دستهایش می لرزد و از شدت استرس و اضطراب، اشک در چشم هایش حلقه زده است.
تمام سرنوشت و شانس زندگیاش به همین چند ساعتی بسته است که قرار است از راه برسد.
قبل از اینکه راه خانه تا محل برگزاری آزمون را بیاید، تمام کتابها را نگاهی انداخته و دیده که هیچ کدام از کلمه ها را حتی به خاطر هم ندارد.
انگار که تازه اولین بار است همه آنها را دیده است.
زیر گریه زده و بیآنکه پدر و مادرش متوجه شوند، سوار ماشین شده و به جلسه کنکور میرود.
از روی پدری خجالت کشیده که با حقوق ماهانه یک میلیون و 200 هزار تومان ، او را به کلاس کنکور میلیونی فرستاده است.
در این لحظه حتی کتابهای کمکآموزشی را که با قیمت بالا و التماس به کتابفروشهای خیابان انقلاب خریده هم به یاد نمیآورد.
کافی است به این فکر کند که فقط چند ساعت سرنوشتساز در انتظارش است و تمام!
یکی یکی به سوالات جواب میدهد و نمی داند کدام درست است و کدام غلط. آنقدر استرس دارد که ناگهان وسط جلسه امتحان به گریه میافتد.
امتحان کنکور تمام می شود و یک ماه بعد وقتی نتیجهها می آید رتبه چهاررقمی اش را می بیند و دوباره اضطراب و گریه. تصویر کارنامههای دبیرستانش را یکی یکی جلوی چشم هایش میآورد که تمام درس ها را با نمره های بالا 17 قبول شده و حالا رتبه ای که به هیچ دانشگاهی نمیارزد.
در شهر راه میرود و یکی بعد از دیگری بنرها و تابلوهای تبلیغاتی کلاسها و کتابهای کنکور را می بیند.
روی یکی از روزنامه هایی که روی دکه روزنامهفروشی گذاشتهاند با فونت بزرگ نوشتهاند: « مافیای هشت هزار میلیاردی کنکور»، « کاسبیهای پر درآمد از کنکور» «جیب پرپول کاسبان کنکور»؛ تیترها را یکی یکی میخواند و در خیابان شروع می کند به اشک ریختن.
به اسکناسهایی فکر می کند که پدرش از جهیزیه خواهرش زد و برای کلاسهای کنکور او داد، به ساعت ها اضافه کاری پدری که دو دستی تقدیم ثروتمندانی کرد که حالا معلوم نیست کجا هستند.
به غارتی فکر کرد که به نام کنکور از او و خانواده اش گرفتند. به شبهایی که از بی خوابی و استرس دست به دامن قرص های ضداضطراب میشد و یکی از این هزاران قرصها، خواب را به چشم هایش نمیآورد.
به بدنی فکر کرد که از یک سال قبل از کنکور لاغر و لاغرتر شد... حالا که نتایج کنکور آمده، همه جا صحبت رتبه است.
هر بار که اسم کنکور را میآوردند، به یاد چشمها و دستهای پدرش می افتد که با پول کارگری مجبور شد پنج میلیون هزینه کلاسهای کنکور را بدهد.
با خودش فکر میکند آیا کسی هست که یاریاش کند؟! سالهاست که سیستم سنجش کنکور مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان آموزش در کشور قرار گرفته است.
سالهاست دانش آموزانی که در دوره های دبیرستان با معدل های بالا درسهای شان را پاس میکنند، جایگاهی روی صندلی های دانشگاه ندارند؛ آن هم فقط به خاطر اینکه عده ای بتوانند هزاران میلیارد تومان از جیب امثال او بزنند و پول روی پولهایشان بگذارند.
خیانت به جیب و روان داوطلبان و خانواده هایشان
ما راه و رمز تستهای کنکور را پیدا کردهایم. دیگر نیازی به درس خواندن نیست.
نیاز نیست شما دانشتان را زیاد کنید. همین که ترفندهای تست زنی را یاد بگیرید، بهترین صندلیهای دانشگاه را از آن خود کردهاید.
تمام این جمله ها به دانش آموزان میگوید که نیازی نیست درس بخوانی، تنها میتوانی با ترفند کنکور بدهی و قبول شوی. آنوقت در دانشگاه همه آن درس ها را دوباره میخوانی.
حالا این طرف با جمعیتی از آدمهای بیسواد مواجهیم که از کتاب خواندن گریزانند و برای هر کاری به دنبال زاه میانبر می گردند.
در این راه تنها جیب آدم هایی پر می شود که از راه رانت های مختلف می توانند مردم را غارت کنند.
در سال 1391 علی عباسپور تهرانی، رییس پیشین کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از بازار 7000 میلیارد تومانی کنکور خبر داد، این در حالی است که در همان سال بودجه آموزش و پرورش اندکی بیش از 14 هزار میلیارد تومان بود اما آیا این هزینه ها باعث بهترشدن کارنامه دانش آموزان در کنکور می شود؟
برخی از شرکت کنندگان چقدر هزینه می کنند؟ کلاسهای معلمها و مشاورهای خصوصی چه تفاوتی با کلاسهای درسی دارد؟
برای مثال محمد، شرکت کننده کنکور تجربی سال گذشته روایت یکی از این معلم های خصوصی خود را چنین توضیح میدهد:«سال کنکور در مدرسه دو معلم شیمی داشتیم که یکی از آنها سعی داشت با دادن جزوه هایی که مربوط به قسمت درس شیمی خود نبود، معلم دیگر را بد جلوه دهد و ما را به گرفتن کلاس خصوصی با او دعوت کند».
محمد درباره ادعاهایی که این معلم برای جذب دانش آموزان کرده بود، میگوید: « او میگفت دو دوره طراح کنکور بوده است، طراح امسال کنکور را هم می شناسد و با سبک سوالهای او آشنایی دارد و ... ». در پایان محمد هم مانند ده ها نفر دیگر از دانشآموزان مدرسه راضی شد تا با این معلم شیمی که ادعا داشت طراح کنکور را می شناسد، کلاس خصوصی بگیرد.
کلاس خصوصی با این معلم جلسه ای نیم میلیون تومان هزینه داشت و درمجموع محمد6 میلیون تومان، یعنی بیش از دو برابر تمام هزینه در سال کنکور برای این معلم هزینه کرد و با این وجود درصد شیمی او در کنکور حدود 20 درصد بود!
او در حرفهایش به چیزی شبیه باند معلم خصوصی هم اشاره میکند؛ این معلم در هر جلسه سعی داشت معلم ها و مشاورهای دیگری هم به این دانش آموز معرفی کند.
قانونی که اجرا نمیشود
نزدیک به 10 سال است که قانون حذف کنکور در بایگانی وزارت علوم خاک میخورد و اهتمامی جدی برای پیادهسازی آنچه از سوی دولت که مکلف به اجرای آن است و مجلس که نظارت بر اجرای صریح و صحیح آن بر عهدهاش است، دیده نمیشود.
چندی پیش فرهاد رهبر، چهره اصولگرا و رییس دانشگاه آزاد اسلامی درباره برگزاری مستقل آزمونهای مقاطع مختلف این دانشگاه گفت: «این سوال را باید از وزارت علوم و سازمان سنجش پرسید، این موضوع از نظر ما حلشده است، ولی باید ببینیم نظر وزارت علوم و سازمان سنجش در این زمینه چیست».
او با بیان اینکه دانشگاه آزاد اسلامی عضو کمیته بررسی این موضوع است و پیشنهاد بنده این بود که حذف کنکور که مدتهاست مسکوت باقی مانده، مورد بررسی مجدد قرار بگیرد، گفت: رییسجمهور دستور داد شورای عالی انقلاب فرهنگی کمیتهای را تشکیل و این مساله را در دستور کار قرار دهد تا برنامه عملیاتی حذف کنکور مورد بررسی قرار گیرد». رییس دانشگاه آزاد اسلامی در پاسخ به این پرسش که آیا سازمان سنجش منحل میشود یا خیر، گفت: بحث «انحلال مطرح نیست، بلکه مساله تغییر ساختار در دست بررسی است.
در دنیا چند کنکور در سال برگزار میشود و یک فرد میتواند با بالاترین نمرهای که از کنکورها میگیرد، در دانشگاهها پذیرش شود».
او درباره رفع نگرانی خانوادهها از کنکور گفت: «یکی از پیشنهادهای دانشگاه آزاد اسلامی این است که بهجای برگزاری یک کنکور در سال و واردکردن استرس به خانوادهها، چندبار در سال کنکور برگزار شود و بالاترین نمره فرد ملاک پذیرش قرار گیرد».
فرهاد رهبر خاطرنشان کرد: «یک لولا میان نظام پرورشی و نظام آموزش عالی وجود دارد که برایناساس هشت هزار میلیارد تومان گردش مالی آن است؛ یعنی کلاسهای کنکور، برگزاری آزمون و مسائل اینچنینی دارای هشتهزار میلیارد تومان گردش مالی است که افرادی اجازه نمیدهند کنکور حذف شود.
رییس دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه باید ببینیم چه کسانی و به چه دلایلی نمیگذارند کنکور حذف شود، گفت: این طرح را دنیا اختراع کرده و ما میتوانیم از آن استفاده کنیم».
کنکور را به سادگی حذف نمیکنیم
حرف و حدیث برای متولی حذف کنکور زیاد است.
آموزشوپرورش، آن را به گردن سازمان سنجش میاندازد و سازمان سنجش تصمیم حذف کنکور را در گرو موافقت نمایندگان مجلس میداند.
این در حالی است که چندی پیش علی زرافشان، معاون متوسطه وزارت آموزشوپرورش گفته بود: «در حال حاضر کنکور حذف نشده است و حذف آن وابسته به تصمیم نمایندگان مجلس است.
حذف کامل کنکور بر عهده آموزشوپرورش نبوده، بلکه بر عهده مجلس است و هر قانونی که مجلس مصوب کند، آموزشوپرورش به وظایف خود در مورد قانون تصویب شده، عمل خواهد کرد.
یکی از مطالبات ما این است که در تعرفه برگزاری کنکور باید بخشی از آن به آموزشوپرورش تعلق گیرد تا ما بتوانیم برای ایجاد سوابق تحصیلی هزینه کنیم». او با بیان اینکه کنکور یک پدیده اجتماعی و یک مساله قدیمی در ایران است، ادامه داد: «نباید انتظار داشت بتوانیم به سادگی آن را حذف کنیم.
در حال حاضر قبولی در دانشگاه به یک تکنیک و فن تبدیل شده است و این فراگیری تکنیک و فن با هزینه امکانپذیر شده است.
به همین دلیل اگر روش کنکور تغییر نکند، بازاری به وجود میآید و گردش مالی در آن انجام میشود که متاسفانه در حال حاضر خیلی بزرگ شده است.
تلاش میکنیم با حل کردن مساله کنکور بتوانیم مافیای مالی کنکور و گردش مالی آن را حذف کنیم».
مافیای کنکور اجازه حذف آن را نمی دهد
در حالی که سالهاست برای همه وجهه مافیای کنکور و کتابها و کلاسهایش معلوم شده اما نه مسئولان آموزش و پرورش و نه مسئولان سازمان سنجش، عزمی برای ازمیانبرداشتن آن ندارند بلکه هر کدام توپ را به زمین دیگری پاس می دهد و در نهایت هم هر سال دفترچه های کنکور را به بازار می فرستند تا درآمدزایی خودشان را داشته باشند.
انگار تمام نسلهای دانش آموزان ایرانی و خانوادههایشان باید این هزینه سخت را به دوش بکشند و در نهایت پا به دانشگاهی بگذارند که قرار نیست چیزی به آنها بیاموزد.
تازه دوره دانشگاه هم که تمام شود، باید دنبال کاری بروند که هیچ تخصصی در آن ندارند. این تنها یک معنی دارد و اینکه روز به روز دانشآموزان ایرانی ناامید می شوند؛ در حالی که باید سخت ترین استرسها و اضطراب ها را در تمام مراحل زندگی تجربه کنند.
وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده که در جلساتی با سازمان سنجش و وزارت علوم این موضوع را پیگیری میکند.
البته سال 86 مجلس، قانون حذف کنکور را تصویب کرد اما با گذشت 10 سال، هنوز خبری از عملی شدن این مصوبه نیست.
خیلیها گردش مالی بالای کنکور را مانعی بزرگ برای حذف آن میدانند.
چند روز پیش فرهاد رهبر، رییس دانشگاه آزاد اسلامی در جمع خبرنگاران از گردش مالی هشت هزار میلیاردی در کنکور گفت.
کنکوریها آب می روند
علیرضا سلیمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره بررسی قانون حذف کنکور در مجلس گفته است: «قانون حذف کنکور در دوره هشتم مجلس تصویب شده و حتی برای خود ما هم این ابهام وجود دارد که چرا تاکنون اجرا نشده است».
او ادامه میدهد: «به نظرم مافیایی که در این حوزه شکل گرفته، اجازه نمیدهد این قانون اجرا شود.
بالاخره گردش مالی میلیاردی که به وجود آمده دلیلی شده تا ارتباطاتی نیز شکل بگیرد.
این ارتباطات نیز مانع حذف کنکور میشود». سلیمی میگوید: «بالاخره عرصهای به وجود آمده که میلیاردها پول از این حوزه به دست آید.
امیدوارم مسئولان و وزیران مربوطه با سختگیری برای اجرای قانون، هرچه زودتر جلوی این سوءاستفادهها را بگیرند». سلیمی درباره پیگیری و نظارت بر اجرای قانون حذف کنکور از طرف مجلس میگوید: «مسئولیت اجرای قانون بر عهده دو وزیر آموزش و پرورش و علوم و تحقیقات است که تاکنون کوتاهی صورت گرفته است.
باید این دو وزیر باهم توافق کنند و اقدامات لازم را برای حذف هرچه زودتر کنکور انجام دهند. در این بین اگر بحث زیرساختها مطرح است، باید با گذشت یک دهه موانع زیرساختی هم برطرف میشد.
در این مدت از سوی مجلس شورای اسلامی بارها این موضوع پیگیری شده و جلسه برگزار کردهایم اما انگار فعلا اراده لازم برای اجرای این قانون وجود ندارد».
این در حالی است که تعداد داوطلبان هر ساله با فاصله تقریبا صد هزارتایی نسبت به سال قبل از خود، کاهش داشتهاند تا اینکه در سال 94 رکورد جدیدی زده شده و رقم داوطلبان کنکور سراسری ششرقمی میشود و به 880 هزار و 756 نفر میرسد.
بی اطلاعی سازمان سنجش از درآمدهای کنکور
منافعی که دانشگاه آزاد برد
«ما اطلاعی از میزان درآمد مافیای کنکور نداریم»، این را سال گذشته ابراهیم خدایی، رییس سازمان سنجش اعلام کرد و گفت:« زیرا ما مجوز موسسات آموزشی کنکور را صادر نمیکنیم و حق نظارت و درآمد این موسسات را هم جای دیگری می گیرد.
سازمان سنجش مجوز و نظارتی بر موسسات کنکور ندارد. مرجع این موسسات جای دیگری است.
نکته این است ما هر جا نقطه برش قرار دهیم، موسسات کنکور هم بر آن نقطه متمرکز می شوند.
فعالیت آنها هم بعد از حذف کنکور تغییر می کند. واقعا نمی دانیم مبنای اعلام هشت هزار میلیارد تومان چه بوده است».
خدایی در پاسخ به موضوعی که دکتر فرهاد رهبر، رییس دانشگاه آزاد درباره پشتپرده کنکور و مافیای درآمد آن مطرح کرده است، گفت: اعتقاد دارم با بحث تجمیع کنکور، دانشگاه آزاد بیشتر منتفع شده است.
سازمان سنجش از هر داوطلب 22 هزار تومان می گیرد که یک میلیون شرکت میکنند و می شود 22 میلیارد تومان.
این میزان هزینه کل برگزاری فیزیکی آزمون است.
ما پس از برگزاری آزمون، کارنامه داوطلب را به دانشگاه آزاد می دهیم، در این زمان کسی سوال نمی کند که چرا دانشگاه آزاد که هیچ فعالیت فیزیکی در کنکور انجام نمی دهد، چطور 35 هزار تومان بابت انتخاب رشته از یک میلیون داوطلب می گیرد و 35 میلیارد تومان درآمد دارد، بدون هیچ فعالیت فیزیکی در آزمون سراسری!
پس سازمان سنجش شفاف است و این کم لطفی است.
رییس سازمان سنجش با اشاره به بحث موسسات کنکوری گفت: موسسات کنکوری مجوزهای خود را از چند مرجع می گیرند، غیر از وزارت علوم و وزارت بهداشت.
ما استقبال میکنیم که همه این موسسات تعطیل شود. ما منابع خود را اعلام می کنیم.
اگر بخواهیم امتحانات نهایی را سخت تر بگیریم با چالش ارتقای پایه و افت تحصیلی مواجه می شویم و به دلیل عدم توازن امکانات آموزشی در سراسر کشور امکان پذیر نیست.
وی درباره طرح موضوع انحلال سازمان سنجش و بحثی که از سوی مجلس مطرح شده است، گفت: موضع سازمان سنجش درباره طرح این موضوع این است که سازمان سنجش بر اساس یک سری نیازها و قوانین شکل گرفته است و هر وقت قانونگذار تشخیص دهد که این سازمان تغییر ماموریت دهد یا منحل شود، دستگاه اجرایی کار خود را انجام می دهد. خیلی روشن باید مشخص شود. ما مشکلی برای اجرای قوانین نداریم. اکنون سازمان سنجش با تراکم تقاضای سازمان های دولتی، قضایی و اجرایی برای برگزاری آزمون استخدامی مواجه است.
این نشان می دهد که اعتماد وجود دارد. هر وقت هم اعتراضی می شود ،می بینید که اعتراض به آزمون نیست بلکه به قوانینی است که افراد را محدود می کند. وی درباره شبهاتی که در زمینه فعالیت شرکت تعاونی کارکنان سازمان سنجش وجود دارد، گفت: این شرکت از وزارت تعاون مجوز فعالیت خود را دریافت کرده است و ارتباطی هم با سازمان سنجش ندارد. ما نیز هیچ اختیاری در این زمینه نداریم و آنها هم با سازمان سنجش همکاری ندارند.
آن ها مجوز رسمی دارند و خودشان کنکورهای آزمایشی برگزار می کنند.
درآمد زیادی هم ندارند؛ بنابراین همانطور که با موسسات دیگر برخورد می شود، با آنها هم برخورد می شود. آنها وابستگی تشکیلاتی با سازمان سنجش ندارند.
روزنامه قانون
تهرام/1735
تمام سرنوشت و شانس زندگیاش به همین چند ساعتی بسته است که قرار است از راه برسد.
قبل از اینکه راه خانه تا محل برگزاری آزمون را بیاید، تمام کتابها را نگاهی انداخته و دیده که هیچ کدام از کلمه ها را حتی به خاطر هم ندارد.
انگار که تازه اولین بار است همه آنها را دیده است.
زیر گریه زده و بیآنکه پدر و مادرش متوجه شوند، سوار ماشین شده و به جلسه کنکور میرود.
از روی پدری خجالت کشیده که با حقوق ماهانه یک میلیون و 200 هزار تومان ، او را به کلاس کنکور میلیونی فرستاده است.
در این لحظه حتی کتابهای کمکآموزشی را که با قیمت بالا و التماس به کتابفروشهای خیابان انقلاب خریده هم به یاد نمیآورد.
کافی است به این فکر کند که فقط چند ساعت سرنوشتساز در انتظارش است و تمام!
یکی یکی به سوالات جواب میدهد و نمی داند کدام درست است و کدام غلط. آنقدر استرس دارد که ناگهان وسط جلسه امتحان به گریه میافتد.
امتحان کنکور تمام می شود و یک ماه بعد وقتی نتیجهها می آید رتبه چهاررقمی اش را می بیند و دوباره اضطراب و گریه. تصویر کارنامههای دبیرستانش را یکی یکی جلوی چشم هایش میآورد که تمام درس ها را با نمره های بالا 17 قبول شده و حالا رتبه ای که به هیچ دانشگاهی نمیارزد.
در شهر راه میرود و یکی بعد از دیگری بنرها و تابلوهای تبلیغاتی کلاسها و کتابهای کنکور را می بیند.
روی یکی از روزنامه هایی که روی دکه روزنامهفروشی گذاشتهاند با فونت بزرگ نوشتهاند: « مافیای هشت هزار میلیاردی کنکور»، « کاسبیهای پر درآمد از کنکور» «جیب پرپول کاسبان کنکور»؛ تیترها را یکی یکی میخواند و در خیابان شروع می کند به اشک ریختن.
به اسکناسهایی فکر می کند که پدرش از جهیزیه خواهرش زد و برای کلاسهای کنکور او داد، به ساعت ها اضافه کاری پدری که دو دستی تقدیم ثروتمندانی کرد که حالا معلوم نیست کجا هستند.
به غارتی فکر کرد که به نام کنکور از او و خانواده اش گرفتند. به شبهایی که از بی خوابی و استرس دست به دامن قرص های ضداضطراب میشد و یکی از این هزاران قرصها، خواب را به چشم هایش نمیآورد.
به بدنی فکر کرد که از یک سال قبل از کنکور لاغر و لاغرتر شد... حالا که نتایج کنکور آمده، همه جا صحبت رتبه است.
هر بار که اسم کنکور را میآوردند، به یاد چشمها و دستهای پدرش می افتد که با پول کارگری مجبور شد پنج میلیون هزینه کلاسهای کنکور را بدهد.
با خودش فکر میکند آیا کسی هست که یاریاش کند؟! سالهاست که سیستم سنجش کنکور مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان آموزش در کشور قرار گرفته است.
سالهاست دانش آموزانی که در دوره های دبیرستان با معدل های بالا درسهای شان را پاس میکنند، جایگاهی روی صندلی های دانشگاه ندارند؛ آن هم فقط به خاطر اینکه عده ای بتوانند هزاران میلیارد تومان از جیب امثال او بزنند و پول روی پولهایشان بگذارند.
خیانت به جیب و روان داوطلبان و خانواده هایشان
ما راه و رمز تستهای کنکور را پیدا کردهایم. دیگر نیازی به درس خواندن نیست.
نیاز نیست شما دانشتان را زیاد کنید. همین که ترفندهای تست زنی را یاد بگیرید، بهترین صندلیهای دانشگاه را از آن خود کردهاید.
تمام این جمله ها به دانش آموزان میگوید که نیازی نیست درس بخوانی، تنها میتوانی با ترفند کنکور بدهی و قبول شوی. آنوقت در دانشگاه همه آن درس ها را دوباره میخوانی.
حالا این طرف با جمعیتی از آدمهای بیسواد مواجهیم که از کتاب خواندن گریزانند و برای هر کاری به دنبال زاه میانبر می گردند.
در این راه تنها جیب آدم هایی پر می شود که از راه رانت های مختلف می توانند مردم را غارت کنند.
در سال 1391 علی عباسپور تهرانی، رییس پیشین کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از بازار 7000 میلیارد تومانی کنکور خبر داد، این در حالی است که در همان سال بودجه آموزش و پرورش اندکی بیش از 14 هزار میلیارد تومان بود اما آیا این هزینه ها باعث بهترشدن کارنامه دانش آموزان در کنکور می شود؟
برخی از شرکت کنندگان چقدر هزینه می کنند؟ کلاسهای معلمها و مشاورهای خصوصی چه تفاوتی با کلاسهای درسی دارد؟
برای مثال محمد، شرکت کننده کنکور تجربی سال گذشته روایت یکی از این معلم های خصوصی خود را چنین توضیح میدهد:«سال کنکور در مدرسه دو معلم شیمی داشتیم که یکی از آنها سعی داشت با دادن جزوه هایی که مربوط به قسمت درس شیمی خود نبود، معلم دیگر را بد جلوه دهد و ما را به گرفتن کلاس خصوصی با او دعوت کند».
محمد درباره ادعاهایی که این معلم برای جذب دانش آموزان کرده بود، میگوید: « او میگفت دو دوره طراح کنکور بوده است، طراح امسال کنکور را هم می شناسد و با سبک سوالهای او آشنایی دارد و ... ». در پایان محمد هم مانند ده ها نفر دیگر از دانشآموزان مدرسه راضی شد تا با این معلم شیمی که ادعا داشت طراح کنکور را می شناسد، کلاس خصوصی بگیرد.
کلاس خصوصی با این معلم جلسه ای نیم میلیون تومان هزینه داشت و درمجموع محمد6 میلیون تومان، یعنی بیش از دو برابر تمام هزینه در سال کنکور برای این معلم هزینه کرد و با این وجود درصد شیمی او در کنکور حدود 20 درصد بود!
او در حرفهایش به چیزی شبیه باند معلم خصوصی هم اشاره میکند؛ این معلم در هر جلسه سعی داشت معلم ها و مشاورهای دیگری هم به این دانش آموز معرفی کند.
قانونی که اجرا نمیشود
نزدیک به 10 سال است که قانون حذف کنکور در بایگانی وزارت علوم خاک میخورد و اهتمامی جدی برای پیادهسازی آنچه از سوی دولت که مکلف به اجرای آن است و مجلس که نظارت بر اجرای صریح و صحیح آن بر عهدهاش است، دیده نمیشود.
چندی پیش فرهاد رهبر، چهره اصولگرا و رییس دانشگاه آزاد اسلامی درباره برگزاری مستقل آزمونهای مقاطع مختلف این دانشگاه گفت: «این سوال را باید از وزارت علوم و سازمان سنجش پرسید، این موضوع از نظر ما حلشده است، ولی باید ببینیم نظر وزارت علوم و سازمان سنجش در این زمینه چیست».
او با بیان اینکه دانشگاه آزاد اسلامی عضو کمیته بررسی این موضوع است و پیشنهاد بنده این بود که حذف کنکور که مدتهاست مسکوت باقی مانده، مورد بررسی مجدد قرار بگیرد، گفت: رییسجمهور دستور داد شورای عالی انقلاب فرهنگی کمیتهای را تشکیل و این مساله را در دستور کار قرار دهد تا برنامه عملیاتی حذف کنکور مورد بررسی قرار گیرد». رییس دانشگاه آزاد اسلامی در پاسخ به این پرسش که آیا سازمان سنجش منحل میشود یا خیر، گفت: بحث «انحلال مطرح نیست، بلکه مساله تغییر ساختار در دست بررسی است.
در دنیا چند کنکور در سال برگزار میشود و یک فرد میتواند با بالاترین نمرهای که از کنکورها میگیرد، در دانشگاهها پذیرش شود».
او درباره رفع نگرانی خانوادهها از کنکور گفت: «یکی از پیشنهادهای دانشگاه آزاد اسلامی این است که بهجای برگزاری یک کنکور در سال و واردکردن استرس به خانوادهها، چندبار در سال کنکور برگزار شود و بالاترین نمره فرد ملاک پذیرش قرار گیرد».
فرهاد رهبر خاطرنشان کرد: «یک لولا میان نظام پرورشی و نظام آموزش عالی وجود دارد که برایناساس هشت هزار میلیارد تومان گردش مالی آن است؛ یعنی کلاسهای کنکور، برگزاری آزمون و مسائل اینچنینی دارای هشتهزار میلیارد تومان گردش مالی است که افرادی اجازه نمیدهند کنکور حذف شود.
رییس دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه باید ببینیم چه کسانی و به چه دلایلی نمیگذارند کنکور حذف شود، گفت: این طرح را دنیا اختراع کرده و ما میتوانیم از آن استفاده کنیم».
کنکور را به سادگی حذف نمیکنیم
حرف و حدیث برای متولی حذف کنکور زیاد است.
آموزشوپرورش، آن را به گردن سازمان سنجش میاندازد و سازمان سنجش تصمیم حذف کنکور را در گرو موافقت نمایندگان مجلس میداند.
این در حالی است که چندی پیش علی زرافشان، معاون متوسطه وزارت آموزشوپرورش گفته بود: «در حال حاضر کنکور حذف نشده است و حذف آن وابسته به تصمیم نمایندگان مجلس است.
حذف کامل کنکور بر عهده آموزشوپرورش نبوده، بلکه بر عهده مجلس است و هر قانونی که مجلس مصوب کند، آموزشوپرورش به وظایف خود در مورد قانون تصویب شده، عمل خواهد کرد.
یکی از مطالبات ما این است که در تعرفه برگزاری کنکور باید بخشی از آن به آموزشوپرورش تعلق گیرد تا ما بتوانیم برای ایجاد سوابق تحصیلی هزینه کنیم». او با بیان اینکه کنکور یک پدیده اجتماعی و یک مساله قدیمی در ایران است، ادامه داد: «نباید انتظار داشت بتوانیم به سادگی آن را حذف کنیم.
در حال حاضر قبولی در دانشگاه به یک تکنیک و فن تبدیل شده است و این فراگیری تکنیک و فن با هزینه امکانپذیر شده است.
به همین دلیل اگر روش کنکور تغییر نکند، بازاری به وجود میآید و گردش مالی در آن انجام میشود که متاسفانه در حال حاضر خیلی بزرگ شده است.
تلاش میکنیم با حل کردن مساله کنکور بتوانیم مافیای مالی کنکور و گردش مالی آن را حذف کنیم».
مافیای کنکور اجازه حذف آن را نمی دهد
در حالی که سالهاست برای همه وجهه مافیای کنکور و کتابها و کلاسهایش معلوم شده اما نه مسئولان آموزش و پرورش و نه مسئولان سازمان سنجش، عزمی برای ازمیانبرداشتن آن ندارند بلکه هر کدام توپ را به زمین دیگری پاس می دهد و در نهایت هم هر سال دفترچه های کنکور را به بازار می فرستند تا درآمدزایی خودشان را داشته باشند.
انگار تمام نسلهای دانش آموزان ایرانی و خانوادههایشان باید این هزینه سخت را به دوش بکشند و در نهایت پا به دانشگاهی بگذارند که قرار نیست چیزی به آنها بیاموزد.
تازه دوره دانشگاه هم که تمام شود، باید دنبال کاری بروند که هیچ تخصصی در آن ندارند. این تنها یک معنی دارد و اینکه روز به روز دانشآموزان ایرانی ناامید می شوند؛ در حالی که باید سخت ترین استرسها و اضطراب ها را در تمام مراحل زندگی تجربه کنند.
وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده که در جلساتی با سازمان سنجش و وزارت علوم این موضوع را پیگیری میکند.
البته سال 86 مجلس، قانون حذف کنکور را تصویب کرد اما با گذشت 10 سال، هنوز خبری از عملی شدن این مصوبه نیست.
خیلیها گردش مالی بالای کنکور را مانعی بزرگ برای حذف آن میدانند.
چند روز پیش فرهاد رهبر، رییس دانشگاه آزاد اسلامی در جمع خبرنگاران از گردش مالی هشت هزار میلیاردی در کنکور گفت.
کنکوریها آب می روند
علیرضا سلیمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره بررسی قانون حذف کنکور در مجلس گفته است: «قانون حذف کنکور در دوره هشتم مجلس تصویب شده و حتی برای خود ما هم این ابهام وجود دارد که چرا تاکنون اجرا نشده است».
او ادامه میدهد: «به نظرم مافیایی که در این حوزه شکل گرفته، اجازه نمیدهد این قانون اجرا شود.
بالاخره گردش مالی میلیاردی که به وجود آمده دلیلی شده تا ارتباطاتی نیز شکل بگیرد.
این ارتباطات نیز مانع حذف کنکور میشود». سلیمی میگوید: «بالاخره عرصهای به وجود آمده که میلیاردها پول از این حوزه به دست آید.
امیدوارم مسئولان و وزیران مربوطه با سختگیری برای اجرای قانون، هرچه زودتر جلوی این سوءاستفادهها را بگیرند». سلیمی درباره پیگیری و نظارت بر اجرای قانون حذف کنکور از طرف مجلس میگوید: «مسئولیت اجرای قانون بر عهده دو وزیر آموزش و پرورش و علوم و تحقیقات است که تاکنون کوتاهی صورت گرفته است.
باید این دو وزیر باهم توافق کنند و اقدامات لازم را برای حذف هرچه زودتر کنکور انجام دهند. در این بین اگر بحث زیرساختها مطرح است، باید با گذشت یک دهه موانع زیرساختی هم برطرف میشد.
در این مدت از سوی مجلس شورای اسلامی بارها این موضوع پیگیری شده و جلسه برگزار کردهایم اما انگار فعلا اراده لازم برای اجرای این قانون وجود ندارد».
این در حالی است که تعداد داوطلبان هر ساله با فاصله تقریبا صد هزارتایی نسبت به سال قبل از خود، کاهش داشتهاند تا اینکه در سال 94 رکورد جدیدی زده شده و رقم داوطلبان کنکور سراسری ششرقمی میشود و به 880 هزار و 756 نفر میرسد.
بی اطلاعی سازمان سنجش از درآمدهای کنکور
منافعی که دانشگاه آزاد برد
«ما اطلاعی از میزان درآمد مافیای کنکور نداریم»، این را سال گذشته ابراهیم خدایی، رییس سازمان سنجش اعلام کرد و گفت:« زیرا ما مجوز موسسات آموزشی کنکور را صادر نمیکنیم و حق نظارت و درآمد این موسسات را هم جای دیگری می گیرد.
سازمان سنجش مجوز و نظارتی بر موسسات کنکور ندارد. مرجع این موسسات جای دیگری است.
نکته این است ما هر جا نقطه برش قرار دهیم، موسسات کنکور هم بر آن نقطه متمرکز می شوند.
فعالیت آنها هم بعد از حذف کنکور تغییر می کند. واقعا نمی دانیم مبنای اعلام هشت هزار میلیارد تومان چه بوده است».
خدایی در پاسخ به موضوعی که دکتر فرهاد رهبر، رییس دانشگاه آزاد درباره پشتپرده کنکور و مافیای درآمد آن مطرح کرده است، گفت: اعتقاد دارم با بحث تجمیع کنکور، دانشگاه آزاد بیشتر منتفع شده است.
سازمان سنجش از هر داوطلب 22 هزار تومان می گیرد که یک میلیون شرکت میکنند و می شود 22 میلیارد تومان.
این میزان هزینه کل برگزاری فیزیکی آزمون است.
ما پس از برگزاری آزمون، کارنامه داوطلب را به دانشگاه آزاد می دهیم، در این زمان کسی سوال نمی کند که چرا دانشگاه آزاد که هیچ فعالیت فیزیکی در کنکور انجام نمی دهد، چطور 35 هزار تومان بابت انتخاب رشته از یک میلیون داوطلب می گیرد و 35 میلیارد تومان درآمد دارد، بدون هیچ فعالیت فیزیکی در آزمون سراسری!
پس سازمان سنجش شفاف است و این کم لطفی است.
رییس سازمان سنجش با اشاره به بحث موسسات کنکوری گفت: موسسات کنکوری مجوزهای خود را از چند مرجع می گیرند، غیر از وزارت علوم و وزارت بهداشت.
ما استقبال میکنیم که همه این موسسات تعطیل شود. ما منابع خود را اعلام می کنیم.
اگر بخواهیم امتحانات نهایی را سخت تر بگیریم با چالش ارتقای پایه و افت تحصیلی مواجه می شویم و به دلیل عدم توازن امکانات آموزشی در سراسر کشور امکان پذیر نیست.
وی درباره طرح موضوع انحلال سازمان سنجش و بحثی که از سوی مجلس مطرح شده است، گفت: موضع سازمان سنجش درباره طرح این موضوع این است که سازمان سنجش بر اساس یک سری نیازها و قوانین شکل گرفته است و هر وقت قانونگذار تشخیص دهد که این سازمان تغییر ماموریت دهد یا منحل شود، دستگاه اجرایی کار خود را انجام می دهد. خیلی روشن باید مشخص شود. ما مشکلی برای اجرای قوانین نداریم. اکنون سازمان سنجش با تراکم تقاضای سازمان های دولتی، قضایی و اجرایی برای برگزاری آزمون استخدامی مواجه است.
این نشان می دهد که اعتماد وجود دارد. هر وقت هم اعتراضی می شود ،می بینید که اعتراض به آزمون نیست بلکه به قوانینی است که افراد را محدود می کند. وی درباره شبهاتی که در زمینه فعالیت شرکت تعاونی کارکنان سازمان سنجش وجود دارد، گفت: این شرکت از وزارت تعاون مجوز فعالیت خود را دریافت کرده است و ارتباطی هم با سازمان سنجش ندارد. ما نیز هیچ اختیاری در این زمینه نداریم و آنها هم با سازمان سنجش همکاری ندارند.
آن ها مجوز رسمی دارند و خودشان کنکورهای آزمایشی برگزار می کنند.
درآمد زیادی هم ندارند؛ بنابراین همانطور که با موسسات دیگر برخورد می شود، با آنها هم برخورد می شود. آنها وابستگی تشکیلاتی با سازمان سنجش ندارند.
روزنامه قانون
تهرام/1735
کپی شد