یکی از رزمندگانی که به اسارت بعثی ها در آمده بود، نامه ای برای امام نوشت که موجب سرور و غم ایشان شد.

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در طول سال های دفاع مقدس، بعضی از رزمندگانی که به اسارت در می آمدند، برای امام خمینی (س) و به طور غیرمستقیم نامه می نوشتند. نامه یکی از آنان برای ایشان، هم موجبات خرسندی و هم ناراحتی شان را فراهم کرد. متن نامه رزمنده و امام در ادامه آمده است: 

 

"بسم الله الرحمن الرحیم‌

‌‌اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین‌

‌‌     مادرم سلام، این نامه مخصوص پدر بزرگوارم هست. پدر عزیزم و هادیم و مایه‌‎ ‎‌داناییم و دارای روح خداییم، سلامٌ علیکم. گرچه مشکل است معرفت قدر تو، اما این‌‎ ‎‌جملاتی است تقدیم به قلب تو. وصفت را از چند چیز پرسیدم. از کوه، گفت از من‌‎ ‎‌استوارتر. از دریا، گفت از من خروشانتر. از خورشید، گفت از من تابانتر. گاهی که سر‌‎ ‎‌انقیاد به حال تحقیر بر دامنت گذاشتیم، به ما فرزندانت فرمودی: «اگر لایق باشیم دست‌‎ ‎‌و بازویتان را می بوسم». دانی چرا چنین شاعرانه می گویم. دیده ای پروانه را گرد شمع‌‎ ‎‌مجنون وار، فقط سر سودای وصال نور دارد. من الآن چنینم و یاد وصال در خاطرم هست‌‎ ‎‌که از او دورم، اما عیان می بینم که اگر مولایت بخواهد به زودی شاید تو را ببینم و گر‌‎ ‎‌نبینم وعدۀ ما بر سر حوض با مادرت ان شاءالله .‌

‌‌خداحافظ ـ التماس دعا (پدر ما را حلال کن) ـ 22 / 4 / 66.‌

 

‌‌(پاسخ امام)‌

‌‌"‎‌به نام خدا‌

‌‌     فرزند عزیزم، نامه شما که از سلامت مزاجتان بحمدالله خبر داد، واصل شد و موجب‌‎ ‎‌خرسندی از این جهت و افسردگی از جهات دیگر شد. عزیزم ما سلامت هستیم و به‌‎ ‎‌شما و سایر دوستان دربند دعا می کنم. شما نگران نباش. این نحو گرفتاری ها برای دوستان‌‎ ‎‌خدا همیشه بوده و موجب بلندی مقام و رحمت خدا هست. امیدوارم به زودی ممکن با‌‎ ‎‌سلامت به وطن خود باز گردید. به دوستان سلام مرا برسانید. خداوند به شماها صبر و‌‎ ‎‌اجر عنایت کند.

 

برداشت هایی از سیره امام خمینی؛ ص 178-179

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.