همه پدر و مادرها دوست دارند که فرزندانشان در ناز و نعمت بزرگ شوند و در زندگیشان سختی نکشند، اما جالب است بدانید که محققان دریافتهاند کمی استرس به بچهها کمک میکند که خودساخته شوند و در موقعیتهای سخت بعدی راحتتر با چالشها کنار بیایند.
گروه سبک زندگی جی پلاس- نسترن صائبی؛ تحقیقات اخیر دانشمندان نشان میدهد که کمی استرس به بچهها کمک میکند که از نظر روانی محکم بار بیایند.
مگان گانر، روانشناس رشد در دانشگاه مینهسوتاست که روی نحوه کنار آمدن بدن با استرس مطالعه میکند و بیشتر پژوهشهای او روی تاثیرات استرس روی کودکان و نوجوانان متمرکز است. او در این مورد میگوید: ما در زمانهای استرسزا یاد میگیریم که فشار روانی را کنترل کنیم.
وی میافزاید: در زمانیهایی که اتفاق بدی برای ما میافتد، احساس له شدن میکنیم و گاهی حس درماندگی به ما القا میشود. این امر موجب میشود که ما از وقوع دوباره آن اتفاق ترس داشته باشیم. با این حال، یک تجربه استرسزا به ما نشان میدهد که جهان جای سختی برای زندگی است. اما میتوانیم با کمک خانواده و دوستانمان با این اتفاقات بد کنار بیاییم و این یعنی که خودساختهتر میشویم و با اتفاق بد بعدی آبدیدهتر رفتار کنیم و از نظر روانشناسی تابآوری بالاتری داشته باشیم.
تابآوری
تابآوری یا Resilience ظرفیت بازگشت از دشواری پایدار و ادامهدار و توانایی در ترمیم خویشتن است. تابآوری یعنی اینکه فرد بتواند قوام و سلامت روانشناسی خودش رو را در مواجهه با سختیها حفظ کند.
تاب آوری به معنای توانایی مقابله با شرایط دشوار و پاسخ انعطافپذیر به فشارهای زندگی است. تابآوری نوعی ویژگی است که از فردی به فردی دیگر متفاوت است و میتواند به مرور زمان رشد کند یا کاهش یابد و براساس خود اصلاحگری فکری و عملی انسان، در روند آزمون و خطای زندگی شکل گیرد.
در مطالعهای که در سال ۲۰۱۰ انجام شد، محققان میخواستند درک کنند که چگونه درد و استرس روی انعطافپذیری ما تاثیر میگذارد.
آنها روی ۲ هزار و 398 بزرگسال در آمریکا مطالعه کردند. شرکت کنندگان در این آزمایش به سوالاتی در مورد سلامت روان پاسخ دادند تا مشخص شود که آیا سطوح مختلفی از ناملایمات زندگی مثل بیماری جدی یا طلاق در خانواده را تجربه کردهاند یا خیر.
نتیجه این مطالعه واقعا جالب بود. بزرگسالانی که با برخی ناملایمات مواجه شده بودند، نسبت به افرادی که سختیهای خیلی دشواری را تجربه کرده بودند، علائم ناراحتی روانی کمتری را گزارش دادند. در واقع این مطالعه نشان داد که ناملایمات و سختیهای کم موجب میشود که انسانها بهتر با چالشهای بعدی زندگی مواجه شوند. در حالی که اگر این سختیها خیلی عدیده و دشوارتر باشد، نتیجه عکس دارد و موجب بالا رفتن میزان استرس در افراد میشود تا حدی که قدرت تصمیمگیری را در چالشهای بعدی زندگی از آنها میگیرد.
آزمایش روی بچه میمونها
دیوید لیونس، عصبشناس رفتاری دانشگاه استانفورد آمریکاست که تیم وی روی شواهد علمی برای این موضوع پژوهش کرده است. آنها روی میمونهای سنجابی که هنوز به بلوغ نرسیدهاند در تجربیات حاصل از قرار گرفتن در موقعیت های تصادفی استرس زا مطالعه کردند. این میمونها در آزمایش مذکور، دوزهای مختلفی از استرس را تجربه کردند.
در این آزمایش، میمونهای «بدون استرس» از یک زندگی معمولی در آزمایشگاه برخوردار بودند و به همراه مادر و خواهر و برادرهایشان در یک قفس قرار گرفتند. آب و غذا برای آنها فراوان بود. آنها همچنین میتوانستند از اسباببازی هم استفاده کنند.
گروه دوم میمونهای «با استرس خفیف» بودند که به مدت ۱۰ روز، روزی یک ساعت آنها را از خواهر و برادرهایشان جدا میکردند. اما همچنین پیش مادرشان بودند.
دوز استرس برای گروه سوم یک درجه بالاتر بود. این گروه در آن یک ساعت هم از خواهر و برادرشان جدا میشدند و هم دیگر به مادرشان دسترسی نداشتند. به دو گروه آخر هر از گاهی نیز عوامل استرسزای دیگری نیز به عنوان عوامل خارجی وارد شد.
۱۰ هفته بعد، تمام میمونها به همراه مادرشان به یک قفس ناآشنا منتقل شدند. دانشمندان تمایل میمونهای بچه را برای رها کردن مادر و کشف دنیای جدید ارزیابی کردند. همچنین سطح هورمون استرس کورتیزول را در خون آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. نمونه خون آنها قبل، هنگام و بعد از جا گرفتن در قفس جدید گرفته شد.
جالب است بدانید میمونهایی که با یک یا دو عامل استرسزا روبهرو شده بودند (یعنی گروههای دوم و سوم)، کمتر از میمونهای دیگر به مادران خود چسبیده بودند و جالبتر اینکه با آرامش بیشتری محیط جدید خود را کاوش میکردند. به طور کلی، آنها در حین انتقال به محیط جدید، اضطراب کمتری نسبت به میمونهای دیگر با دوز استرس کمتر نشان دادند.
الگوهای کورتیزول خون میمونها نیز این روند را به خوبی منعکس کردند. حیواناتی که در معرض استرس خفیف تا متوسط قرار گرفتند، بعد از انتقال به قفس جدید، میزان ترشح کورتیزول خود را با سرعت بیشتری نسبت به گروههای دیگر کاهش دادند.
دانشمندان در این مورد میگویند: بزرگ شدن سالم به معنای یادگیری نحوه کنار آمدن با چالش و تغییر خفیف است.