مهدی سهرابی در یادداشتی در روزنامه' صدای زنجان' نوشت: حکایت کردهاند که روزی ملانصرالدین برای چیدن میوه بالای درخت میرود. ناگهان باد تندی میوزد و او را به وحشت میاندازد. ملا نذر میکند اگر به سلامت به پایین درخت برسد سه گوسفند در راه خدا قربانی کند که در این هنگام باد کمی آرام میشود.
ملا یک شاخه پایینتر میآید و نذر میکند به جای گوسفندان پشم آنها را بدهد و باز باد آرامتر میشود. این دفعه میگوید کشک آنها را میدهم و وقتی به پایین درخت میرسد در حالی که لبخندی بر لب داشت میگوید: چه کشکی، چه پشمی؟!
این حکایت ملانصرالدین بیشباهت به وضعیت تیرهوتار پروژههای نیمهتمام استان ما نیست. شباهت از این جهت که آمران این طرحهای روی دست مانده هم مانند ملا که نذر خود را شاخه به شاخه تعدیل کرد، شاخه به شاخه از درخت توهم پایین آمدهاند و امروز کار به جایی رسیده که دولت راضی شده این ارثیههای وبال گردن را حتی مفت و مجانی هم که شده واگذار کند.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان چند روز پیش خبر داد که پروژههای نیمهتمام دولت در استان به صورت رایگان به بخش خصوصی واگذار میشوند، چون بدون در نظر گرفتن منابع مالی و مدت اجرا و بهرهبرداری آغاز شدهاند و از طرفی دولت پولی برای اتمامشان ندارد و به مشکلی بزرگ در راه توسعه استان بدل شدهاند.
این گفته طهماسبی را در کنار این واقعیت قرار دهید که استان ما هزار و 322 پروژه نیمهکاره دارد که اغلب آنها از دولتهای نهم و دهم به ارث رسیدهاند و تکمیل آنها بیش از 700 میلیارد تومان بودجه نیاز دارد تا مشخص شود گفتههای او چندان بیراه نیست.
مدیریت استان چاره را در این دیده که با اعمال ماده 27 قانون، این وبالهای گردن را به بخش خصوصی بسپارد، آن هم بعد از چندین فراخوان بیحاصل که شرط واگذاری رایگان را نداشتند اما حتی با این وجود هم چشم کارشناسان برای سروسامان گرفتن این پروژهها آب نمیخورد.
به گفته صاحب نظران دولت برای اتمام پروژههای نیمهتمام بر جای مانده از دورههای مختلف، 600 هزار میلیارد تومان پول میخواهد در حالی که بسیاری از این پروژهها با گذشت زمان از حیّز انتفاع خارج شده و توجیهی برای آنها وجود ندارد.
البته باید به این موضوع هم توجه کرد که دولت معمولاً برای تولیدات غیررقابتی مناسب است و نمیتوان به راحتی این تولیدات را در قالب کالاهای عمومی خالص یا خصوصی خالص طبقهبندی کرد. بهعبارتی محصول تولیدی این پروژهها تا حدودی عمومی است که بر عهدهگیری آنها توسط بخش خصوصی توجیه ندارد.
از سویی دیگر نبود اعتماد بخش خصوصی در تأمین منابع مالی پروژههای مشارکتی با دولت، نگرانی از تحقق پیدانکردن به موقع وعدههای دولت در پرداخت یارانه خدمات و یا خرید محصول از دیگر چالشهای واگذاری پروژههای نیمهتمام است.
در کنار این معضلها، باید به طولانی شدن زمان ساخت و بهرهبرداری از این پروژهها هم که گاه چهار برابر زمان پیشبینی شده است، توجه کرد. در دولتهای نهم و دهم که بانی اصلی بسیاری از این پروژهها بودند با توجه به درآمدهای عظیم نفتی به دلیل قیمت بالای نفت، چنین خطاهایی پوشش داده میشد اما در دو دولت اخیر خبری از این درآمدها نیست و در این شرایط به نظر میرسد واگذاری بسیاری از طرحها به مردم و بخش خصوصی حتی به صورت مجانی به نفع دولت باشد البته اگر مقبول بیافتند.
اگر قرار باشد این پروژهها با پول دولتی به سرانجام برسند به 30 سال زمان نیاز است، آن هم در صورتی که پروژه جدید در این مدت تعریف نشود که ممکن نیست در حالی که بدهی امروز دولت به بخش خصوصی 600 تا 700 هزار میلیارد تومان برآورد شده است.
در کنار این مسئله بد نیست به این موضوع هم توجه داشت که بودجه عمرانی دولت در سال گذشته 60 هزار میلیارد تومان بود که کمتر از 50 درصد آن تخصیص یافت و بودجه امسال با کاهش 40 درصدی به 48 هزار میلیارد تومان رسیده که معلوم نیست چه مقدار از آن تخصیص یابد.
با همان نسبت بودجه عمرانی استان در سال گذشته 260 میلیارد تومان بود که 50 درصد آن تخصیص یافت و امسال به 180 میلیارد تومان کاهش یافته که معلوم نیست چه مقدار از آن تا پایان سال مالی 97 تخصیص یابد.
با این اعداد و ارقام ناگفته پیداست که سروسامان دادن به پروژههای نیمهتمام از عهده دولت و پول دولتی خارج است و با توجه به وضعیت اقتصادی بخش خصوصی و تحلیل کارشناسان، بخش خصوصی هم نیازمند شرایط خاصی (حتی فراتر از واگذاری رایگان پروژهها) برای پذیرفتن مسئولیت ارثیههای حاصل از توهم دولتها در دورههای مختلف است.
شاید همانگونه که حکایت نذر ملانصرالدین بالای درخت بیشباهت به وعده دولتها برای بهرهبرداری از پروژههای نیمهتمام نبود، حکایت حلوای او هم بیشباهت به حسرت بسیاری برای دیدن بهرهبرداری از این پروژهها نباشد.
روزی در مجلسی که ملا هم حضور داشت بحث حلوا به میان میآید و ملا میگوید مدتی است فکر حلوا او را سخت مشغول کرده و موفق به دست آوردن و خوردن آن نمیشود. حاضران میگویند این که چیز مشکلی نیست، چرا موفق نمیشوی؟
ملا میگوید اگر آرد به دست آورم روغن نیست و هر وقت روغن پیدا میکنم، شکر نیست. حاضران گفتند جمع کردن این سه که مشکل نیست و ملا میگوید اگر بخت یار شود و روزی این سه را به دست آورم، آن روز من نیستم.
حالا ما ماندهایم با هزار و 322 پروژه نیمهتمام که معلوم نیست روز بهرهبرداری از آنها ما هستیم یا نه.
* روزنامه صدای زنجان، 1397،3،30.
7312/6085
ملا یک شاخه پایینتر میآید و نذر میکند به جای گوسفندان پشم آنها را بدهد و باز باد آرامتر میشود. این دفعه میگوید کشک آنها را میدهم و وقتی به پایین درخت میرسد در حالی که لبخندی بر لب داشت میگوید: چه کشکی، چه پشمی؟!
این حکایت ملانصرالدین بیشباهت به وضعیت تیرهوتار پروژههای نیمهتمام استان ما نیست. شباهت از این جهت که آمران این طرحهای روی دست مانده هم مانند ملا که نذر خود را شاخه به شاخه تعدیل کرد، شاخه به شاخه از درخت توهم پایین آمدهاند و امروز کار به جایی رسیده که دولت راضی شده این ارثیههای وبال گردن را حتی مفت و مجانی هم که شده واگذار کند.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان چند روز پیش خبر داد که پروژههای نیمهتمام دولت در استان به صورت رایگان به بخش خصوصی واگذار میشوند، چون بدون در نظر گرفتن منابع مالی و مدت اجرا و بهرهبرداری آغاز شدهاند و از طرفی دولت پولی برای اتمامشان ندارد و به مشکلی بزرگ در راه توسعه استان بدل شدهاند.
این گفته طهماسبی را در کنار این واقعیت قرار دهید که استان ما هزار و 322 پروژه نیمهکاره دارد که اغلب آنها از دولتهای نهم و دهم به ارث رسیدهاند و تکمیل آنها بیش از 700 میلیارد تومان بودجه نیاز دارد تا مشخص شود گفتههای او چندان بیراه نیست.
مدیریت استان چاره را در این دیده که با اعمال ماده 27 قانون، این وبالهای گردن را به بخش خصوصی بسپارد، آن هم بعد از چندین فراخوان بیحاصل که شرط واگذاری رایگان را نداشتند اما حتی با این وجود هم چشم کارشناسان برای سروسامان گرفتن این پروژهها آب نمیخورد.
به گفته صاحب نظران دولت برای اتمام پروژههای نیمهتمام بر جای مانده از دورههای مختلف، 600 هزار میلیارد تومان پول میخواهد در حالی که بسیاری از این پروژهها با گذشت زمان از حیّز انتفاع خارج شده و توجیهی برای آنها وجود ندارد.
البته باید به این موضوع هم توجه کرد که دولت معمولاً برای تولیدات غیررقابتی مناسب است و نمیتوان به راحتی این تولیدات را در قالب کالاهای عمومی خالص یا خصوصی خالص طبقهبندی کرد. بهعبارتی محصول تولیدی این پروژهها تا حدودی عمومی است که بر عهدهگیری آنها توسط بخش خصوصی توجیه ندارد.
از سویی دیگر نبود اعتماد بخش خصوصی در تأمین منابع مالی پروژههای مشارکتی با دولت، نگرانی از تحقق پیدانکردن به موقع وعدههای دولت در پرداخت یارانه خدمات و یا خرید محصول از دیگر چالشهای واگذاری پروژههای نیمهتمام است.
در کنار این معضلها، باید به طولانی شدن زمان ساخت و بهرهبرداری از این پروژهها هم که گاه چهار برابر زمان پیشبینی شده است، توجه کرد. در دولتهای نهم و دهم که بانی اصلی بسیاری از این پروژهها بودند با توجه به درآمدهای عظیم نفتی به دلیل قیمت بالای نفت، چنین خطاهایی پوشش داده میشد اما در دو دولت اخیر خبری از این درآمدها نیست و در این شرایط به نظر میرسد واگذاری بسیاری از طرحها به مردم و بخش خصوصی حتی به صورت مجانی به نفع دولت باشد البته اگر مقبول بیافتند.
اگر قرار باشد این پروژهها با پول دولتی به سرانجام برسند به 30 سال زمان نیاز است، آن هم در صورتی که پروژه جدید در این مدت تعریف نشود که ممکن نیست در حالی که بدهی امروز دولت به بخش خصوصی 600 تا 700 هزار میلیارد تومان برآورد شده است.
در کنار این مسئله بد نیست به این موضوع هم توجه داشت که بودجه عمرانی دولت در سال گذشته 60 هزار میلیارد تومان بود که کمتر از 50 درصد آن تخصیص یافت و بودجه امسال با کاهش 40 درصدی به 48 هزار میلیارد تومان رسیده که معلوم نیست چه مقدار از آن تخصیص یابد.
با همان نسبت بودجه عمرانی استان در سال گذشته 260 میلیارد تومان بود که 50 درصد آن تخصیص یافت و امسال به 180 میلیارد تومان کاهش یافته که معلوم نیست چه مقدار از آن تا پایان سال مالی 97 تخصیص یابد.
با این اعداد و ارقام ناگفته پیداست که سروسامان دادن به پروژههای نیمهتمام از عهده دولت و پول دولتی خارج است و با توجه به وضعیت اقتصادی بخش خصوصی و تحلیل کارشناسان، بخش خصوصی هم نیازمند شرایط خاصی (حتی فراتر از واگذاری رایگان پروژهها) برای پذیرفتن مسئولیت ارثیههای حاصل از توهم دولتها در دورههای مختلف است.
شاید همانگونه که حکایت نذر ملانصرالدین بالای درخت بیشباهت به وعده دولتها برای بهرهبرداری از پروژههای نیمهتمام نبود، حکایت حلوای او هم بیشباهت به حسرت بسیاری برای دیدن بهرهبرداری از این پروژهها نباشد.
روزی در مجلسی که ملا هم حضور داشت بحث حلوا به میان میآید و ملا میگوید مدتی است فکر حلوا او را سخت مشغول کرده و موفق به دست آوردن و خوردن آن نمیشود. حاضران میگویند این که چیز مشکلی نیست، چرا موفق نمیشوی؟
ملا میگوید اگر آرد به دست آورم روغن نیست و هر وقت روغن پیدا میکنم، شکر نیست. حاضران گفتند جمع کردن این سه که مشکل نیست و ملا میگوید اگر بخت یار شود و روزی این سه را به دست آورم، آن روز من نیستم.
حالا ما ماندهایم با هزار و 322 پروژه نیمهتمام که معلوم نیست روز بهرهبرداری از آنها ما هستیم یا نه.
* روزنامه صدای زنجان، 1397،3،30.
7312/6085
کپی شد