چند روزی همقدم با شهید کازرونی-۱۴
شهید کازرونی چگونه به شهادت رسید؟
(مهدی کازرونی) در حالی که بدنش به دو نیم شده بود، ذکر می گفت و به دیدار حق رفت.
جی پلاس - منصوره جاسبی: عملیات والفجر 4(1) بود، مهدی(2) و دوستانش برای شناسایی راهی مریوان می شوند. هنوز در راه بودند که مهدی رو به یکی از آنان می گوید: حیف است که دشمن یک گلوله خرج آدم کند و با آن شهید شود لااقل باید یک خمپاره خرج شهادتمان شود.
عملیات شناسایی که شروع می شود، همان خمپاره ای که مهدی از آن سخن گفته بود، ماموریتش آغاز می شود و خود را به مهدی می رساند و بدن مبارکش از کمر نصف می شود و با این حال به صحبت با دوستانش ادامه می دهد. یکی از آنها از مهدی می خواهد که اشهدش را بگوید که او لبخندی می زند و می گوید گفته ام. او از مهدی خواهش می کند که باز هم بگوید و حاج مهدی با نوای دوستش اشهدش را تکرار می کند و از او می خواهد که بچه ها را با خود ببرد و هنوز نمی دانسته که بدنش نصف شده است.
بچه ها پتو می آورند و مهدی را روی آن می خوابانند و بی آنکه ناله ای از او بلند شود روی پتو می خوابانندش که در این حالت دل و روده مهدی بیرون می ریزد و رنگ به چهره اش نمی ماند. او را داخل آمبولانس می گذارند در حالی که مدام ذکر می گفته تا اینکه می پرسد من تا کی باید بمانم؟ سپس خنده ای می کند و به دیدار خدا می رود.(3)
1. این عملیات در سال 62 مطابق محرم الحرام انجام شد و مهدی در این عملیات به شهادت رسید.
2. سردار شهید مهدی کازرونی، مسئول طرح و عملیات لشکر 41 ثارالله که در عملیات والفجر 4 در منطقه مریوان به شهادت رسید. از او سه فرزند به یادگار مانده است.
3. برگرفته از خاطره نقل شده از حمیده مولایی، همسر شهید.
دیدگاه تان را بنویسید