از پارکینگ ورزشگاه آزادی تا استادیوم صدهزارنفری حداقل 10 دقیقه راه است. اینها را همراهم وقت پارک ماشین توضیح میداد و ما مبهوت زنانی بودیم که با پرچمهایی در دست و چشمانی متعجب، به زمین پهناوری نگاه میکردند که ورودش برایشان ممنوع بود.
از کنار استادیوم والیبال، شنا و دوومیدانی گذشتیم و به کاپ بزرگ طلاییرنگی رسیدیم که مجسمه ورودی در استادیوم صدهزارنفری بود.
دخترها جلوی مجسمه میایستادند و عکس میگرفتند و اشکهایشان را پاک میکردند.
از راهروی اول که گذشتیم، کسی گفت چشمتان را ببندید تا اولین چیزی که به چشمتان میافتد، زمین چمن ورزشگاه باشد. با چشمان بسته، از راهرو گذشتیم؛ صدای مرد جوانی آمد که بلند پشت سرمان فریاد کشید: خانمها مبارکتون باشه.... صدای جیغ دختران هیجانزده با یک زمین چمن بزرگ سبز که تا پیش از این فقط در قاب تلویزیون جا میشد، تصویر هیجانانگیزی بود که با هیچ زبانی نمیشود بیانش کرد.
نور چراغها و نورافکنهای ورزشگاه روی زمین سبز استادیوم صدهزار نفری میتابید و ما، زنانی که همه این سالها منتظر این لحظه بودیم، حتی نمیتوانستیم از خوشحالی فریاد بزنیم. دختری که اشکهایش را پاک میکرد، به همراهش میگفت: «نگاه کن! ببین چه سبزه» و همانطور که از کنار ما رد میشد، داد زد: بالاخره توانستیم... .
اینجا استادیوم صدهزارنفری آزادی است؛ زنان در کنار مردان در امنیت کامل و با احترام فوتبال را دیدند.
آسیه که هفت نفر از همراهانش به این تصور که این بازی در استادیوم پخش نخواهد شد، به خانه رفته بودند، به خبرنگار «شرق» گفت: ما از رشت آمدیم تا بازی را اینجا ببینیم، واقعا باورم نمیشود که بالاخره درهای استادیوم روی ما باز شد و حالا فکر میکنم این اتفاق میتواند سرآغازی برای بازشدن درها برای همیشه باشد.
این روایت، اما وجه دیگری هم دارد؛ با اینکه یک روز پیش از بازی ایران و اسپانیا طیبه سیاوشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، خبر بازشدن درهای استادیوم را برای این بازی داده و بلیتها نیز از طریق ایرانتیکت به فروش رسیده بود، اما دو ساعت پیش از بازی از ورود مردم به استادیوم آزادی به بهانه صادرنشدن مجوز ممانعت شد که با پیگیری نمایندگان مجلس و مساعدت رئیسجمهوری و وزیر کشور، این اتفاق محقق شد. طیبه سیاوشی درباره اتفاقات روز چهارشنبه به «شرق» میگوید: یک «انجیاو» به اسم جشنواره توپ طلا، پشت بحث حضور جمعیت برای دیدن مسابقات ایران در جام جهانی در ورزشگاه آزادی بود.
آنها تلاش خود را از مدتی پیش آغاز کرده بودند، اما برای بازی ایران و مراکش موفق به گرفتن مجوزها نشدند و در حال رایزنی با وزارت ورزش بودند.
آنها یک پرده 140متری برای دیدن بازی در ورزشگاه طراحی کرده بودند. من از مدتی قبل برای انجامشدن این واقعه پیگیریهای خودم را از طریق استاندار تهران شروع کرده بودم که ریاست شورای تأمین استان را هم بر عهده دارند.
از ابتدای ماجرا، مشکلات زیادی داشتیم و رایزنیها از ابتدای بازی ایران و مراکش آغاز شد و تا شب قبل از بازی ایران و اسپانیا ادامه داشت تا اینکه شب قبل از بازی، آقای استاندار خبر صدور مجوز را به من دادند و من هم خیلی خوشحال، خبرش را منتشر کردم و به ما اطلاع دادند بلیت دیدار این بازی در سینماتیکت به فروش میرسد و برای ما نمایندگان نیز بلیت به اندازه کافی ارسال میشود.
فردای همان روز، بلیتها به ما تحویل داده شد تا همراه نمایندگان برای بازی ایران و اسپانیا به استادیوم آزادی برویم.
این نماینده مجلس ادامه داد: من با همکاران آن «انجیاو»ها مدام در ارتباط بودم و همه چیز بهخوبی پیش میرفت، تا اینکه حوالی بعدازظهر که من به موبایل دسترسی نداشتم، گویا مجوز لغو شده بود و حدود ساعت 19 بود که افراد «انجیاو»ی جشنواره توپ طلا، خبر لغو مجوز را به صورت رسمی به من دادند.
من با استاندار تماس گرفتم و ایشان گفتند نهایت کاری که از ایشان برمیآمده، صدور مجوز بوده و حالا بعد از لغو مجوز دیگر کاری از دستشان ساخته نیست.
ما شروع به رایزنی با نهادهای مختلف کردیم و آقای مازنی نیز خبر دادند وزیر کشور در گرگان هستند و با ایشان ارتباط گرفتهاند. من نیز با آقای سامانی، معاون وزیر کشور، ارتباط گرفتم و دستاندرکاران وزارت ورزش مانند معاون وزیر ورزش، در حال پیگیری موضوع بودند.
سیاوشی تأکید کرد: در این میان شایعههای عجیبی نیز درباره این ماجرا مطرح شد که مسئله را سختتر میکرد.
اول فکر میکردند شاید اتفاق بدی افتاده که این مراسم لغو شده و اخبار ضدونقیض بود و برای من شرایط عجیب بود.
با اینکه قرار بود همراه خانواده به استادیوم برای دیدن بازی بروم، اما این قرار خانوادگی را کنسل کردم و از همکارانم در مجلس خواستم من را همراهی کنند.
در راه دیدم هرجایی را که به استادیوم راه داشت، بسته بودند. تقریبا به محل نزدیک شده بودم و عده زیادی از مردم به خانه بازگشتند که آقای سامانی به ما اطلاع دادند مجوز برقرار شده و من به مأموران نیروی انتظامی اطلاع دادم و آنها گفتند هنوز مجوز به ما نرسیده، اما با پافشاری من و دیگر همراهانم، راه را باز کردند.
وقتی به نزدیکترین ورودی رسیدیم، جمع کثیری از مردم را نزدیک به ورودیهای استادیوم دیدیم.
راه باز شد و همه داخل استادیوم شدیم و من ترجیح دادم بهجای جایگاه، در داخل زمین باشم؛ چون کیفیت نمایش پرده خیلی پایین بود و ما برای دیدن بازی مجبور به نشستن روی زمین شدیم که عکس من و آقای موسوی و خانمها ذوالقدر و سلحشوری منتشر شد.
خانم ابتکار، معاون زنان و خانواده ریاستجمهوری نیز در شب بازی در ورزشگاه حاضر شده بود.
سیاوشی در پایان خاطرنشان کرد: تلاش من در راستای محققشدن این اتفاق بود و ایمان داشتم باید این اتفاق بیفتد و بالاخره با مساعدت دوستان این اتفاق افتاد، اما من به یاد مردمی هستم که به علت اطلاعرسانی ضدونقیض، پشت در ماندند.
این یک روایت واقعی از تلاش مردم و نمایندگان برای ورود زنان به ورزشگاه بود که شاید بشود به ادامه آن امیدوار بود. سیاوشی با تأکید بر اینکه مجوز دیدار بازی ایران و پرتغال در استادیوم صدهزارنفری صادر شده و باید پیگیریهای نهایی انجام شود، ادامه میدهد: ما امیدواریم که این جرقهها منجر به ورود زنان به استادیوم برای دیدن مسابقات زنده باشد.
ما امیدواریم، شما هم امیدوار باشید.
روزنامه شرق
تهرام/1735
از کنار استادیوم والیبال، شنا و دوومیدانی گذشتیم و به کاپ بزرگ طلاییرنگی رسیدیم که مجسمه ورودی در استادیوم صدهزارنفری بود.
دخترها جلوی مجسمه میایستادند و عکس میگرفتند و اشکهایشان را پاک میکردند.
از راهروی اول که گذشتیم، کسی گفت چشمتان را ببندید تا اولین چیزی که به چشمتان میافتد، زمین چمن ورزشگاه باشد. با چشمان بسته، از راهرو گذشتیم؛ صدای مرد جوانی آمد که بلند پشت سرمان فریاد کشید: خانمها مبارکتون باشه.... صدای جیغ دختران هیجانزده با یک زمین چمن بزرگ سبز که تا پیش از این فقط در قاب تلویزیون جا میشد، تصویر هیجانانگیزی بود که با هیچ زبانی نمیشود بیانش کرد.
نور چراغها و نورافکنهای ورزشگاه روی زمین سبز استادیوم صدهزار نفری میتابید و ما، زنانی که همه این سالها منتظر این لحظه بودیم، حتی نمیتوانستیم از خوشحالی فریاد بزنیم. دختری که اشکهایش را پاک میکرد، به همراهش میگفت: «نگاه کن! ببین چه سبزه» و همانطور که از کنار ما رد میشد، داد زد: بالاخره توانستیم... .
اینجا استادیوم صدهزارنفری آزادی است؛ زنان در کنار مردان در امنیت کامل و با احترام فوتبال را دیدند.
آسیه که هفت نفر از همراهانش به این تصور که این بازی در استادیوم پخش نخواهد شد، به خانه رفته بودند، به خبرنگار «شرق» گفت: ما از رشت آمدیم تا بازی را اینجا ببینیم، واقعا باورم نمیشود که بالاخره درهای استادیوم روی ما باز شد و حالا فکر میکنم این اتفاق میتواند سرآغازی برای بازشدن درها برای همیشه باشد.
این روایت، اما وجه دیگری هم دارد؛ با اینکه یک روز پیش از بازی ایران و اسپانیا طیبه سیاوشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، خبر بازشدن درهای استادیوم را برای این بازی داده و بلیتها نیز از طریق ایرانتیکت به فروش رسیده بود، اما دو ساعت پیش از بازی از ورود مردم به استادیوم آزادی به بهانه صادرنشدن مجوز ممانعت شد که با پیگیری نمایندگان مجلس و مساعدت رئیسجمهوری و وزیر کشور، این اتفاق محقق شد. طیبه سیاوشی درباره اتفاقات روز چهارشنبه به «شرق» میگوید: یک «انجیاو» به اسم جشنواره توپ طلا، پشت بحث حضور جمعیت برای دیدن مسابقات ایران در جام جهانی در ورزشگاه آزادی بود.
آنها تلاش خود را از مدتی پیش آغاز کرده بودند، اما برای بازی ایران و مراکش موفق به گرفتن مجوزها نشدند و در حال رایزنی با وزارت ورزش بودند.
آنها یک پرده 140متری برای دیدن بازی در ورزشگاه طراحی کرده بودند. من از مدتی قبل برای انجامشدن این واقعه پیگیریهای خودم را از طریق استاندار تهران شروع کرده بودم که ریاست شورای تأمین استان را هم بر عهده دارند.
از ابتدای ماجرا، مشکلات زیادی داشتیم و رایزنیها از ابتدای بازی ایران و مراکش آغاز شد و تا شب قبل از بازی ایران و اسپانیا ادامه داشت تا اینکه شب قبل از بازی، آقای استاندار خبر صدور مجوز را به من دادند و من هم خیلی خوشحال، خبرش را منتشر کردم و به ما اطلاع دادند بلیت دیدار این بازی در سینماتیکت به فروش میرسد و برای ما نمایندگان نیز بلیت به اندازه کافی ارسال میشود.
فردای همان روز، بلیتها به ما تحویل داده شد تا همراه نمایندگان برای بازی ایران و اسپانیا به استادیوم آزادی برویم.
این نماینده مجلس ادامه داد: من با همکاران آن «انجیاو»ها مدام در ارتباط بودم و همه چیز بهخوبی پیش میرفت، تا اینکه حوالی بعدازظهر که من به موبایل دسترسی نداشتم، گویا مجوز لغو شده بود و حدود ساعت 19 بود که افراد «انجیاو»ی جشنواره توپ طلا، خبر لغو مجوز را به صورت رسمی به من دادند.
من با استاندار تماس گرفتم و ایشان گفتند نهایت کاری که از ایشان برمیآمده، صدور مجوز بوده و حالا بعد از لغو مجوز دیگر کاری از دستشان ساخته نیست.
ما شروع به رایزنی با نهادهای مختلف کردیم و آقای مازنی نیز خبر دادند وزیر کشور در گرگان هستند و با ایشان ارتباط گرفتهاند. من نیز با آقای سامانی، معاون وزیر کشور، ارتباط گرفتم و دستاندرکاران وزارت ورزش مانند معاون وزیر ورزش، در حال پیگیری موضوع بودند.
سیاوشی تأکید کرد: در این میان شایعههای عجیبی نیز درباره این ماجرا مطرح شد که مسئله را سختتر میکرد.
اول فکر میکردند شاید اتفاق بدی افتاده که این مراسم لغو شده و اخبار ضدونقیض بود و برای من شرایط عجیب بود.
با اینکه قرار بود همراه خانواده به استادیوم برای دیدن بازی بروم، اما این قرار خانوادگی را کنسل کردم و از همکارانم در مجلس خواستم من را همراهی کنند.
در راه دیدم هرجایی را که به استادیوم راه داشت، بسته بودند. تقریبا به محل نزدیک شده بودم و عده زیادی از مردم به خانه بازگشتند که آقای سامانی به ما اطلاع دادند مجوز برقرار شده و من به مأموران نیروی انتظامی اطلاع دادم و آنها گفتند هنوز مجوز به ما نرسیده، اما با پافشاری من و دیگر همراهانم، راه را باز کردند.
وقتی به نزدیکترین ورودی رسیدیم، جمع کثیری از مردم را نزدیک به ورودیهای استادیوم دیدیم.
راه باز شد و همه داخل استادیوم شدیم و من ترجیح دادم بهجای جایگاه، در داخل زمین باشم؛ چون کیفیت نمایش پرده خیلی پایین بود و ما برای دیدن بازی مجبور به نشستن روی زمین شدیم که عکس من و آقای موسوی و خانمها ذوالقدر و سلحشوری منتشر شد.
خانم ابتکار، معاون زنان و خانواده ریاستجمهوری نیز در شب بازی در ورزشگاه حاضر شده بود.
سیاوشی در پایان خاطرنشان کرد: تلاش من در راستای محققشدن این اتفاق بود و ایمان داشتم باید این اتفاق بیفتد و بالاخره با مساعدت دوستان این اتفاق افتاد، اما من به یاد مردمی هستم که به علت اطلاعرسانی ضدونقیض، پشت در ماندند.
این یک روایت واقعی از تلاش مردم و نمایندگان برای ورود زنان به ورزشگاه بود که شاید بشود به ادامه آن امیدوار بود. سیاوشی با تأکید بر اینکه مجوز دیدار بازی ایران و پرتغال در استادیوم صدهزارنفری صادر شده و باید پیگیریهای نهایی انجام شود، ادامه میدهد: ما امیدواریم که این جرقهها منجر به ورود زنان به استادیوم برای دیدن مسابقات زنده باشد.
ما امیدواریم، شما هم امیدوار باشید.
روزنامه شرق
تهرام/1735
کپی شد