جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛
ملا حسینقلی همدانی که بود؟/چرا وی از تدریس درس شیخ انصاری منصرف شد؟/چرا برخی به او اتهام صوفی بودن زدند؟/نقش وی در شکل دهی مکتب تربیتی نجف/روش او در نفی خواطر چیست؟
ملا حسینقلی همدانی از عرفا و علمای قرن سیزده و چهارده قمری است که در روستای شوند از روستاهای درگزین همدان به دنیا آمد. او شاگردان بسیاری را تربیت کرد. وی در ۲۸ شعبان ۱۳۱۱ از دنیا رفت.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی عارف نامی آخوند ملا حسینقلی همدانی از علمای قرن سیزده و چهارده قمری اختصاص دارد.
ملا حسینقلی همدانی، عالم و عارف و فقیه قرن سیزدهم و چهاردهم است. وی در روستای شوند درگزین از توابع همدان متولد شد و برای تحصیل علوم دینی به شهرهایی چون تهران، سبزوار و نجف رفت.
اطلاعات فردی
نام حسینقلی همدانی
لقب آخوند ملاحسینقلی همدانی
نسب جابر بن عبدالله انصاری
زادروز ۱۲۳۹
شهر تولد قریه شَوِند از قرای درگزینِ همدان
محل زندگی همدان، تهران، سبزوار و نجف
تاریخ وفات ۱۳۱۱
شهر وفات کربلا
مدفن حرم امام حسین(ع)
در همین رابطه بخوانید:
میرزا حبیب الله مجتهد خراسانی که بود؟/چرا وی قصد مهاجرت به مدینه را داشت؟/ویژگی های شعر او کدام است؟
محمدتقی آقا نجفی اصفهانی که بود؟/علت انتقال وی به وسیله دربار به تهران و مجددا به اصفهان چه بود؟
از زندگی عالم برجسته سید اسماعیل نوری طبرسی چه می دانید؟/وی در محضر کدام بزرگان شاگردی کرد؟
آیت الله العظمی یوسف مدنی که بود؟/عنایت علامه طباطبایی به وی چه بود؟/چه کسی بر وی نماز خواند
اطلاعات علمی
مهمترین منصب عارف و فقیه
تالیفات تقریرات دروس فقه و اصول شیخ انصاری، صلاة المسافر، امالی، تقریرات درس آقا سیدعلی شوشتری، مکاتبات و دستورالعملها
شاگردان سید احمد کربلایی، سید ابوالقاسم اصفهانی، میرزا آقا دولتآبادی، میرزا جواد ملکی تبریزی، محمدرضا تنکابنی، سید جمالالدین اسدآبادی
زندگینامه ملا حسینقلی همدانی
نسب
آخوند ملاحسینقلی درگزینیِ نجفی، معروف به ملاحسینقلی همدانی، در ۱۲۳۹ در قریه شَوِند از قرای درگزینِ همدان به دنیا آمد. نسبت وی به جابر بن عبدالله انصاری، از صحابه رسول اکرم (صلیا لله علیه و آله و سلم) می رسد. [۱][۲][۳]
آخوند همدانی فرزند رمضانعلی چوپان بود که بعد به شغل پینهدوزی (کفاشی) روی آورد. در اوایل زندگی، رمضانعلی از داشتن فرزند محروم بود. تا اینکه توفیق زیارت امام حسین (علیهالسّلام) برای او حاصل شد. رمضان علی در کنار بارگاه ملکوتی امام حسین (علیهالسّلام) نذر کرد که اگر خداوند متعال فرزند پسری به او عنایت کند، نامش را در زمره غلامان آن حضرت ثبت کند و او را برای ترویج مذهب جعفری تربیت کند. پس از مراجعت از کربلا، دعای او به هدف اجابت رسید و نذرش مقبول درگاه خداوندی قرار گرفت. خداوند متعال به او دو فرزند پسر عنایت کرد که اولی را حسینقلی (نوکر امام حسین (علیهالسّلام)) و فرزند دوم را کریم قلی (بنده خدا) نامید. رمضان علی علاقه شدیدی به روحانیت داشت. آرزویش این بود که فرزندانش از عالمان دین محسوب شوند.
دوره علمی
پدر ملاحسینقلی، حسینقلی را برای تحصیل علوم دینی به تهران فرستاد. وی در تهران درس های مقدماتی، سطوح فقه و اصول را فراگرفت و سپس در درس های خارج فقه و اصول عالمان تهران، بخصوص حلقۀ درس شیخ عبدالحسین طهرانی (متوفی ۱۲۸۶) مشهور به شیخ العراقین، شرکت کرد. وی برای شرکت در درس فلسفه ملاهادی سبزواری به سبزوار رفت و پس از مدتی اقامت در آنجا، عازم نجف شد. در نجف از درس فقه و اصول شیخ مرتضی انصاری بهرهمند شد و از طریق وی بود که به درس اخلاق سید علی شوشتری راه یافت و در سلک شاگردان او درآمد [۴][۵][۶] (رجوع کنید به مکارم الآثار، [۷] که نوشته است وی علوم مقدماتی را در شوند آموخت). او پس از رحلت شیخ انصاری، می خواست دروس فقه و اصول استاد خود، انصاری را تدریس کند، اما به توصیۀ سید شوشتری از این کار خودداری کرد و به تعلیم و تربیت اخلاقی شاگردان مستعد پرداخت و پس از رحلت سید شوشتری، علاوه بر تدریس فقه و اصول، در منزلش درس اخلاق برگزار کرد. [۸][۹][۱۰]
سلوک عرفانی
همدانی در سلوک و تعلیم و تربیت از مشایخ خود تأثیر می گرفت و این شیوه را به شاگردان خود نیز می آموخت.
مشایخ
شیوۀ سلوک و تعلیم و تربیت همدانی مطابق با شیوۀ سلوک سید علی شوشتری بود و گفته شده است که مشایخ سلوکی او از طریق سید علی شوشتری به محمدرضا دزفولی و از طریق او به سید صدرالدین دزفولی و از او به محمد بیدآبادی و از او به سید قطبالدین نیریزی، از مشایخ سلسله ذهبیه، میرسد. [۱۱]
همچنین گفته اند سیدمهدی بحرالعلوم، که در بعضی منابع او را، از طریق نور علیشاه، به سلسله نعمت اللهیه منتسب دانسته اند، از مشایخ طریقتی ملاحسینقلی بوده است، [۱۲][۱۳][۱۴] اما برخی [۱۵][۱۶] ارتباط ملا حسینقلی را با سلاسل صوفیه مردود دانسته و شیوۀ سلوک او را از طریق شوشتری به شخصی ناشناس، به نام ملاقلی جولا رسانده اند که ناگهان به زندگی شوشتری وارد شد و وی را متحول کرد و معلوم نیست که استادان این شخص چه کسانی بوده اند. [۱۷]
البته برخی نکات مشترک میان شیوۀ سلوک وی با شیوۀ سلوک اهل تصوف وجود دارد، اما خود وی در یکی از نامه هایش بر نادرستی روش صوفیان تأکید کرده و سخنان آنان را از قبیل «خرافات ذوقیه» دانسته است. [۱۸]
به علاوه، وی و شاگردانش از تدریس کتاب های اهل تصوف، همچون فصوص و فتوحات و مصباح الانس، خودداری می کردند، هرچند در تقریر مباحث توحید و نبوت و ولایت، عبارت های آنان شبیه به عبارات همان کتاب ها بود [۱۹][۲۰]. شاید به همین سبب بود که وی را در زمان حیاتش به صوفی بودن متهم کردند و حتی گروهی بر ضد وی به فاضل شربیانی (متوفی ۱۳۲۲)، مرجع مطلق وقت، عریضه نوشتند و از روش عرفانی او انتقاد کردند و او را صوفی خواندند، اما شربیانی در پاسخ نوشت: «کاش خدا من را هم مثل آخوند، صوفی قرار بدهد» و با این سخنِ شریبانی، دسیسه ها فرونشست. [۲۱]
شاگردان
ملاحسینقلی همدانی شاگردان بسیاری تربیت کرد. کثرت این شاگردان – که گفته شده حدود سیصد تن بوده است – از یکسو نشاندهندۀ شهرت او و از سوی دیگر نشاندهندۀ وسعت تأثیر شیوۀ سلوک وی در نجف آن روزگار است. برخی از مهمترین شاگردان مکتب وی عبارتاند از: شیخ محمد بن محمد بهادری (متوفی ۱۳۲۵)؛ سید احمد کربلایی؛ آقا رضا تبریزی (متوفی ۱۳۲۱)؛ سید کمال مشهور به میرزا آقا دولتآبادی (متوفی ۱۳۲۸)، شاعر مشهور؛ سید محمدسعید حبوبی نجفی (متوفی ۱۳۳۳ق)؛ شیخ موسی شراره عاملی (متوفی ۱۳۰۴)؛ سید حسن صدرالدین عاملی کاظمی (متوفی ۱۳۵۴)؛ سیدمهدی حکیم نجفی (متوفی ۱۳۱۲)؛ شیخ باقر قاموسی نجفی (متوفی ۱۳۵۳)؛ سید عبدالغفار مازندرانی (متوفی ۱۳۵۶)؛ شیخ محمدباقر نجمآبادی (متوفی ۱۳۵۳)؛ سید علی همدانی (متوفی ۱۳۷۹)؛ میرزا باقر قاضی طباطبایی؛ [۲۲] سید محسن امین عاملی (۱۳۷۱)؛ شیخ محمدباقر بهاری همدانی (۱۳۳۳)؛ میرزا محمدحسین نائینی (۱۳۵۵)؛ آخوند ملامحمد کاظم خراسانی (۱۳۲۹)؛ سید شمسالدین محمود مرعشی نجفی (۱۳۳۸)؛ سید محمود طالقانی نجفی؛ سید ابوالقاسم اصفهانی، داماد ملاحسینقلی همدانی؛ و شیخ علی (متوفی ۱۳۵۹)، فرزند ملاحسینقلی همدانی [۲۳][۲۴][۲۵] (برای اطلاع از شرح احوال شاگردان وی به این منابع رجوع کنید [۲۶][۲۷]).
شیوه سلوک
ملا حسینقلی همدانی نقطۀ عطفی در تاریخ رویکرد معنوی و عرفانی در حوزههای علمیه بود. بدون شک درک محضر حکیم سبزواری و تبحرش در فقه پس از بهرهمندی از محضر شیخ انصاری، تأثیری بسزا در تعمیق معارف سیدعلی شوشتری داشته است. او با تسلط بر معارف عقلی و فقاهت، راه استادش (شوشتری) را چنان گسترش داد که پس از او نوعی مکتب تربیتی در نجف شکل گرفت.
شیوۀ سلوک ملاحسینقلی مبتنی بر معرفت نفس، التزام به مراقبه و اهتمام ورزیدن در مراتب چهارگانۀ آن است. [۲۸][۲۹]
بدین ترتیب که در اولین مرحله، سالک باید واجبات شرعی را به جا آورد و از محرّمات بپرهیزد. وی بر این موضوع چندان تأکید داشت که میتوان شاخصترین مؤلفۀ سلوکی وی را حفظ حدود شریعت دانست. از میان چند نامه ای که از او در تذکرة المتقین آمده است، این رویکرد به وضوح دریافت می شود. وی التزام به شرع را در تمام لحظات، تنها راه قرب به حق می دانست و معتقد بود که محبت الهی با ارتکاب به معاصی جمع شدنی نیست و اول و آخر و ظاهر و باطن دین همان ترک معصیت است. [۳۰][۳۱][۳۲]
وی در دومین مرحله به سالک توصیه می کند که هر کاری را تنها برای رضای خدا انجام دهد تا این حالت در او ملکه شود. در مرحلۀ سوم باید خدا را پیوسته ناظر بر خود بداند و در مرحلۀ چهارم برای آنکه خداوند را حاضر و ناظر در هر لحظه بداند و هر چه غیر حق است را از ذهن دور کند، باید به نفی خواطر بپردازد. از روش های نفی خواطر در مکتب تربیتی ملاحسینقلی، ذکر، تلاوت قرآن، عبادت، توسل به معصومین (علیهمالسلام) و البته بهترین و سریعترین روش نفی خواطر، توجه به نفس است، بدین معنا که سالک در شبانهروز نیم ساعت یا بیشتر به نفس و به ارتباط آن با حق توجه کند تا به تدریج خواطر از آن نفی و معرفت نفس حاصل شود. بر اثر اهتمام به مراقبه و توجه به نفس، چهار عالم بر سالک منکشف می شود: توحید افعال که در آن سالک درمییابد منشأ همۀ افعال در جهانِ خارج، خداست؛ توحید صفات که در آن سالک هرگونه علم و قدرت و حیات و سمع و بصر را در موجودات، وابسته به حق ادراک می کند؛ توحید اسماء که در این مرحله سالک درمییابد هر موجودی به قدر سعۀ وجود خویش از خداوند عالم، قادر، حی، سمیع و بصیر بهره برده است؛ و آخرین مرحله، توحید ذات است که وصفناشدنی است و تنها می توان گفت که در این مرحله، سالک هستی خود را گم می کند و در ذات حق فانی می شود. [۳۳][۳۴][۳۵][۳۶]
وفات
ملا حسینقلی در سفر زیارتی به کربلا در ۲۸ شعبان ۱۳۱۱ درگذشت و وی را در ایوان حجرۀ چهارم از صحن شریف دفن کردند. [۳۷][۳۸][۳۹]
حالات و کرامات
از او کرامات بسیار نقل شده است [۴۰] و دربارۀ حالات او نوشته اند که دائماً در مراقبه به سر میبرده، بهطوریکه حکایت شده است گاه در خلال درس از بیم آنکه مبادا غفلتی پیش آمده باشد و سخنی برای رضای خداوند نگفته باشد، سکوت میکرده است. [۴۱]
شیخ آقابزرگ طهرانی – که دو سال پس از رحلت ملاحسینقلی همدانی وارد عراق شد – او را بر روش و طریقۀ سید بن طاووس دانسته است. به عقیدۀ وی، ملاحسینقلی بر بیشتر علمای طبقۀ بعد از خود حق دارد و شاگردان او ستارگان زینتبخش آسمان علم و فضیلتند. وی از اینکه محضر او را درک نکرده تأسف خورده و خوشحال بوده که شاگردان او را درک کرده است. به نظر او، شاگردان آخوند، علم را با عمل آمیختهاند. [۴۲]
سیدمحسن امین [۴۳] نیز دربارۀ ملاحسینقلی نوشته است که در میان معاصرانش برای او، در علم اخلاق و تهذیب نفوس، نظیری یافت نمیشود.
سخن نجابت شیرازی
آیت الله نجابت شیرازی در شرح گلشن راز می نویسد:
حاج شیخ عباس قمی- که رضوان خدا بر او باد- در مقدس بودن، نمره یک بود و همه در تقدس او متفق الکلمه بودند. آقا شیخ مجتبی لنکرانی یک زمانی برای بنده نقل کرد که شیخ علی قمی با پدر من همدرس بود. آن دو از خوش پوشهای حوزه نجف محسوب میشدند؛ یعنی بهترین لباسها را اینها میپوشیدند. چون درسشان هم خیلی خوب بود، در حوزه نجف مشارالیه بودند که درس را خوب می فهمند. به هیچکس هم اعتنایی نمی کردند. یک روز آخوند ملا حسینقلی (رضوان الله تعالی علیه) در صحن نشسته بود. در این اثنا، آقا شیخ علی قمی از در قبله وارد حرم میشود. چشم مبارک آخوند ملا حسینقلی به او میافتد، شیخ علی به سر میدود تا میآید پهلوی آقا. آخوند ملاحسینقلی یک دقیقه در گوش او صحبت میکند. چه گفت؟ خدا می داند: دیگران هم نفهمیدند. شیخ علی قمی عقب عقب برمیگردد میرود. با فاصله اندکی، تمام لباسهایش را عوض می کند، توی درس هم قفل می زند به دهنش، یعنی این لذت سخن گفتن در درس از سرش پریده بود، لذت لباس های پاک و پاکیزه و گرانقیمت از سرش پریده بود تا آخر عمرش که او را میدیدیم، تمام لباسهایش کرباس بود.
چو خورشید جهان بنمایدت چهر نماند نور ناهید و مه و مهر [۴۴]
اشعار ناقوسیه
آخوند ملا حسینقلی همدانی در یکی از سفرهای خود، با جمعی از شاگردان به عتبات عالیات میرفت. در بین راه، به قهوهخانهای رسیدند که جمعی از اهل هوی و هوس در آنجا میخواندند و پایکوبی میکردند. آخوند به شاگردانش فرمود: یکی برود و آنان را نهی از منکر کند. بعضی از شاگردان گفتند: اینها به نهی از منکر توجه نخواهند کرد. فرمود: من خودم میروم. وقتیکه نزدیک شد، به رئیسشان گفت: اجازه می فرمایید من هم بخوانم، شما بنوازید؟ رئیس گفت: مگر شما بلدی بخوانی؟ فرمود: بلی. گفت: بخوان. آخوند شروع به خواندن اشعار ناقوسیه حضرت امیرمؤمنان (علیهالسّلام) کرد.
آن جمع سرمست از لذتهای زودگذر دنیوی، وقتی این اشعار را از زبان کیمیا اثر آن عارف هدایتگر شنیدند. به گریه درآمده و به دست ایشان توبه کردند. یکی از شاگردان میگوید: وقتیکه ما از آنجا دور میشدیم، هنوز صدای گریه آنها به گوش میرسید. [۴۵]
آثار
چون بیشترین تلاش همدانی در تعلیم و تربیت شاگردان بوده، فرصتی برای تألیف به دست نیاورده و بیشتر آثارش تقریرات او به قلم شاگردانش است. برخی از آثار وی عبارتاند از: تقریرات دروس فقه و اصول شیخ انصاری که به قلم خود اوست و تقریرات درس آقا سیدعلی شوشتری که وقف حسینیۀ شوشتریهای نجف شده است؛ سه جلد تقریرات درس فقه او، شامل صلاة المسافر، الخلل و القضاء و الشهادات که شاگردانش آنها را فراهم آوردهاند؛ تقریرات درس فقه او در مبحث رهن که یکی از شاگردانش آن را نوشته و در کتابخانۀ محدّث نوری موجود است؛ امالی وی، در موضوع اخلاق که بعضی از شاگردانش آن را جمعآوری کردهاند؛ مکاتبات و دستورالعملها که میرزا اسماعیل تبریزی (تائب) آنها را همراه با بعضی دستورالعملها و مکاتبات احمد کربلایی و محمد بهاری و محمد بیدآبادی جمعآوری کرده و در پایان کتاب تذکرة المتقین در ۱۳۲۹ به چاپ رسانده است [۴۶][۴۷][۴۸][۴۹]
(برای اطلاع بیشتر دربارۀ مکاتبات و دستورالعملهای تربیتی ملاحسینقلی همدانی به این منبع رجوع کنید [۵۰]).
پانویس
۱. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۶، ص۳۷۶، تهران ۱۳۷۴ش.
۲. طهرانی، آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، ج۱، ص۶۷۴، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، نجف ۱۳۷۳ ق.
۳. طهرانی، آقابزرگ، طبقات اعلامالشیعه، ج۱، ص۶۷۴، پاورقی ۱، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، نجف ۱۳۷۳ ق.
۴. طهرانی، آقابزرگ، طبقات اعلامالشیعه، ج۱، ص۶۷۴-۶۷۵، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، نجف ۱۳۷۳ ق.
۵. معلم حبیب آبادی، میرزا محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۴، ص۱۰۸۷، اصفهان ۱۳۵۲ش.
۶. صدوقی سها، منوچهر، تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفای متأخر، ج۱، ص ۲۰۹، تهران، ۱۳۸۱ش.
۷. معلم حبیب آبادی، میرزا محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۴، ص۱۰۸۷، اصفهان ۱۳۵۲ش.
۸. طهرانی، آقابزرگ، طبقات اعلامالشیعه، ج ۱، ص۶۷۵، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، نجف ۱۳۷۳ ق.
۹. حسینی طهرانی، سید محمدحسین، رسالة لباللباب به ضمیمه مصاحبات علامه طباطبائی، ج ۱، ص۱۲۲-۱۲۳، چاپ خسروشاهی، قم ۱۳۸۹ ش.
۱۰. حسنزاده آملی، حسن، هزار و یک نکته، ج ۱، ص ۵۹۲، تهران (بیتا).
۱۱. صدوقی سها، منوچهر، تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفای متأخر، ج ۱، ص ۲۱۳، تهران ۱۳۸۱ش.
۱۲. معصوم علیشاه، محمدمعصوم بن زینالعابدین، طرائق الحقائق، ج۳، ص۱۹۹-۲۰۰، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹-۱۳۴۵ش.
۱۳. بلاغی، عبدالحجه، مقالات الحنفاء فی مقامات شمسالعرفاء یا زندگانی شمسالعرفاء، ج ۱، ص ۱۲، تهران ۱۳۷۱ق.
۱۴. صدوقی سها، منوچهر، تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفای متأخر، ج ۱، ص۲۱۲، تهران ۱۳۸۱ش.
۱۵. حسینی طهرانی، سید محمدحسین، اللّه شناسی، ج ۱، ص۱۹۱-۱۹۲، پانویس ۱، مشهد ۱۴۱۸ ق.
۱۶. حسنزاده آملی، حسن، هزار و یک نکته، ج ۱، ص ۵۹۱، تهران (بیتا).
۱۷. معصوم علیشاه، محمدمعصوم بن زینالعابدین، طرائق الحقائق، ج ۱، ص۴۶۶، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹-۱۳۴۵ش.
۱۸. تائب تبریزی، اسماعیل بن حسین، رهنمودهای پرواپیشگان تذکرة المتقین در آداب سیر و سلوک، ج۱، ص۱۹۰-۱۹۱، چاپ انتشارات نهاوندی، قم ۱۳۸۶ش.
۱۹. آشتیانی، سید جلالالدین، در حکمت و معرفت مجموعه مقاله ها و مصاحبه ای حکمی معرفتی، ج ۱، ص ۱۳۸-۱۳۰، چاپ حسن جمشیدی، تهران ۱۳۸۵ش.
۲۰. برای نمونه هایی از این شباهتها رک به: ملکی تبریزی، میرزا جواد، رساله لقاءاللّه به ضمیمۀ رسالة لقاء اللّه امام خمینی، ج ۱، ص۲۳۴-۲۴۸، چاپ صادق حسنزاده، قم ۱۳۸۳ش.
۲۱. حسینی طهرانی، سید محمدحسین، مهر تابان یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه طباطبائی، ج ۱، ص۳۲۳-۳۲۳، مشهد ۱۴۲۹ ق.
۲۲. ملکی تبریزی، میرزا جواد، رساله لقاءاللّه به ضمیمۀ رسالة لقاء اللّه امام خمینی، چاپ صادق حسنزاده، قم ۱۳۸۳ش.
۲۳. طهرانی، آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص۶۷۷-۶۷۸، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، نجف ۱۳۷۳ ق.
۲۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج ۶، ص۱۳۶، ج ۶، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۲۵. قائممقامی، سید عباس، «دو سالک عارف»، ج ۱، ص۴۵-۴۷، کیهان اندیشه نشریه موسسه کیهان در قم، ش پانزدهم، آذر و دی ۱۳۶۶ش.
۲۶. قائممقامی، سید عباس، «دو سالک عارف»، ج ۱، ص۴۵-۴۷، کیهان اندیشه نشریه موسسه کیهان در قم، ش پانزدهم، آذر و دی ۱۳۶۶ش.
۲۷. صدوقی سها، منوچهر، تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفای متأخر، ج ۱، ص۲۱۹-۲۳۱، تهران ۱۳۸۱ش.
۲۸. حسینی طهرانی، سید محمدحسین، رسالة لباللباب به ضمیمه مصاحبات علامه طباطبائی، ج ۱، ص ۱۱۹-۱۲۰، چاپ خسروشاهی، قم ۱۳۸۹ ش.
۲۹. حسینی طهرانی، سید محمدحسین، رسالة لب اللباب به ضمیمه مصاحبات علامه طباطبائی، ج ۱، ص۱۲۳، چاپ خسروشاهی، قم ۱۳۸۹ ش.
۳۰. تائب تبریزی، اسماعیل بن حسین، رهنمودهای پرواپیشگان تذکرة المتقین در آداب سیر و سلوک، ج ۱، ص۱۹۰-۱۹۱، چاپ انتشارات نهاوندی، قم ۱۳۸۶ش.
۳۱. تائب تبریزی، اسماعیل بن حسین، رهنمودهای پرواپیشگان تذکرة المتقین در آداب سیر و سلوک، ج ۱، ص ۱۹۳-۱۹۴، چاپ انتشارات نهاوندی، قم ۱۳۸۶ش.
۳۲. تائب تبریزی، اسماعیل بن حسین، رهنمودهای پرواپیشگان تذکرة المتقین در آداب سیر و سلوک، ج ۱، ص ۲۰۹، چاپ انتشارات نهاوندی، قم ۱۳۸۶ش.
۳۳. تائب تبریزی، اسماعیل بن حسین، رهنمودهای پرواپیشگان تذکرة المتقین در آداب سیر و سلوک، ج ۱، ص۱۹۱، چاپ انتشارات نهاوندی، قم ۱۳۸۶ش.
۳۴. تائب تبریزی، اسماعیل بن حسین، رهنمودهای پرواپیشگان تذکرة المتقین در آداب سیر و سلوک، ج ۱، ص ۲۰۹-۲۱۲، چاپ انتشارات نهاوندی، قم ۱۳۸۶ش.
۳۵. حسینی طهرانی، سید محمدحسین، رسالة لب اللباب به ضمیمه مصاحبات علامه طباطبائی، ج ۱، ص ۱۱۹-۱۲۱، چاپ خسروشاهی، قم ۱۳۸۹ ش.
۳۶. حسینی طهرانی، سید محمدحسین، رسالة لباللباب به ضمیمه مصاحبات علامه طباطبائی، ج ۱، ص۱۲۳-۱۲۶، چاپ خسروشاهی، قم ۱۳۸۹ ش.
۳۷. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج ۶، ص ۳۷۶، تهران ۱۳۷۴ش.
۳۸. طهرانی، آقابزرگ، طبقات اعلامالشیعه، ج ۱، ص ۶۷۷، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، نجف ۱۳۷۳ ق.
۳۹. معلم حبیبآبادی، میرزا محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۴، ص ۱۰۸۸، اصفهان ۱۳۵۲ش.
۴۰. صدوقی سها، منوچهر، تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفای متأخر، ج ۱، ص ۲۲۷-۲۱۶، تهران ۱۳۸۱ش.
۴۱. قمی، عباس، فوائد الرضویه فی احوال علما المذهب الجعفریه، ج ۱، ص ۱۴۸.
۴۲. طهرانی، آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۶۷۵، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، نجف ۱۳۷۳ ق.
۴۳. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۱۳۶، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۴۴. کرامات الاولیاء، ص ۶۱ و ۶۲، با تلخیص.
۴۵. بهارى همدانى، محمد، مقدمه تذکره المتقین، ص ۲۰.
۴۶. طهرانی، آقابزرگ، الذریعة، ج ۴، ص ۴۶.
۴۷. طهرانی، آقابزرگ، الذریعة، ج ۴، ص ۳۷۲.
۴۸. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۱۳۶، ج ۶، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۴۹. قائم مقامی، سیدعباس، «دو سالک عارف»، ج ۱، ص۴۷، کیهان اندیشه نشریه موسسه کیهان در قم، ش پانزدهم، آذر و دی ۱۳۶۶ش.
۵۰. تائب تبریزی، اسماعیل بن حسین، رهنمودهای پرواپیشگان تذکرة المتقین در آداب سیر و سلوک، ج ۱، ص۱۹۰-۲۱۲، چاپ انتشارات نهاوندی، قم ۱۳۸۶ش.
منبع
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ملاحسینقلی همدانی»، شماره ۶۸۶۷.
سایت اندیشه قم
دیدگاه تان را بنویسید