در این یادداشت به قلم محمد عسلی صاحب امتیاز و مدیرمسئول روزنامه عصرمردم آمده است: اقتصاد از ریشه لغت قصد است که به باب افتعال رفته و به معنای اراده کردن است. اما در اصطلاح همان معیشت است. و به تعبیر سادهتر راه و رسم کسب معاش و به تعبیر عملی آن: اقتصاد یا ترازمان به یک نظام اقتصادی در یک یا چند منطقه جغرافیایی یا سیاسی خاص اطلاق میشود و دربرگیرنده تولید، توزیع یا تجارت و مصرف کالاها و خدمات در آن منطقه یا کشور میباشد.
و به تعبیری دیگر: اقتصاد برایند کلیه فرایندهایی است که فرهنگ، ارزشها، آموزش، تکامل تکنولوژیکی، تاریخ، سازمان اجتماعی، ساختار سیاسی و سیستمهای قانونی و همین طور جغرافیا و مواهب طبیعی را دربرمیگیرد.
و اما بعد:
فساد میتواند نخست از برنامهریزیهای غیرعالمانه و بدون توجه به معیارهای علمی در همه چیز نفوذ کند و در اقتصاد هم.
برنامهریزی اقتصادی ملهم از برنامههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و غیره است و نمیتواند بدون آنکه منابع و موانع آن در نظر گرفته شود نتیجهبخش باشد.
فساد از آنجا آغاز میشود که قوای سهگانه مملکتی در کار و وظایف یکدیگر دخالت کنند.
فساد از آنجا آغاز میشود که مجلس شورای اسلامی و تک تک نمایندگان به وظایف خود عمل نکنند و یا مجلس نظارت دقیقی بر فعالیتهای اقتصادی دولت و بخش خصوصی نداشته باشد.
فساد از آنجا آغاز میشود که توسعهطلبی، رانتخواری، پارتیبازی، فامیلگرایی، دور زدن قانون، رونق گرفتن بازار رشوه، واسطهگری و قانونگریزی در فرهنگ عمومی تسری پیدا کند.
فساد با فقر هم رابطه مستقیم دارد زیرا فقر که به فرموده پیامبر اسلام (ص) به کفر میانجامد راه فساد را باز میکند تا هر کس برای خود مفری در جهت خلاف قانون دست و پا کند و این واقعیت امروز در کشور ما قابل مشاهده است.
و شواهد آن را میتوان از حجم وسیع پروندههای قضایی و حقوقی تشخیص داد.
تعاریفی از جرایم کیفری که در قوانین هر کشوری آمده است ناشی از انطباق اعمال خلاف شرع و خلاف قانونی است که اخلاقاً پسندیده نیست مانند دزدی، اختلاس، کلاهبرداری و ارتشا و امثالهم…
بدین معنی که هر کس زمینه فساد را آماده میکند نیز خود فاسد است و شریک جرم. به عنوان مثال اگر پلیس یا نگهبان و یا مدیری نسبت به ایفای وظایف خود اهمال کند نتیجه ترک عمل او زمینه فساد را فراهم میکند و اگر بازرسی و نظارت دقیق و صادقانه و بدون حاشیه انجام شود همانند چشمی است که میبیند، گوشی است که میشنود و عقلی است که مقابله میکند.
مطبوعات هم اگر جرأت و شجاعت آن را نداشته باشند که خوب ببینند و واقع بنویسند و یا در محدوده قوانین بازدارنده پیوسته در حال چه کنم باشند به رسالت بازدارندگی و خبردهی خود عمل نکردهاند و مترسکی بیش نیستند.
وقتی نگهبانی از درآمد و حقوق مکفی برخوردار نباشد برای تأمین نیازهای حیاتی خود وسوسه میشود و دست به دزدی میزند و یا با دزدان همکاسه میشود. کارمندی که قدرت خرید لوازمالتحریر مورد نیاز فرزندان مدرسهای و دانشگاهی خود را ندارد وسوسه میشود خودکار یا کاغذ اداره را در منزل به مصرف برساند مگر آنکه از چنان ایمان و تقوایی برخوردار باشد تا در هر شرایطی وجدان و باور بازدارندهاش او را نگهبان باشد. اما فساد در کلیت آن به فرهنگ، اخلاق، دینباوری و نهایتاً تربیت خانوادگی و مدرسهای هم برمیگردد.
ضربالمثل تخم مرغ دزد شترمرغ دزد میشود حکایت انحراف از معیار اولیه است. از اخلاق، دینباوری و خداترسی.
متأسفانه سرعت گرفتن رونق اقتصادی با استفاده از تجهیزات و ابزارهای الکترونیکی مانند کامپیوتر که بعضاً زمینه دزدیهای کلان را فراهم میکنند خود حکایتی دیگر دارد که روزانه شاهد نمونههای مختلف تخلفات، سرقتها و کلاهبرداریهای سایبری هستیم که با بگیر و ببند هم ریشهکن نشده و نمیشوند.
فاصله طبقاتی، تبعیض، بیعدالتی و عدم آگاهی بعضی از اقشار مردم از قوانین نیز فساد اقتصادی را دامن میزنند.
زیادهخواهی، تلاش برای بیشتر داشتن، ثروتهای بلوکه شده در پساندازها اعم از رشد نقدینگیها و اموال ملکی و غیرملکی و باز بودن فضاهای کسب و کار بدون قانون و قاعده مانند واسطهگری، سلفخری و امثالهم هم در افزایش فساد اقتصادی مؤثرند.
رشد جمعیت بدون برنامهریزی شدهای که بتواند اشتغال، آموزش و پرورش، بهداشت، مسکن، تحصیلات و ازدواج را برای جوانان تأمین کند، بیکاری، اعتیاد، طلاق و فسادهای اخلاقی را به دنبال دارد که تمامی این موارد در افزایش فساد اقتصادی مؤثرند.
قاچاق کالا از هر نوع و به هر وسیله و توسط هر کس زمینهساز فساد اقتصادی میشود.
و اما بعدتر:
کشور ما امروز از جهات مختلف مورد تهاجم فسادهای گوناگون است. از فساد سیاسی گرفته تا فساد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و …
ما حتی در روند ورزش و تربیت بدنی هم گرفتار باندهای فسادیم که اگر دولت بخواهد و بتواند با همه مفسدهها برخورد کند دل شیر باید داشته باشد و زور فیل، آن هم در شرایطی که تحریمها خود نیز زمینهساز فساد اقتصادی و اخلاقیاند.
ما برخلاف کشورهای اروپایی در منطقهای از جغرافیا قرار گرفتهایم که حتی یک همسایه بدون مسأله و بدون مفسده نداریم و همه به نوعی یا درگیر جنگهای نیابتیاند یا مسلمانانی هستند که به برادرکشی روی آوردهاند و یا متحدان ترسویی هستند که خود به دامن آمریکا پناه آوردهاند.
مرزهای ما توسط همسایگان ما محل ورود کالاهای قاچاق به کشورند و یا مدخلی برای اعزام تروریست، سوداگری مواد مخدر و مهاجرت گدایان و بیخانمانهای کشورهای همسایهاند.
اگر تاکنون توانستهایم مرزهای خود را حفظ کنیم و موقعیت سیاسی و نظامی خود را به رخ کشورهای منطقه و حامیان غربی آنها به ویژه آمریکا بکشیم حاصل تلاش و مجاهدتهای جانبازان، شهدا و رزمندگان دلیری است که خون ایرانی در رگهایشان میجوشد و ایمان اسلامی در جانشان رخنه کرده است.
خجالتآور است که سوداگران طلا و ارز بدون توجه به این مجاهدان و جانبازان و سربازان دلیر میهن آنچنان فریفته ثروتاندوزیاند که حتی امنیت خود و فرزندانشان هم برایشان مهم نیست و به مجرد آنکه صدایی از سلاحی درآید راه خارج را پیش گرفته فرار را بر قرار ترجیح میدهند. این افراد که متأسفانه کم نیستند و بعضاً یقه سفید هم میباشند در اقتصاد ناسالم رشد کردهاند و خود به یک مفسد اقتصادی تبدیل شدهاند.
تحصیلکردههای به اصطلاح دانشگاهی مدرکگرا و فرصتطلب که از نردبان رسانههای تبلیغاتی خود را به مقامات کلیدی رساندهاند و اخلاق و انسانیت را زیر پا گذاشته دزدان با چراغند و مکارانی که پول، مقام، شهرت و موقعیتهای اجتماعی چشمشان را کور کرده مردم بینوا، فقیر، مظلوم و ستمدیده را از یاد برده بر گرده آنان سوار شده و مدام بر روح و روانشان ضربه میزنند تا خر خود را برانند و میشوند زنجانیها، خاوریها و …
راستی این آدمها در چه شرایطی توانستهاند به بیتالمال دستدرازی کنند بدون آنکه قبل از ربودن چشمی، ناظری، صالحی آنها را ببیند؟
دولت به تنهایی قادر نیست فساد را شناسایی و ریشهکن کند. مردم باید هر کدام چشمی باشند و گوشی. با دلی دریایی که هیچ مفسدی نتواند از کمند آنها بگریزد.
آری فقط مردم میتوانند جامعه خود را اصطلاح کنند و ریشه فساد را بکنند.
منبع: روزنامه عصرمردم
9910/ 2027
و به تعبیری دیگر: اقتصاد برایند کلیه فرایندهایی است که فرهنگ، ارزشها، آموزش، تکامل تکنولوژیکی، تاریخ، سازمان اجتماعی، ساختار سیاسی و سیستمهای قانونی و همین طور جغرافیا و مواهب طبیعی را دربرمیگیرد.
و اما بعد:
فساد میتواند نخست از برنامهریزیهای غیرعالمانه و بدون توجه به معیارهای علمی در همه چیز نفوذ کند و در اقتصاد هم.
برنامهریزی اقتصادی ملهم از برنامههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و غیره است و نمیتواند بدون آنکه منابع و موانع آن در نظر گرفته شود نتیجهبخش باشد.
فساد از آنجا آغاز میشود که قوای سهگانه مملکتی در کار و وظایف یکدیگر دخالت کنند.
فساد از آنجا آغاز میشود که مجلس شورای اسلامی و تک تک نمایندگان به وظایف خود عمل نکنند و یا مجلس نظارت دقیقی بر فعالیتهای اقتصادی دولت و بخش خصوصی نداشته باشد.
فساد از آنجا آغاز میشود که توسعهطلبی، رانتخواری، پارتیبازی، فامیلگرایی، دور زدن قانون، رونق گرفتن بازار رشوه، واسطهگری و قانونگریزی در فرهنگ عمومی تسری پیدا کند.
فساد با فقر هم رابطه مستقیم دارد زیرا فقر که به فرموده پیامبر اسلام (ص) به کفر میانجامد راه فساد را باز میکند تا هر کس برای خود مفری در جهت خلاف قانون دست و پا کند و این واقعیت امروز در کشور ما قابل مشاهده است.
و شواهد آن را میتوان از حجم وسیع پروندههای قضایی و حقوقی تشخیص داد.
تعاریفی از جرایم کیفری که در قوانین هر کشوری آمده است ناشی از انطباق اعمال خلاف شرع و خلاف قانونی است که اخلاقاً پسندیده نیست مانند دزدی، اختلاس، کلاهبرداری و ارتشا و امثالهم…
بدین معنی که هر کس زمینه فساد را آماده میکند نیز خود فاسد است و شریک جرم. به عنوان مثال اگر پلیس یا نگهبان و یا مدیری نسبت به ایفای وظایف خود اهمال کند نتیجه ترک عمل او زمینه فساد را فراهم میکند و اگر بازرسی و نظارت دقیق و صادقانه و بدون حاشیه انجام شود همانند چشمی است که میبیند، گوشی است که میشنود و عقلی است که مقابله میکند.
مطبوعات هم اگر جرأت و شجاعت آن را نداشته باشند که خوب ببینند و واقع بنویسند و یا در محدوده قوانین بازدارنده پیوسته در حال چه کنم باشند به رسالت بازدارندگی و خبردهی خود عمل نکردهاند و مترسکی بیش نیستند.
وقتی نگهبانی از درآمد و حقوق مکفی برخوردار نباشد برای تأمین نیازهای حیاتی خود وسوسه میشود و دست به دزدی میزند و یا با دزدان همکاسه میشود. کارمندی که قدرت خرید لوازمالتحریر مورد نیاز فرزندان مدرسهای و دانشگاهی خود را ندارد وسوسه میشود خودکار یا کاغذ اداره را در منزل به مصرف برساند مگر آنکه از چنان ایمان و تقوایی برخوردار باشد تا در هر شرایطی وجدان و باور بازدارندهاش او را نگهبان باشد. اما فساد در کلیت آن به فرهنگ، اخلاق، دینباوری و نهایتاً تربیت خانوادگی و مدرسهای هم برمیگردد.
ضربالمثل تخم مرغ دزد شترمرغ دزد میشود حکایت انحراف از معیار اولیه است. از اخلاق، دینباوری و خداترسی.
متأسفانه سرعت گرفتن رونق اقتصادی با استفاده از تجهیزات و ابزارهای الکترونیکی مانند کامپیوتر که بعضاً زمینه دزدیهای کلان را فراهم میکنند خود حکایتی دیگر دارد که روزانه شاهد نمونههای مختلف تخلفات، سرقتها و کلاهبرداریهای سایبری هستیم که با بگیر و ببند هم ریشهکن نشده و نمیشوند.
فاصله طبقاتی، تبعیض، بیعدالتی و عدم آگاهی بعضی از اقشار مردم از قوانین نیز فساد اقتصادی را دامن میزنند.
زیادهخواهی، تلاش برای بیشتر داشتن، ثروتهای بلوکه شده در پساندازها اعم از رشد نقدینگیها و اموال ملکی و غیرملکی و باز بودن فضاهای کسب و کار بدون قانون و قاعده مانند واسطهگری، سلفخری و امثالهم هم در افزایش فساد اقتصادی مؤثرند.
رشد جمعیت بدون برنامهریزی شدهای که بتواند اشتغال، آموزش و پرورش، بهداشت، مسکن، تحصیلات و ازدواج را برای جوانان تأمین کند، بیکاری، اعتیاد، طلاق و فسادهای اخلاقی را به دنبال دارد که تمامی این موارد در افزایش فساد اقتصادی مؤثرند.
قاچاق کالا از هر نوع و به هر وسیله و توسط هر کس زمینهساز فساد اقتصادی میشود.
و اما بعدتر:
کشور ما امروز از جهات مختلف مورد تهاجم فسادهای گوناگون است. از فساد سیاسی گرفته تا فساد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و …
ما حتی در روند ورزش و تربیت بدنی هم گرفتار باندهای فسادیم که اگر دولت بخواهد و بتواند با همه مفسدهها برخورد کند دل شیر باید داشته باشد و زور فیل، آن هم در شرایطی که تحریمها خود نیز زمینهساز فساد اقتصادی و اخلاقیاند.
ما برخلاف کشورهای اروپایی در منطقهای از جغرافیا قرار گرفتهایم که حتی یک همسایه بدون مسأله و بدون مفسده نداریم و همه به نوعی یا درگیر جنگهای نیابتیاند یا مسلمانانی هستند که به برادرکشی روی آوردهاند و یا متحدان ترسویی هستند که خود به دامن آمریکا پناه آوردهاند.
مرزهای ما توسط همسایگان ما محل ورود کالاهای قاچاق به کشورند و یا مدخلی برای اعزام تروریست، سوداگری مواد مخدر و مهاجرت گدایان و بیخانمانهای کشورهای همسایهاند.
اگر تاکنون توانستهایم مرزهای خود را حفظ کنیم و موقعیت سیاسی و نظامی خود را به رخ کشورهای منطقه و حامیان غربی آنها به ویژه آمریکا بکشیم حاصل تلاش و مجاهدتهای جانبازان، شهدا و رزمندگان دلیری است که خون ایرانی در رگهایشان میجوشد و ایمان اسلامی در جانشان رخنه کرده است.
خجالتآور است که سوداگران طلا و ارز بدون توجه به این مجاهدان و جانبازان و سربازان دلیر میهن آنچنان فریفته ثروتاندوزیاند که حتی امنیت خود و فرزندانشان هم برایشان مهم نیست و به مجرد آنکه صدایی از سلاحی درآید راه خارج را پیش گرفته فرار را بر قرار ترجیح میدهند. این افراد که متأسفانه کم نیستند و بعضاً یقه سفید هم میباشند در اقتصاد ناسالم رشد کردهاند و خود به یک مفسد اقتصادی تبدیل شدهاند.
تحصیلکردههای به اصطلاح دانشگاهی مدرکگرا و فرصتطلب که از نردبان رسانههای تبلیغاتی خود را به مقامات کلیدی رساندهاند و اخلاق و انسانیت را زیر پا گذاشته دزدان با چراغند و مکارانی که پول، مقام، شهرت و موقعیتهای اجتماعی چشمشان را کور کرده مردم بینوا، فقیر، مظلوم و ستمدیده را از یاد برده بر گرده آنان سوار شده و مدام بر روح و روانشان ضربه میزنند تا خر خود را برانند و میشوند زنجانیها، خاوریها و …
راستی این آدمها در چه شرایطی توانستهاند به بیتالمال دستدرازی کنند بدون آنکه قبل از ربودن چشمی، ناظری، صالحی آنها را ببیند؟
دولت به تنهایی قادر نیست فساد را شناسایی و ریشهکن کند. مردم باید هر کدام چشمی باشند و گوشی. با دلی دریایی که هیچ مفسدی نتواند از کمند آنها بگریزد.
آری فقط مردم میتوانند جامعه خود را اصطلاح کنند و ریشه فساد را بکنند.
منبع: روزنامه عصرمردم
9910/ 2027
کپی شد