دوشاکی وقتی سرکرده باند را در میان چند متهم شناسایی کردند، از شدت ترس و وحشت به گریه افتادند. چند روز قبل مردی به اداره پلیس شیراز رفت و عنوان کرد که سرنشینان خودرویی او را ربوده و اموالش را سرقت کردهاند.
وی در توضیح ماجرا گفت: ساکن جهرم هستم و برای انجام کار اداری به شیراز آمده بودم.
غروب وقتی کارم تمام شد به میدان ولیعصر رفتم و در آنجا سوار خودروی پژویی شدم تا به خانه بروم. به جز راننده، 3جوان دیگر سوار ماشین بودند که من گمان کردم همه آنها مسافر هستند.
یعنی طوری نقش بازی کردند که انگار منتظر مسافر آخر بودند تا راننده به سمت جهرم حرکت کند. برای همین هیچ شکی نکردم و با خیال راحت سوار ماشین شدم و در صندلی عقب نشستم. وی ادامه داد: وقتی خودرو وارد جاده شد ناگهان یکی از سرنشینانی که در صندلی عقب نشسته بود، چاقویی از زیر لباسش بیرون آورد و روی پهلویم گذاشت. آنها مرا تهدید به قتل کردند و خواستند تا هرچه پول دارم در اختیارشان قرار دهم.
از شدت ترس میلرزیدم و همان موقع کیفدستیام را که داخلش پول بود تحویل دزدان دادم. آنها بهجز پول، ساعت مچی، انگشتر و گردنبندطلایم را هم سرقت کردند. اما انگار تهدیدهایشان تمامی نداشت و به این سرقت راضی نشدند. دزدان در مرحله بعد مقابل یک دستگاه خودپرداز توقف کردند و بار دیگر با تهدید کارت عابربانکم به همراه رمزش را گرفتند و از حسابم برداشت کردند. پس از سرقت در حوالی جهرم مرا از خودرو به بیرون پرتاب کردند.
یک سرنخ
با ثبت این شکایت، گروهی از مأموران با دستور بازپرس تحقیقات خود را در این خصوص شروع کردند. به گفته شاکی، زورگیران در بین راه بنزین ماشینشان تمام شد و به پمپ بنزین رفتند.
همین سرنخ کافی بود تا مأموران سراغ جایگاه پمپ بنزین بروند و در بررسی تصاویر دوربین مداربسته شماره پلاک خودروی متهمان را بهدست آورند. در چنین شرایطی مأموران به استعلام شماره پلاک خودرو پرداختند و صاحب آن را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند.
داستانسرایی
مالک خودرو جوانی بود که پس از دستگیری اصرار بر بیگناهی داشت. او در تحقیقات اولیه گفت: چند روز پیش دوستانم که سابقه شرارت دارند با من تماس گرفتند و با من قرار گذاشتند. وقتی به آنجا رفتم با تهدید چاقو ماشینم را گرفتند و گفتند اگر شکایت کنم مرا به قتل میرسانند. من اطلاعی از زورگیری ندارم.درحالیکه متهم چنین ادعایی را مطرح کرد، شکایت تازهای از باند زورگیران در اختیار تیم پلیس قرار گرفت. این بار شاکی زنی جوان بود که وقتی به اداره آگاهی شیراز رفت در توضیح ماجرا چنین گفت: سوار خودروی پژویی که تصور میکردم مسافرکش است، شدم. در بین راه افرادی که نقش مسافر را بازی میکردند با تهدید اموالم را به سرقت بردند.
با این شکایت تازه، صاحب خودرو که ادعای بیگناهی داشت در میان چند متهم قرار گرفت. دو شاکی پرونده وقتی در اداره آگاهی حاضر شدند، متهم را شناسایی کردند. آنها به محض دیدن او دست و پایشان شروع به لرزیدن کرد و وحشتزده با گریه عنوان کردند که پس از سرقت مدام کابوس میبینند.متهم که در بنبست گرفتار شده بود چارهای جز اقرار به جرم ندید و گفت که با همدستی 3 نفر از دوستانش از مسافران و شهروندان سرقت می کرده اند.
با راهنمایی این متهم،همدستانش نیز دستگیر شدند و هر 4 زورگیر برای انجام تحقیقات تکمیلی و شناسایی شاکیان احتمالی در اختیار مأموران پلیس آگاهی قرار گرفتند.
46