آن روز هفتم تیرماه بود و سید هم با بیسیم متوجه انفجار حزب جمهوری و شهادت دکتر بهشتی شد...
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: لیلا(1) ماجرای خواب امام را برای مادرش تعریف کرد و مادر هم به او دلگرمی داد که شاید قرار است همسری سید روزی ات شود.
حدود چهار ماهی بود که بانو با دوستش تماسی نداشت تا آنکه یکی از روزهای بعد از خوابش با او تماس گرفت و او گفت که قرار است یکی از دوستان همسرش که اتفاقا تو هم او را می شناسی برای خواستگاری ات بیاید. لیلا که متوجه شد خواستگار آقا سید(2) است از دوستش خواست تا ابتدا آنها با هم آشنا شوند و صحبت هایشان را بکنند اگر به توافق رسیدند سپس خانواده ها را در جریان بگذارند.
قرار و مدارها گذاشته شد و صحبت آنها که بیشتر درباره عقاید و مباحث سیاسی بود در چهار جلسه مطرح شد و بی آنکه مسائل عاطفی در این میان پیش آید سعی کردند که با مواضع یکدیگر آشنا شوند و بیشتر صحبت هایشان هم حول و حوش شهید بهشتی و بنی صدر و مسائل و درگیری های انقلاب گذشت. آنگاه وقتی خودشان دیدند که با هم مشکلی ندارند قضیه با خانواده ها مطرح شد.
هفتم تیرماه سال 60 بود که آقا سید به همراه دوستش برای خواستگاری بانو از پدرش به خانه آنها آمدند. در میانه جلسه خواستگاری به آقا سید با بیسیم اطلاع دادند که مقر حزب جمهوری منفجر شده و دکتر بهشتی به شهادت رسیده است. او خیلی سریع خود را به سرچشمه رساند و خواستگاری نیمه کاره ماند اما نظر پدر بانو مثبت بود و به دخترش گفت که سید کاظم انسان شریفی است اما احتمال شهادتش هم بالاست حالا دیگر تو خودت باید تصمیم بگیری که می خواهی با او ازدواج کنی یا خیر؟(3)
1. لیلا مصلایی، همسر شهید.
2. شهید سید کاظم کاظمی از بنیانگذاران سیستم اطلاعاتی جمهوری اسلامی و قائم مقام فرماندهی اطلاعات سپاه پاسداران که در سحرگاه دوم شهریور سال 64 به شهادت رسید.
3. برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.