دعای دوازدهم صحیفه سجادیه+ترجمه
دعای دوازدهم صحیفه سجادیه، بیان امام سجاد علیه السلام در اعتراف به گناه است.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، صحیفه سجادیه پس از قران و نهج البلاغه مهمترین میراث مکتوب شیعه به حساب می آید که امام سجاد علیه السلام بسیاری از معارف دینی از جمله خداشناسی، جهانشناسی، انسانشناسی و مباحث عالم غیب، فرشتگان، رسالت انبیا، جایگاه پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، امامت، فضایل و رذایل اخلاقی، گرامیداشت اعیاد، مسائل اجتماعی و اقتصادی، اشارات تاریخی، نعمتهای مختلف خداوند، آداب دعا، تلاوت، ذکر، نماز و عبادت را در قالب دعا بیان کرده اند. این کتاب گرانقدر به زبور آل محمد (ص) شهرت دارد و از نظر فصاحت و بلاغت مورد توجه قرار گرفته است و شرح های بسیاری بر آن نوشته شده است. متن دعای دوازدهم صحیفه سجادیه که به اعتراف به گناه اختصاص دارد، به همراه ترجمه آن در ادامه آمده است:
وَ کانَ مِنْ دعائِه علیهالسلام فِىالاعتِرافِ وَ طَلَبِ التّوبةِ اِلَى اللَّهِ تَعالى
« اعتراف به گناه »
اَللَّهُمَّ اِنَّهُ یَحْجُبُنى عَنْ مَسْئَلَتِکَ خِلالٌ ثَلاثٌ، وَ تَحْدُونى
پروردگارا سه خصلت مرا از اینکه چیزى از تو بخواهم بازمىدارد، و یک خصلت مرا به درخواست از
عَلَیْها خَلَّةٌ واحِدَةٌ: یَحْجُبُنى اَمْرٌ اَمَرْتَ بِهِ فَاَبْطَاْتُ عَنْهُ، وَ نَهْىٌ
تو ترغیب مىکند، آن سه عبارت است از امرى که به آن فرمان دادهاى و من در انجامش کندى کردم، و
نَهَیْتَنى عَنْهُ فَاَسْرَعْتُ اِلَیْهِ، وَ نِعْمَةٌ اَنْعَمْتَ بِها عَلَىَّ فَقَصَّرْتُ
کارى که مرا از آن نهى کردی و به سویش شتافتم، و نعمتىکه به من بخشیدى ولى در شکرگزاریش
فى شُکْرِها. وَ یَحْدُونى عَلى مَسْئَلَتِکَ تَفَضُّلُکَ عَلى مَنْ اَقْبَلَ
کوتاهى کردم. اما آنچه مرا بر درخواست از تو ترغیب مىکند احسان توست به آنکه با نیّت پاک
بِوَجْهِهِ اِلَیْکَ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ اِلَیْکَ، اِذْ جَمیعُ
به تو روى آورده، و از طریق خوش گمانى به درگاه تو آمده، زیرا که تمام احسانهایت از
اِحْسانِکَ تَفَضُّلٌ وَ اِذْکُلُّ نِعَمِکَ ابْتِدآءٌ، فَها اَنَاذا، یا اِلهى،
روى تفضّل است، و نعمتهایت همه بىسبب و بدون سرآغاز. اى خداى من اینک منم که
واقِفٌ بِبابِ عِزِّکَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلیلِ، وَ سآئِلُکَ عَلَى
به پیشگاه عزتت همچون تسلیم شونده ذلیل ایستادهام، و با شرم و حیا همچون
الْحَیآءِ مِنّى سُؤالَ الْبآئِسِ الْمُعیلِ، مُقِرٌّ لَکَ بِاَنّى
نیازمندى عیالوار از تو درخواست مىکنم، و معترفم که در
لَمْاَسْتَسْلِمْ وَقْتَ اِحْسانِکَ اِلاّ بِالْاِقْلاعِ عَنْ عِصْیانِکَ، وَ
هنگام احسان تو جز خوددارى از معصیت طاعتى نکردهام، و
لَمْاَخْلُ فِىالْحالاتِ کُلِّها مِنِ امْتِنانِکَ، فَهَلْ یَنْفَعُنى، یا اِلهى،
هیچگاه از نعمتت بىبهره نبودهام، خدایا اکنون که در برابرت
اِقْرارى عِنْدَکَ بِسُوءِ مَااکْتَسَبْتُ؟ وَ هَلْ یُنْجینى مِنْکَ
به زشتى اعمالم اعتراف مىکنم برایم سودى خواهد داشت؟ و آیا اقرار به زشتى آنچه
اعْتِرافى لَکَ بِقَبیحِ مَاارْتَکَبْتُ؟ اَمْ اَوْجَبْتَ لى فى مَقامى هذا
انجام دادهام مرا از عذاب تو نجات خواهد داد؟ یا آنکه مرا در این حالى که هستم مستوجب
سُخْطَکَ؟ اَمْ لَزِمَنى فى وَقْتِ دُعاىَ مَقْتُکَ؟ سُبْحانَکَ،
غضب خود مىدانى؟ یا در این هنگام که تو را مىخوانم اراده عذابى شدید به دنبال من است؟ پاک و منزّهى،
از تو ناامید نیستم در حالى که درِ توبه را به رویم گشودهاى، بلکه سخن بنده
مَقالَ الْعَبْدِ الذَّلیلِ، الظّالِمِ لِنَفْسِهِ، الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ،
ذلیل را به زبان مىآورم، بندهاى که به خود ستم کرده، و حریم حرمت پروردگارش را سبک شمرده،
الَّذى عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَ اَدْبَرَتْ اَیّامُهُ فَوَلَّتْ،
بندهاى که گناهش عظیم است و روى هم انباشته، و روزگار از او روى گردانده و عمرش سپرى شده،
حَتّى اِذا رَاى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِانْقَضَتْ، وَ غایَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ،
تا چون نظر کرده که زمان عمل گذشته، و دوران عمر به آخر رسیده،
وَ اَیْقَنَ اَنَّهُ لامَحیصَ لَهُ مِنْکَ، وَ لا مَهْرَبَ لَهُ عَنْکَ، تَلَقَّاکَ
و یقین کرده که پناهگاهى از عذابت و گریزگاهى از انتقامت نیست، با ناله و انابه
بِالْاِنابَةِ، وَ اَخْلَصَ لَکَ التَّوْبَةَ، فَقامَ اِلَیْکَ بِقَلْبٍ طاهِرٍ نَقِىٍّ،
به سویت روآورده، و توبهاش را براى تو خالص کرده، پس با دلى پاک و پاکیزه به سویت برخاسته،
ثُمَّ دَعاکَ بِصَوْتٍ حآئِلٍ خَفِىٍّ، قَدْ تَطَاْطَاَ لَکَ فَانْحَنى،
و تو را با نالهاى سوزناک و آهسته خوانده، درحالى که از شدت تواضع در برابر تو خم شده،
وَنَکَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنى، قَدْ اَرْعَشَتْ خَشْیَتُهُ رِجْلَیْهِ، وَ غَرَّقَتْ
و از سرافکندگى کج و فرومانده شده، و ترس از مقام تو هر دو پایش را به لرزه انداخته، و اشک چشم
دُمُوعُهُ خَدَّیْهِ، یَدْعُوکَ بِیا اَرْحَمَالرّاحِمینَ، وَ یا اَرْحَمَ مَنِ
صفحه رخسارش را فراگرفته، و با این جملات تو را مىخواند: اى مهربانترین مهربانان، اى بخشندهتر
انْتابَهُ الْمُسْتَرْحِمُونَ، وَ یا اَعْطَفَ مَنْ اَطافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ،
کسى که طالبان رحمت نوبت به نوبت آهنگ او کنند، و اى عطوفتر کسى که آمرزش خواهان گرد او گردند،
وَ یا مَنْ عَفْوُهُ اَکْثَرُ مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ یا مَنْ رِضاهُ اَوْفَرُمِنْسَخَطِهِ،
و اى کسى که عفوت افزون از انتقامت است، و اى آن که خشنودیت بیش از خشم توست،
وَ یا مَنْ تَحَمَّدَ اِلى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجاوُزِ، وَ یا مَنْ عَوَّدَ عِبادَهُ
و اى کسى که بهخاطر گذشت پسندیدهات آفریدگانت را به حمد خویش فراخواندهاى، و اى کسى که بندگانت را به پذیرفتن
قَبُولَ الْاِنابَةِ، وَ یا مَنِ اسْتَصْلَحَ فاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ، وَ یا مَنْ
توبه عادت دادهاى، و اى کسى که اصلاح تباهکارى مردم را به وسیله توبه خواستهاى، و اى کسى که
رَضِىَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْیَسیرِ، وَ یا مَنْ کافى قَلیلَهُمْ بِالْکَثیرِ،
به عمل اندک بندگان خشنود شدهاى، و کم آنان را پاداش فراوان دادهاى،
وَ یا مَن ضَمن لَهم اٍجابةَ الدعاءٍ ,وَ یا وَعَدَهم عَلی نَفسه
و اى کسى که اجابت دعا را براى ایشان ضامن شده اى، و اى آن که به فضل و بخشش خویش آنان را
بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزآءِ، ما اَنَا بِاَعْصى مَنْ عَصاکَ فَغَفَرْتَ
به پاداش نیکو وعده دادهاى، من نه از گناهکارترین گناهکارانم که تو او را آمرزیدهاى،
لَهُ، وَ ما اَنَا بِاَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْکَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ، وَ ما اَنَا
و نه از نکوهیدهترین افرادى که به درگاهت عذر آورده و تو عذرش را قبول کردهاى، و نه
بِاَظْلَمِ مَنْ تابَ اِلَیْکَ فَعُدْتَ عَلَیْهِ، اَتُوبُ اِلَیْکَ فى مَقامى
از ستمکارترین ستمکاران که نزد تو موفق به توبه شده و تو به او احسان کردهاى،
هذا تَوْبَةَ نادِمٍ عَلى ما فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَیْهِ،
در چنین حال به جانب تو بازمىگردم بازگشت کسى که از کرده گذشته خود پشیمان و از آنچه بر سرش آمده نگران،
خالِصِ الْحَیآءِ مِمّا وَقَعَ فیهِ، عالِمٍ بِاَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ
و از ورطهاى که در آن افتاده از روى خلوص شرمگین است، و مىداند که گذشت از گناه بزرگ
الْعَظیمِ لایَتَعاظَمُکَ، وَ اَنَّ التَّجاوُزَ عَنِ الْاِثْمِ الْجَلیلِ
در نظر تو عظیم نمىنماید، و بخشیدن معصیت خطیر
لایَسْتَصْعِبُکَ، وَ اَنَّ احْتِمالَ الْجِنایاتِ الْفاحِشَةِ لایَتَکَاَّدُکَ،
بر تو گران نیست، و تحمل جنایات سنگین بر تو دشوار نمىآید،
وَ اَنَّ اَحَبَّ عِبادِکَ اِلَیْکَ مَنْ تَرَکَ الْاِسْتِکْبارَ عَلَیْکَ، وَ جانَبَ
و محبوبترین بندگانت نزد تو کسى است که در پیشگاه تو دست از سرکشى و نافرمانى بردارد، و از
الْاِصْرارَ، وَ لَزِمَ الْاِسْتِغْفارَ، وَ اَنَا اَبْرَءُ اِلَیْکَ مِنْ اَنْ اَسْتَکْبِرَ،
پافشارى بر گناه اجتناب کند، و درخواست آمرزش را ادامه دهد، و من در برابر تو بیزارى مىجویم از اینکه سرکشى کنم،
وَ اَعُوذُ بِکَ مِنْ اَنْ اُصِرَّ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِما قَصَّرْتُ فیهِ،
و به تو پناه مىبرم از اینکه بر گناه اصرار ورزم، و براى آنچه در آن کوتاهى ورزیدهام طلب آمرزش دارم،
وَاَسْتَعینُ بِکَ عَلى ماعَجَزْتُ عَنْهُ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
و بر آنچه از انجامش فروماندهام از تو درخواست یارى مىکنم. الها، بر محمد و آلش درود
وَالِهِ، وَ هَبْ لى ما یَجِبُ عَلَىَّ لَکَ، وَ عافِنى مِمّا اَسْتَوْجِبُهُ
فرست، و از حقوقى که بر عهده من دارى بگذر، و از عذابى که مستحق آنم
مِنْکَ، وَاَجِرْنى مِمّا یَخافُهُ اَهْلُ الْاِسآئَةِ، فَاِنّکَ مَلىءٌ بِالْعَفْوِ،
معافم دار، و از آنچه بدکاران از آن مىترسند پناهم ده، زیرا که تو بر عفو و بخشش کمال قدرت را دارى،
مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجاوُزِ، لَیْسَ لِحاجَتى
و به جهت آمرزش موضع امیدى، و به گذشت معروفى، نیازم را جز تو محل
مَطْلَبٌ سِواکَ، وَ لا لِذَنْبى غافِرٌ غَیْرُکَ، حاشاکَ، وَ
طلبیدنى نیست، و گناهم را غیر تو آمرزندهاى نباشد، حاشا که چنین نباشى، و
لااَخافُ عَلى نَفْسى اِلاّ اِیّاکَ، اِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوى وَ اَهْلُ
من جز از تو بر خود ترس ندارم، که تو شایسته آنى که از تو پروا کنند و اهل
الْمَغْفِرَةِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَاقِضْ حاجَتى،
آمرزشى، بر محمد و آلش درود فرست، و حاجتم را روا کن،
وَاَنْجِحْ طَلِبَتى، وَاغْفِرْ ذَنْبى، وَ امِنْ خَوْفَ نَفْسى، اِنَّکَ
و مطلبم را برآور، و گناهم را ببخش، و دلم را از ترس ایمنى ده، زیرا که تو
عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ، وَ ذلِکَ عَلَیْکَ یَسیرٌ، امینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
بر هر چیز توانایى، و این کار براى تو آسان است، دعایم را مستجاب کن اى پروردگار جهانیان.
دیدگاه تان را بنویسید