آقای رییسجمهور بسیار به این موضوع تاکید دارد و من معتقدم بخش بزرگی از این اشتغال حدودا یک میلیون نفری در سال باید از طریق شرکتهای دانشبنیان، صنعت گردشگری و صنایع مصرفی و تبدیلی تامین شود.
به گزارش جماران، اکبر ترکان در سر مقاله روزنامه اعتماد نوشت: شاید به جرات بتوان گفت مهمترین مساله دولت دوازدهم مساله اشتغال است. این موضوع بارها در ایام تبلیغات انتخاباتی از سوی ریاست محترم جمهور مطرح شد. در دو سخنرانی ایشان طی مراسم تنفیذ و تحلیف نیز مورد تاکید قرار گرفت و در بیانات مقام معظم رهبری نیز بهطور ویژه به آن پرداخته شده است. بنابراین میتوان گفت مهمترین چالش پیش روی دولت دوازدهم مساله اشتغال است. آقای رییسجمهور در گزارشی اعلام کردند دولت یازدهم مفتخر است سالانه ٦٠٠ هزار شغل ایجاد کرده است. برای درک بهتر این رقم و هدفگذاریهای آتی دولت بهتر است به آمار بنگریم. ابتدای دولت نهم به ریاست آقای احمدینژاد شاغلین کشور ٢٠ میلیون و ٦٠٠ هزار نفر بودند. این رقم در پایان دولت دهم یعنی پس از ٨ سال همچنان ٢٠ میلیون و ٦٠٠ هزار نفر بود. معنای این گزاره این است که اگرچه عدهای در طول این هشت سال سر کار رفتند اما عدهای نیز شغل از دست دادند بهطوری که در ٨ سال خالص اشتغال صفر بود. حال به دولت یازدهم نگاه میکنیم. پایان سال ٩٥ تعداد شاغلین کشور ٢٣ میلیون نفر گزارش شده است. یعنی از آن رقم ٢٠ میلیون و ٦٠٠ هزار نفر در پایان دولت دهم به عدد ٢٣ میلیون نفر رسیدیم که نشاندهنده ایجاد اشتغال برای ٢ میلیون ٤٠٠ هزار نفر است. بنابراین میتوان گفت سالانه ٦٠٠ هزارنفر در دولت یازدهم دارای شغل شدند. این کار خیلی بزرگی است که انجام شده اما برای دولت دوازدهم هدفگذاری بیشتری صورت گرفته است. طبق هدفگذاری ریاست جمهوری، دولت بنا دارد در دوره دوم خود سالانه نزدیک به یک میلیون شغل ایجاد کند. این خواسته و وعده آقای رییسجمهور به معنای یک اتفاق بسیار بزرگ است که سیاستهای خاص خودش را میطلبد. بهطوری که میدانیم ایجاد شغل نیازمند سرمایهگذاری است. بنابراین اینکه به ازای هر شغل چقدر سرمایهگذاری میکنیم تعیینکننده است. در صنایعی نظیر پتروشیمی و صنایع پالایشگاهی به ازای هر یک شغل باید یک میلیون دلار سرمایهگذاری کرد. بهطور مثال برای یک پالایشگاه که ٣٠٠ میلیون دلار هزینه میکنیم انتظار داریم ٣٠٠ شغل ایجاد شود. اما بعضی رشتهها به ازای هر یک شغل سرمایهگذاری کمتری لازم دارند و باید دولت دوازدهم به سمت این برود که رشتههایی انتخاب شود که سرمایه کمتری بخواهد. با این توضیح، در اولویت اول، رشتههای دانشبنیان قرار میگیرند. آقای ستاری، معاون علمی و فناوری رییسجمهور منابعی در اختیار داشتهاند برای تشویق خلاقیت و نوآوری جوانان که عملکردشان نشان داده با کمترین سرمایهگذاری میتوان این خلاقیتها را حرکت داد. البته نباید از نظر دور نگه داریم که این مشاغل عمدتا شغلهای پر ریسکی است و نباید فکر کنیم همه سرمایهگذاریها که در حوزه مشاغل دانشبنیان صورت میگیرد منجر به ایجاد شغل میشود. باید انتظار داشته باشیم که بعضا شکست هم بخورد. اما کسانی میتوانند از فرصتها استفاده کنند که به سمت نوآوری و دانش مدرن میروند. لذا نخستین توصیه بنده به دولت دوازدهم برای ایجاد اشتغال توجه به رشتههای دانشبنیان است. دومین توصیه این است که به سمت گردشگری برویم. ما هنوز ظرفیتهایمان در این حوزه کامل شکفته نشده است. گردشگری داخلی موازنهکننده درآمد بین گروههای پردرآمد و کم درآمد است. در بسیاری از مناطق پردرآمد افراد پس انداز میکنند و این پسانداز را در مناطقی که استعداد گردشگری دارند خرج میکنند و این خیلی خوب است چرا که موجب توزیع درآمد در جغرافیای ایران میشود. ما نیاز داریم که به این اتفاق توجه ویژهای داشته باشیم. البته رونق گردشگری نیازمند زیرساختهایی نظیر حمل و نقل و امکان اسکان است. علاوه بر هتلسازی موضوع کاشانه مهمان نیز اهمیت دارد. ما در مناطق آزاد این را تجربه کردیم و نتایج خوبی گرفتیم. کاشانه مهمان به این شکل است که مردم هر منطقه بتوانند قسمتی از فضای زندگی خود را به گردشگر بدهند. این موجب درآمد بیشتر میزبان هم میشود. رشته دیگری که باید به آن بپردازیم صنایعی نظیر پوشاک، کفش و چرم، غذایی و تبدیلی است که بسیار اشتغالزا هستند. من موافق نیستم اجازه دهیم کالاهای مشابه داخلی به آسانی وارد شود. باید سختگیریهایی انجام شود تا از صنعت داخلی هم حمایت شود. ما در این صنایع توانمندی داریم. واردات این نوع کالاهایی که در داخل توان ساخت آن را داریم به معنای صادرات شغل است. آیا کشوری که میلیونها بیکار دارد شغل صادر میکند؟ درست است که ضریب بیکاری ما ٥/١٢درصد است اما این رقم در کل نیروی کار است. اگر به جوانها نگاه کنیم نرخ بیکاری ٦/٢٩ درصد است که نگرانکننده است. بنابراین آن رقم ٥/١٢ نباید حواس ما را پرت کند.