چند روزی همقدم با شهید شاهدی-۳

نذر 40 روزه حرم امام و پاسخ مثبتی که از بانو گرفت

چهل شب نذر زیارت حرم امام خمینی را کرده بود تا از بانویش جواب بلی بگیرد و چهلمین شب مصادف شد با خواندن صیغه محرمیت بینشان تا با هم راهی حرم شوند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: مدتی بود که پسری جوان[1] هر هفته سر مزار رضا[2] می آمد و شمعی روشن می کرد و می رفت تا اینکه بالاخره یک روز همسر رضا[3] را از خواهرش خواستگاری می کند. محبوبه بانو ابتدا ناراحت می شود و مقاومت می کند اما با رفت و آمدهای زیاد سعید و اینکه دلش می خواهد فرزند رضا را زیر پر و بال خود بگیرد به این ازدواج راضی می شود، خانواده سعید هم در ابتدا با این ازدواج مخالفت می کنند اما بعد رضایت می دهند.

سعید چهل شب نذر زیارت حرم امام خمینی را کرده بود تا بانو به او جواب مثبت بدهد و شبی که آن دو به هم محرم می شوند، مصادف می شود با آخرین و چهلمین شب نذرش، بانو و محمدرضا[4] را با خود به حرم می برد تا نذرش را ادا کند.

بعد از زیارت، سعید آنها را به در خانه می رساند و محمدرضا به او می گوید عمو خداحافظ و سعید از محبوبه می خواهد که محمدرضا او را بابا صدا کند...[5]

 

 
  1. شهید سعید شاهدی (متولد اسفند 47) که در دوم دی ماه سال 74 به هنگام تفحص شهدا در ارتفاعات 112 فکه به شهادت رسید.
  2. شهید رضا مؤمنی، فرمانده تسلیحات لشکر 27 حضرت رسول (ص) که در بیست و سوم فروردین ماه سال 66 به شهادت رسید.
  3. محبوبه خاکپور.
  4. محمدرضا مؤمنی، فرزند شهید.
  5. برگرفته از گفت و گوی همسر شهیدان رضا مؤمنی و سعید شاهدی.

 

دیدگاه تان را بنویسید