پایگاه خبری جماران: پیش از ورود امام موسی صدر در سال 1338شمسی به لبنان ، شیعیان این کشور از حیث دینی ، مذهبی ، فرهنگی و به خصوص از نظر اقتصادی در وضعیت بسیار وخیمی قرار داشتند ، آنها با این که همیشه در اکثریت مطلق بودند و هستند ، اما شهروند درجه سه به شمار می آمدند، به قول شهید مصطفی چمران ، بعضی زنان و دختران شیعه مجبور می شدند برای تامین مخارج زندگی ، خود را در اختیار ثروتمندانی قرار دهند که از اقصی نقاط دنیا برای خوشگذارانی وعیاشی به بیروت می آمدند. مناسب ترین شغل آنها ، تکدی گری ، نوکری ، نگهبانی ، نظافت چی برای مسیحیان و توریست های خارجی بود.
درنگاه یک جوان شیعه لبنانی ، تنهاعامل عقب ماندگی و تمام بد بختی های وی ، مذهب تشیع او تلقی می شد ؛ بنابر این بزرگترین دشمن جوانِ شیعهِ ی لبنانی مذهب او بود به همین سبب وی حق داشت از شیعه بودن خودش متنفر شود و از آن گریزان گردد و برای این که این لکه ننگ! را از خود دور کند شیعه بودنش را منکر شود و مردگانش را در قبرستان مسیحیان دفن نماید.
وقتی امام صدر وارد لبنان شد پس از مطالعه دقیق و مشورت با صاحبان فکر و اندیشه ، بدون این که برای جوانان لبنانی جلسه وعظ ، خطابه ، موعظه و نصیحت برگزار کند و یا برای آنها کلاس درس کلام و معارف و اخلاق و عرفان و فلسفه تدریس کند و مراسم دعای کمیل و ندبه و توسل و زیارت عاشورا تشکیل دهد؛ با یک برنامه ریزی حساب شده و دقیق در مرحله نخست در صدد بهبود وضعیت اقتصادی شیعیان لبنان بر آمد.
او معتقد بود و این عقیده را به صراحت بیان می کرد و می گفت : «اصولا یکی از بزرگترین دلیل ها برای بطلان ادعای هر دعوت کننده ، همان وضعیت اجتماعی اوست ؛ آخر چطور ممکن است مردم ادعای مسلمانی را که اسلام را ضامن سعادت دنیا و آخرت می داند ، باور کند در حالی که فقر ، جهل و عدم بهداشت آنها را فرا گرفته است ، اخلاق تجار و روش جوانان و کردار زنان و رفتار سیاستمداران همه فاسد و منحرف باشند؟!این خود سند بی اعتباری مدعای هر دعوت کننده است.»
او از مولایش امیر بیان علی علیه السلام به خوبی آموخته بود که : فقر ، کفر می آورد ، فقر نقصان دین ، سرگردانی عقل و سر چشمه کینه و کدورت هاست.
البته وی در کنار آن از امور دینی ، مذهبی ، فرهنگی و دعا و عبادت و عبودیت هم غافل نبود اما اولویت فعالیت های سال های اولیه حضور در لبنان را ترمیم وضع اقتصادی مردم جنوب لبنان می دانست ؛ او می گفت مادامی که شکم مردم خالی است ، آدم گرسنه را نمی توان درست و حسابی تعلیم و تربیت کرد.
امام صدر طی دو دهه حضور متعهدانه در لبنان به رغم مخالفان سرسخت ، متحجر و عقب مانده ای که داشت ولی توانست در برنامه های اقتصادی خویش موفق شود ؛ امروز شیعیان لبنان اگر جزو ثروتمندترین شیعیان سطح دنیا هم نباشند که بعضی هایشان هستند ، این که می بینیم شیعیان جنوب لبنان در کشور های آفریقایی از جمله سرمایه گذاران کلان به شمار می آیند و حتی حزب الله لبنان را حمایت مالی می کنند ، این در سایه مدیریت اقتصادی امام صدر است ؛ حتی دولت های لبنان که با گرایش های گوناگون در این چند سال سر کار آمدند هیچکدام نتوانستند الگو و برنامه های اقتصادی صدر را نادیده بگیرند و از آن غفلت کنند. البته به قول سید حسن نصرالله : « امام صدر در همه زمینه ها در لبنان بنیانگذار بود» اقتصاد که جای خود دارد.
موسی صدر در کنار این تحول اقتصادی ، به منظور تقویت بنیه اعتقادی و مذهبی ، «حرکت محرومین» و جهت تقویت بنیه دفاعی ، « جنبش امل» را تاسیس کرد که بعد ها از دل آن « حزب الله لبنان» بیرون آمد. رهبران این تشکل سیلسی اغلب از شاگردان مکتب فکری امام صدر به شمار می آیند.
امروز برعکس دیروز، مذهب شیعه مایه افتخار جوانان لبنانی شده ، حتی جوانان مسیحی و اهل سنت ، بدون این که خود خبر داشته باشند از فرهنگ حماسی و سیاسی تشیع پیروی می کنند و به قول خودشان عاشق نصرالله هستند و این در سایه دو دهه فعالیت امام صدر است و البته انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی هم در رشد و بالندگی آن موثر بوده است.
امام صدر در حرکت های اصلاحی خود در عین حال که به قدرت توده مردم تکیه می کرد و به قول امروزی به مردم سالاری دینی ایمان و اعتقاد راسخ داشت و در این مورد سرمایه گذاری کلان می کرد از سران کشورهای اسلامی هم غافل نبود؛ او همان طوری که با برنامه ریزی های دقیق ماهیت و هویت از دست رفته مردم شیعه و غیر شیعه لبنان را به آنان باز گرداند و آنها را با هویت واقعی خویش آشنا ساخت و آشتی داد ؛ سعی می کرد این تحول و انقلاب را در سطح سران کشور های اسلامی نیز انجام بدهد؛ از این رو با آنان ارتباط بر قرار کرده و وارد گفتگو می شد و در بسیاری از مسائل مهم منطقه آنها را با خود همراه می ساخت. از جمال عبدالناصر مصر و ملک عبدالله و ملک فهد عربستان گرفته تا شاه حسن و شاه حسین اردنی ، کاملا تحت تاثیر شخصیت مصلح گرایانه او قرار داشتند و از وی حرف می شنیدند.
او با حضور در این عرصه ها چه در لبنان و چه فلسطین جلوی بسیاری از جنگ ها و خون گریزی ها ی قومی ، قبیله ای و طایفه ای را گرفت و نقشه دشمنان اسلام و مسلمین را نقش بر آب کرد و چه در سطح سایر کشور های اسلامی و منطقه خاورمیانه تلاش می کرد آنها را به هم نزدیک کند و مانع از جنگ و فروش اسلحه های بلوک غرب و شرق به کشورهای اسلامی شود.
امام صدر نخستین مصلحی بود که اولین بار علیه جنگ و خونریزی به اعتصاب غذا نشست و خواستار صلح و دوستی در میان گروه های سیاسی لبنان و فلسطین شد.
به همین سبب دشمنان اسلام احساس خطر جدی کردند و در آستانه پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی ، این مصلح سترگ جهانی را ازآغوش امت اسلامی گرفتند و به سرقت بردند. آنها دیدند اگر دستان پرتوان و صلح جویانه ی وی با مشت های گره کرده خمینی کبیر به هم آمیزد برای هر دو بلوک غرب و شرق شکننده خواهد شد.
نهم شهریور 1357 روز ربوده شدن امام موسی صدر است ، امروز که دقیقا چهار دهه و چهل سال از ناپدید شدن این فقیه سیاسی و فیلسوف اصلاح گر می گذرد هر چه فکر ، تامل و تدبر می کنم به راستی و درستی و ماندگاری راه او بیشتر پی می برم . اگر حضور فیزیکی وی در لبنان ادامه می یافت به طور قطع مانع ازطمع تجاوز صدام به ایران می شد ، علاوه ما امروز مشکلی به نام سوریه ، عربستان ، یمن ، بحرین و... نداشتیم و حتی امام صدر این قدرت را داشت که از زمینه های پدید آمدن گروه های افراطی مانند : داعش ، القاعده و غیر آن مانع بشود.
وجود صدر و سیاست های صلح جویانه او، هم برای غرب و هم برای شرق آزار دهنده بود و با منافع مادی آنها سر ناسازگاری داشت ، اگر چه در ظاهر قذافی متهم به این جنایت تاریخی است ولی در پشت پرده نقش سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی هر دو بلوک شرق و غرب را نمی توان دست کم گرفت، چون جرم او در نگاه آنان بسیار سنگین و نابخشودنی بود و این اختصاص به صدر ندارد ، سرنوشت هر مصلحی است که برای آرامش ، آسایش و صلح میان ملتش تلاش می کند و از جنگ و خونریزی بیزار است.
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی، شنبه ، 10 شهریور 1397.