وقتی برای شاخص آلودگی، دستورالعملهایی وجود داد، تشکیل جلسه به چه معناست؟ شاخص آلودگی بهخوبی نشان میدهد که چه کاری باید انجام داد! اگر قرمز است باید این اقدامات انجام شود و اگر بنفش است این اقدامات! که این البته به جلسه هم نیاز ندارد. ظاهرا سلامت مردم در الویت نیست و از همین رو است که تشکیل شدن یا نشدن کمیته اضطرار آلودگی هوا هم اهمیتی ندارد.
در طول یک هفته اخیر، استانداری تهران، بدون هیچ ملاحظهای، نه یک بار بلکه دوبار اطلاعیه داد که چون جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوا تشکیل نشدهاست پس شهر به صورت معمول به کار خود ادامه بدهد ...!
آیا اعضای این جلسه برای حضور در جلسه مشکل داشتهاند؟ چه کاری مهمتر از سلامتی ۱۲ میلیون ساکنان پایتخت؟ آیا جلسه باید حتما حضوری باشد؟
گویی این کمیته یک کمیته تفننی و غیرضروری است که تشکیل شدن یا نشدن آن مهم نیست!
آیا استانداری تهران اکنون مسئلهای مهمتر از وضعیت آلودگی هوا دارد؟
در روز جمعه و در اوج الودگی هوا، سایت اطلاعرسانی آلودگی هوا چندین ساعت است از دسترس خارج شده است! این سایت برای همین شرایط بحرانی طراحی شده است ولی چرا باید خودش دچار بحران شود؟ مهمتر اینکه، هیچ مسئولی پاسخگو نیست که چرا باید در این شرایط بحرانی این سایت از دسترس خارج شده باشد! در حالی که سایتهای بینالمللی، شاخصهای آلودگی هوای تهران را در عصر این روز در مناطق مختلف از ۱۹۵ تا ۱۶۷ نشان میدهند!
سازمانهای نظارتی و مدعیالعموم در این شرایط کجاست؟
وقتی برای شاخص آلودگی، دستورالعملهایی وجود داد، تشکیل جلسه به چه معناست؟ شاخص آلودگی بهخوبی نشان میدهد که چه کاری باید انجام داد! اگر قرمز است باید این اقدامات انجام شود و اگر بنفش است این اقدامات! که این البته به جلسه هم نیاز ندارد. ظاهرا سلامت مردم در الویت نیست و از همین رو است که تشکیل شدن یا نشدن کمیته اضطرار آلودگی هوا هم اهمیتی ندارد.
لااقل به افکار عمومی احترام بگذاریم، آن هم به خاطر حفظ ظواهر امر! افکار عمومی از خودش میپرسد یعنی سلامت مردم حتی ارزش تشکیل یک جلسه غیرحضوری یا اطلاعرسانی درست و بههنگام را ندارد!
اطلاعرسانی دیرهنگام از دیگر موضوعات قابل نقد در این شرایط است؛ در حالی که سایتهای آلودگی هوا و پیشبینیها بهراحتی نشان دهنده وضعیت آلودگی در روز بعد است، اعلام تصمیمگیری استانداری با تاخیر انجام میشود و برنامهریزی خانوادهها را مختل میکند! بهویژه خانوادههایی زن و شوهر هر دو شاغلاند و فرزند یا فرزندان مدرسهای دارند. کارگران یا کارمندانی که باید برای سر کار رفتن برنامهریزی کنند و ... .
با تشکیل شورای اطلاعرسانی در دولت جدید، این امیدواری بهوجود آمد که اطلاعرسانی دستگاهها و سازمانها، سر و سامان تازهای پیدا کند و افکار عمومی و پاسخگویی به افکار عمومی شانیت خود را به دست آورد اما ظاهرا هنوز در بر همان پاشنه میچرخد و برای چنین امیدواریهایی زود است.
*افشین داورپناه، انسان شناس