوان ترهاست برویم و به بهانه سالروز تاسیس موسسه به برخی از آنها بپردازیم. شاید برای افرادی خارج از موسسه این سوال بجا پیش آید که هدف امروز موسسه چیست؟ نامهای که مرحوم سید احمد آقا به حضرت امام(س) نوشت به شش هدفی اشاره میکند که بخش مهمی برخی از آنها امروز به پایان رسیده است. سالها از فوت امام میگذرد و سوال این است که امروز چه اهدافی را میتوان برای موسسه و مجموعه های آن درنظر گرفت؟ !S1!
باید عرض کنم که شخصیت حضرت امام(س) با شخصیت یک فرد سیاسی تفاوت اساسی دارد که باید آن را مورد توجه قرارداد. در حقیقت بنیانگذار جمهوری اسلامی یک شخصیت صرفا سیاسی نیست که در یک مقطع زمانی در اوج باشد و بعد از مدتی قابل استفاده نباشد. برای مثال اگر به شخصیت برخی فلاسفه نیز نگاه کنید همین ویژگی را دارند. مثلا هنوز درمورد افلاطون، ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا بحثهای به روز و چالشی شکل میگیرد. شخصیت اصلی امام شاید به ظاهر سیاسی به نظر آید اما وجوه قابل توجه دیگری دارد که اتفاقا این وجوه نادیده گرفته شده و باید انعکاس یابد. ما فارغ از اعضا و مسئولین موسسه تنظیم و نشر آثار امام، به عنوان علاقهمندان به شخصیت ایشان تلاش میکنیم تا آن وجوه را مورد بررسی قرار دهیم. آن وجوه، اموری نیست که به مرور زمان ارزش خود را از دست بدهد. فرضا شما نگاه کنید در دنیا جوانان زیادی از پیروان ادیان ابراهیمی و حتی جز آنها، به بعضی مکاتب عرفانی گرایش پیدا کردهاند که بسیاری از آنها شاید حتی عرفانهایی انحرافی باشند. خب این مورد، به عنوان مثال یکی از موارد و مسائل روز است که باید مورد توجه قرار گیرد. ما این ادعا را داریم که اگر کسی شناخت صحیحی از حضرت امام و عرفان خالص ایشان پیدا کند سخت مجذوب این عرفان خواهد شد.
ما به عنوان مجموعه مسئولین موسسه چه مقدار برای آشنا کردن نسل جوان در ایران و در دنیا کار کردهایم تا عرفان ایشان را به علاقهمندان بشناسانیم و جوانان جهان و حتی کشور خودمان از آن خبردار شوند؟ چقدر سعی کردهایم با ترجمه و نشر آثار و اندیشههای حضرت امام در ترویج مکتب ایشان تلاش کنیم؟ مثلا برای بحرانهای اخلاقی و معضلات اجتماعی جهان امروز چه چیز بهتر و کاراتر از مکتب حضرت امام(س) وجود دارد؟ به نظر میرسد ما پس از ارتحال حضرت امام نیاز بیشتری به افکار و اندیشههای ایشان پیدا کردهایم. مثلا گفتمان ابتکاری ایشان که گفتمان وحدت ملی در جامعه بود، امروز به شدت خدشهدار شده است. خب، چه چیز بالاتر از اینکه وقتی شما الگویی دارید که توانسته است تمام این آرا را در قالب وحدت و یکصدایی سامان دهی کند از آن استفاده کنید؟ خیلی از وجوه حضرت امام ناشناخته و مغفول مانده است که حتی موسسه نیز شاید به صورت تمام و کمال بر روی آن کار نکرده است.
سلوک حضرت امام برای بسیاری از مسئولین ما شناخته شده نیست؛ هرچند عدهای نیز از عمل کردن به آنچه میدانند سر باز میزنند. حضرت امام(س) وجوه مختلف و کارآمدی برای امروز ما دارد که گروههای مختلفی باید روی آن کار جدی کنند و حاصل آن را ارائه دهند. این اتحادی که امام در میان مردم و مسئولین ایجاد کردند بسیار با اهمیت بود. از این دست اصول در اندیشه حضرت امام کم نیست. مثلا در حوزه دین اگر امام اعتقاد داشتند که حوزههای علمیه نباید به دولت وابسته باشد و به تشریفات دچار شود اعتقاد آنی نبود. این یک سیاست اصولی است که متاسفانه بعضی از حوزههای امروز آن را نادیده گرفتهاند. یا مثلا در مورد مساجد اعتقاد امام خمینی(س) این بود که مساجد باید مردمی اداره شوند و محور فعالیتهایی باشند که امام جماعت در آن نقش محوری دارد، ولی امروز با این موضوع درست برخورد نمیشود.
اگر امام خمینی قبل از مرجعیت، خود را ملزم میدانستند از محضر اساتید اخلاق، به ویژه مرحوم شاه آبادی استفاده کنند، چگونه است که امروزه هزاران طلبه بدون طی مراحل تهذیب نفس و حتی تحصیل کافی پستهای قضایی، عقیدتی و تدریس را اشغال میکنند و از این طریق زیانهای بسیاری به اسلام و تشیع وارد میکنند؟ بسیاری افراد فکر میکنند هنر اصلی امام بر اندازی نظام شاه بوده است، اما در اصل هنر اصلی ایشان برگرداندن روحیه مردم از فضای طاغوت به ارزشهای اسلامی و سوق دادن آنها به سمت معنویات بود. از سمت دیگر روحیه قناعت، اتکای ملی و دیگر مسائل اقتصادی که در دوره حضرت امام شکل گرفت بسیار ارزشمند بود. شاید این تفکر گاه مطرح شود که فردی مثل امام، زمانی آمد و حرفهایی زد و دوره آن گذشته است، اما واقعیت این است که ما امروز به آن اندیشهها شاید بیشتر از همان دوران نیازمندیم. ولی وقتی اندیشه ایشان به رسمیت شناخته نشود که وحدت ملی عین دین و عین آیین ماست و اختراع و ابداع غیر دینی امام خمینی(س) نیست این مشکلات امروز پیش میآید. حضرت امام معتقد به حرمت نوع انسان است، یعنی معتقد است باید حرمت همه انسانها حفظ شود.
با توجه به این حرفِ شما مسئلهای برای من مطرح است که گمان میکنم برای بسیاری از مخاطبین و علاقهمندان فعالیتهای موسسه نیز مطرح باشد. آیا موسسه تنظیم و نشر آثار امام، امروز خود را در وهله اول مسئول توسعه، نشر اندیشه و راه و آرمان حضرت امام میداند یا هر آنچه فقط در آثار مکتوب گفته شده است؟ مثلا اگر درمورد مسئلهای که دغدغه امام بوده است، مثل همین مسئله وحدت که شما اشاره کردید، تحقیق میکند در به روزرسانی و ارتقای آن تلاش میکند یا صرفا در استخراج چند جمله از صحیفه و دیگر آثار امام؟
ببینید، ما یک وظیفه قانونی داریم که برای آن چندان دغدغهای نداریم. اگر فردی کاری منسوب به حضرت امام ارائه داد آن را با آثار امام انطباق میدهیم و صحت و سقم آن را بررسی میکنیم. اتفاقا این بخش کار ما بخش کوچکی از فعالیتهای ماست که برای آن نه فراخوانی ترتیب میدهیم و نه همایشی. اما یک وظیفه دیگری هم بر عهده ما هست که آن حفظ و حراست و صیانت از اندیشهها و آرمانهای حضرت امام و نشر آن است. البته این مسئله به این خاطر نیست که شخصیت امام یک شخصیت مقدس است و از روی تقدس نمایی در این زمینه کار میکنیم، بلکه ما و همه مسئولین این موسسه در نمایندگیهای مختلف این اندیشهها و آرمانها را به عنوان یک راهحل برای برون رفت از بحرانهای فرهنگی و اجتماعی میشناسیم. برای مثال مسئله عرفانهای مختلف و حتی عرفانهای ساختگی که عرض کردم به یک راه حل نیاز دارد و چه عرفانی برای پر کردن آنها بهتر است از عرفان حضرت امام(س)؟ عرفانی که هم از مباحث ابن عربی بهرهمند شده است و هم با عرفان ناب شیعی و آموزه اهل بیت(ع) در آمیخته و مملو از آموزههای قرآنی است. پس بزرگان ما باید همت کنند تا این عرفان نجاتبخش را به جوانان معرفی کنند. عرفانی که برخلاف غالب عرفانها که به انزوا و خمودگی ختم میشود با جهاد، تلاش، فداکاری و احترام به انسانیت همراه میشود. درمورد وجوه امام، مسائل دیگری مثل رهبری و کارگزاری سیاسی یک جامعه اسلامی هم قابل توجه است. در یک جامعه اسلامی یک رهبر باید این گونه رفتار کند و این روش را در پیش بگیرد. در راستای جواب این سوال و سوال اول شما باید بگویم ما گاه با انحرافاتی در نشر اندیشه امام مواجهیم که باید به پالایش آنها بپردازیم. البته این کار، وظیفه خاص موسسه نیست و اینجا تنها به عنوان پایگاهی که محل اجتماع و همکاری دوستداران و علاقهمندان به امام است دغدغه این کار را دارد، در حالی که بسیاری از گروهها و مجامع اجتماعی دیگر هم همین نگرانی فاصله گرفتن جامعه ما از آثار و اندیشههای حضرت امام(س) را دارند. پس ما در واقع به عنوان راه حل باید به فکر نشر این اندیشهها باشیم و حتی به نهادهای خارج از موسسه نیز در این مسئله کمک کنیم. آیه شریفهای که میفرماید «و من أعرض عن ذکری فإن له معیشةً ضنکا» ناظر به همین مسئله است. یعنی هر که از یاد خدا فاصله بگیرد معیشت او نیز دچار ضنک و پیچیدگی و دشواری میشود. ما معتقدیم این یاد خدا را میتوان در سلوک و مکتب حضرت امام(س) به خوبی پیدا کرد و باید برای احیای آن تلاش کرد.
بحث از طرفی در مورد محوریت اندیشههای امام درمورد جوانان شکل گرفت و از طرفی هم در مورد نهادهایی که خارج از موسسه تشکیل شدهاند، اما دغدغه نشر اندیشههای حضرت امام را در سر دارند. به عنوان معاون فرهنگی و ارتباطات مجموعه مستحضرید، یکی از وظایف و مسئولیتهایی که برای این معاونت مطرح شده است «همکاری با مراکز دانشجویی و دانش آموزی» است و این حوزه دانشجویی و دانش آموزی نیز یکی از چهار حوزهای است که در شرح ماموریتهای مدیریت روابط عمومی و ارتباطات ذکر شده است. سوال من این است که چه فعالیتهای برای شکلگیری یا حمایت از انجمنها و ستادهای دانش آموزی و دانشجویی تعریف شده است؟ سازمانهای خاصی در مدارس و دانشگاهها شکل میگیرند، چرا با توجه به اینکه تمام وزارتخانهها از جمله وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم و بهداشت موظفند طبق ماده 108 قانون برنامه چهارم توسعه، 3 درصد از بودجه فرهنگی خود را به منظور زنده نگاه داشتن اندیشه و سیره حضرت امام خمینی(س) تخصیص دهند به تاسیس و توسعه انجمنها و ستادهایی در مدارس و دانشگاهها اقدام نمیشود؟
همانطور که شما اشاره کردید در سیاستهای کلان جمهوری اسلامی و برنامههای توسعه که به تایید مقام معظم رهبری هم رسیده است، بندی تحت عنوان زنده نگاه داشتن نام و یاد امام خمینی(س) هست که سرفصل همه دستگاهها قرار گرفته و به ابلاغ رسمی رسیده است و برای این ابلاغیه، دولت در برنامه چهارم تخصیص 3 درصدی بودجه را متذکر شده است. این مسئله در همه دستگاهها مثل آموزش و پرورش و وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات باید اجرایی میشد، و حتی ستادی هم برای این امر شکل گرفت، اما نه تنها در برنامه چهارم ناقص اجرا شد، بلکه در برنامه پنجم اصلا مغفول ماند. لذا این گلایهای است که خود موسسه هم از اجرا نشدن مناسب این بند دارد و گمان ما این است که زمینه فعالیت درمورد حضرت امام در بسیاری از موارد درحال زوال است. از سوی دیگر اعتبارات موسسه هم به اندازهای نیست که بتواند همه این کمبودها را پوشش دهد. نهادهایی مانند آموزش و پرورش و صدا و سیما هستند که باید این اعتبارات را تخصیص دهند. البته نمیگویم که هیچ فعالیتی انجام نمیشود. در مناسبتهای خاصی مانند سالگرد ارتحال یا دهه فجر فعالیتهایی دارند اما آن فعالیت مستمر و مناسبی که درخور یک رهبر بلند مرتبه مانند حضرت امام باشد، را ندارند. لذا ما با تیراژ و فعالیتهای محدود خود نمیتوانیم همه حوزهها را پوشش دهیم. ما واحدهای دانشآموزی و دانشجویی داریم ولی فعالیت اصلی را باید خود دانشگاه و مدارس داشته باشند و ما نهایتا کمک فکری و جنبی داشته باشیم. ما موافقتنامههای بسیاری با دانشگاههای سراسری و آزاد و وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما داریم، ولی اگر همکاریها و اعتبارات به سمت این فعالیتها سوق داده نشود، از دست ما کار زیادی بر نمیآید. به نظر ما درمورد این هدف بزرگ سهلانگاری و کم کاری شده است. خود دانشجوها و دانش آموزان خیلی مشتاق و آمادهاند و تجارب گوناگون ما نشان داده است که خاطرات و اندیشهها و سیره عملی زندگی حضرت امام برای آنها بسیار جذاب و دلنشین است. این مسئله نه تنها برای دانشجوها و دانش آموزان ما، بلکه برای میهمانان خارجی ما نیز صادق است. حتی گاه وقتی با خانه و دفتر حضرت امام روبرو میشوند گمان میکنند ایشان خانه و دفتر دیگری داشتهاند و ما مکان فعلی را به صورتی نمادین به آنها نشان میدهیم! این مسائل باید به طور جدیتری دنبال شود که البته برخی موانع نیز باید برطرف گردد.
همان طور که خود شما هم اشاره کردید امروز نگاه روز و نگاه هنری مثل رسانه و پیامهای بصری میتواند تاثیر بیشتری بر مخاطبین به جا گذارد. بخش هنری موسسه، به خصوص عروج فیلم، چند صباحی فعالیتهای بسیار پررونق و گستردهای داشت، اما مدتی دچار رکود و کم کاری شده است. با توجه به این توان هنر در انتقال پیام و اندیشه حضرت امام، بفرمایید که بخش هنری و به صورت خاص عروج فیلم، چه برنامههایی برای توسعه این گونه فعالیتها دارد؟ !S2!
در این حوزه یک مسئله خیلی مهم است. شخصیت حضرت امام شخصیت متعالی و بزرگی است و نباید با کارهای کوچک و سطحی لوث شود. به نظر من اشکال کار موسسه و حتی دولت و نظام در این زمینه همین است که ما متاسفانه کارهای فاخری با موضوعیت حضرت امام تولید نکرده ایم. اگر قرار است فیلمی ساخته شود باید در بهترین سطح تولید شود، و اگر قرار است رمانی نوشته شود باید رمانی فاخر و جذاب باشد. این امر درمورد آثار تجسمی و موسیقایی هم صادق است. ما پیشنهادی داشتیم که برای بهترین هنرمندان تراز اول جهان اسلام که در راه نشر و حفظ اندیشههای حضرت امام فعالیت داشتهاند جایزهای درخور و ارزشمند به نام جایزه حضرت امام خمینی(س) اعطا کنیم. از این دست پیشنهادات تا کنون چند مورد کارشناسی و پیشنهاد شده است اما متاسفانه بضاعت و اعتبارات موسسه به قدری نیست که بتواند بدون حمایتهای دولتی و حکومتی کاری را از پیش ببرد و ناچاریم در حد کارهای روزمره فعالیتهایی داشته باشیم. در حد وسع خود تلاش میکنیم اما در حد انتظار جامعه و خودمان راضی نیستیم و این نقد را قبول داریم.
به عنوان سوال آخر لطفا نحوه آشنایی و ورود خود را به موسسه تنظیم و نشر آثار امام توضیح بفرمایید.
از آرزوهای من این بود که بتوانم به نوعی در خدمت حضرت امام باشم. چه در زمان استقبال و چه پس از آن در قم. پس از چند سال فعالیت در سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نهایتاً تصمیم عزیزان موسسه این بود که بنده صلاحیت فعالیت در این سمت را دارم. این اتفاق در سال 1383 با همکاریهای مقدماتی آغاز و با انتصاب نهایی در سال 1385 در این سمت رسمیت یافت و از آن موقع تا کنون من توفیق فعالیت در این جایگاه را داشته ام.