در خاورمیانهای که در آتش مسائل قومیتی میسوزد اگر یک کرد در پست مهمی حضور داشته باشد، باعث افتخار کشور خواهد بود. در جهانی که ایران را مرتبا به واسطه نقض حقوق بشر مورد انتقاد قرار میدهند، حضور یک زن در کابینه دولت میتواند اعتبار برای ما به همراه بیاورد.
به گزارش جماران، صادق زیباکلام در روزنامه اعتماد نوشت: هر رییسجمهوری برای چینش کابینه مجبور است ملاحظاتی را در نظر بگیرد. مساله کابینه در جوامع توسعهیافته که ساختار حزبی و انتخابات دو جزء جداییناپذیر هستند، روشن است. حزب پیروز برنامهها و ساختار دولت را مشخص میکند.
اگر همچون انتخابات اخیر انگلستان هیچ حزبی حایز اکثریت نشود، دولتی ائتلافی تشکیل خواهد شد. در این صورت نیز الگوی مشخصی وجود دارد. ایران چنین وضعیتی ندارد. خلأ این امر به خصوص در دولتهای یازدهم و دوازدهم بروز و ظهور میکند.
در دو انتخابات اخیر ریاستجمهوری ائتلافی از نیروهای غیرتندرو پیروز شد. اتفاقا در هر دو انتخابات اصولگرایان معتدل هم در رایآوری آقای روحانی نقش داشتند. شخصیتهای بسیاری از این طیف به هیچوجه از آقای رییسی در انتخابات اخیر حمایت نکردند و ردپایی از چنین حمایتی دیده نمیشود. حتی چهرههایی از جامعه روحانیت مبارز نیز چندان راضی به حمایت این تشکل از آقای رییسی نبودند. اصلاحطلبان به طریق اولی از مهمترین حامیان آقای روحانی بودند. بنابراین به وضوح میتوان دید که پیروزی دو انتخابات پیشین، پیروزی یک حزب و تفکر سیاسی مشخص نبود. درست است که هر یک از این طیفها نزدیکیهایی به لحاظ فکری با آقای روحانی دارند اما اگر دیدگاهمان را از فصل مشترک این طیفها گستردهتر کنیم، هر یک جهانبینی و تفکرات خاص خود را دارند. در مورد هر یک از این طیفهای مختلف نیز این مساله متفاوت است. گویی که دولت آقای روحانی مقدار زیادی وامدار این و آن یعنی جریانهای سیاسی مختلف است. همین هم بود که در کابینه اول آقای روحانی پست مهم وزارت کشور که پس از معاون اولی به عنوان مرد شماره دو هیات دولت شناخته میشود، به اصولگرایان اختصاص یافت.
اخیرا آقای رییسجمهور گفته است که «حالا نوبت حضور تفکر ٢٤ میلیونی در ردههای بالای مسوولیت است.» گویی که پالسی صادر میکند به این معنا که قصد دارد با توجه به خواستههای مردمیتر کابینه دوازدهم را انتخاب کند. خواستههای مردمیتر از چه جنسی است؟ از مهمترین حامیان مردمی آقای روحانی در انتخابات پیشین قومیتها و اقلیتها بودهاند. بنابراین حضور اهل سنت و کردها در کابینه دولت تبلور یک خواسته مردمی را نشان میدهد. بخشی از جمعیت ایران را همین دو قشر اجتماعی تشکیل میدهند. با این حال در ٤ دهه گذشته انقلاب اسلامی جایشان در هیات دولتها خالی بود. بخش مهمی از جامعه ایران را قشر زن تشکیل میدهد و حضور کمرنگشان در سیاست ایران یک نقیصه به شمار میرود. پس حضور یک زن در دولت آقای روحانی توجه به یک خواسته مردمی خواهد بود. آیا این اقشار اجتماعی به اندازه احزاب و گروههایی که نامشان بر سر زبانها است، نباید در دولت آتی نقش داشته باشند؟پس جدا یا افزون بر حضور شرکای سیاسی آقای روحانی باید المانهایی از خواستههای مردمی در دولت آینده لحاظ شود. این جمله رییسجمهور نیز حاکی از همین امر است. آقای رییسجمهور در انتخاب کابینه دولت یازدهم مجبور شد برای عبور از سد پیش پایش از برخی خواستههایش عدول کند.
آقای روحانی میخواهد تا عطف به ٢٤ میلیون رایاش و خواستههای اجتماعی، سیاسی و مدنیای که پشت پایگاه رایاش هست، کابینه خود را انتخاب کند؛ کابینهای که الزاما به مذاق صاحبان قدرت نباشد. البته سدهایی در مقابل تحقق این امر مقابل آقای رییسجمهور وجود دارد و شاید بتوان گفت که عمل به آن نوعی انقلاب اجتماعی به شمار برود. با این حال باید توجه داشت که اگر در یک اجلاسی یک اهل سنت به عنوان نماینده ایران حضور پیدا کند، در دنیا بسیار برای کشور ما اعتبار خواهد آورد. در خاورمیانهای که در آتش مسائل قومیتی میسوزد اگر یک کرد در پست مهمی حضور داشته باشد، باعث افتخار کشور خواهد بود. در جهانی که ایران را مرتبا به واسطه نقض حقوق بشر مورد انتقاد قرار میدهند، حضور یک زن در کابینه دولت میتواند اعتبار برای ما به همراه بیاورد. امید است که آقای روحانی جسارت و شهامت لازم را برای چینش کابینهای در راستای خواستههای مردمی داشته باشد.