رفتن روحانی به معدن یورت کار درستی بود، ولو اینکه منتج به رای آوردنش نشود.
به گزارش جماران، خبرآنلاین در گفت و گو با الویری شهردار اسبق تهران نوشت:
وی معتقد است: رفتن روحانی به معدن یورت کار درستی بود، ولو اینکه منتج به رای آوردنش نشود.
مرتضی الویری که هفته گذشته برای مناظره با اسدالله بادامچیان میهمان کافه خبر بود، پیش از رسیدن حریف اصولگرایش به سوالاتی درباره انتخابات پاسخ گفت. او حضور رئیس جمهور در معدن یورت آزادشهر را تقدیس میکرد و چندان نگران وضعیت انتخابات ریاستجمهوری به نظر نمیرسید و معتقد بود در روزهای آینده تنور انتخابات گرم خواهد شد و این گرما به نفع اصلاحطلبان خواهد بود.
جناب آقای الویری حضور رئیسجمهور در معدن یورت آزادشهر با واکنشهای زیادی همراه شد. به نظر شما در شرایط انتخاباتی رفتن او به کنار معدنکاران به نفعش تمام شد یا ضررش؟ بویژه آنکه آقای قالیباف هم از آن در فیلم تبلیغاتیاش استفاده کرد.
مستقل از اینکه این کار به نفع روحانی بوده یا به ضررش، به نظر من باید این کار را میکرد. اگر به خاطر بیاورید آقای خاتمی در سال آخر ریاستجمهوری خود وقتی به دانشگاه رفت، مورد اعتراضات تندی قرار گرفت. دانشجویان علیه او شعار میدادند و آقای خاتمی حرف خوبی در آنجا زد. او گفت خوشحالم به عنوان رئیس جمهور فضایی را به وجود آوردم که دانشجو میتواند سر من داد بزند. کار آقای روحانی نیز از همین جنس بود. من تصور میکنم آقای روحانی کار بسیار پسندیده و خوبی کرد. او باید چنین کاری میکرد ولو اینکه منتج به رای نیاوردنش بشود.
آنچه که باید در نظام جمهوری اسلامی پرورش دهیم افزایش شفافیت و مشارکت مردم در فعالیتها و برخوردهای بدون پوشش با مردم است. لذا از این بابت اگر حتی حضور در جمع معدنکاران به ضرر آقای روحانی باشد کار او را تقدیس میکنم. البته بر این باورمد که این کار در انتخابات به نفع آقای روحانی میشود.
از چه نظر به نفع او میشود؟
از این جهت که علیرغم هشدار استاندار ترجیح داده به گلستان برود و رو در رو با مردم سخن بگوید و گفته ریسک این موضوع را میپذیرد و علاقهمند است صدای مردم شنیده شود.
آیا این اقدام آقای روحانی نشان میدهد که او رئیس جمهور همه مردم ایران است و تعابیری مانند رئیس جمهور ۴ درصدی مصداقی ندارد؟
این تعبیری که آقای قالیباف مطرح کرده از بنیان مخدوش است. چراکه کپیبرداری از جنبش وال استریت و دولت یک درصدی است. او همچنین از بگمبگمهای آقای احمدی نژاد و تعبیر آقای موسوی از کسی که به دوربین نگاه میکند و دروغ میگوید، کپی کرده است. در هر صورت به نظر من هرچه بیشتر آقای روحانی با مردم صمیمی شود، حتی اگر این صمیمیت منتج به رای نیاوردن او شود ارزشی خلق میشود که در آینده به نفع جنبشهای پیشرو خواهد بود.
آقای روحانی باید بتواند نشان دهد که در دوره هشت ساله ۸۴ تا ۹۲ میزان اشتغال با رقمی در حدود ۲۰میلیون و ۵۰۰ هزار نفر ثابت مانده یعنی معدل تعداد افراد بیکار شده و به کار گرفته شده صفر بوده است. آقای روحانی بر اساس آمار و ارقام توانسته ۷۰۰هزار شغل ایجاد کند. همچنین رشد اقتصادی منفی شش و هشت دهم درصد را مثبت کرده. همچنین رشد اقتصادی را به صورت پایدار بیش از ۵درصد رسانده است. او حرکتهای ماندگاری را انجام داده که در درازمدت اثر خود را خواهد گذاشت.
یکی از سناریوهای اصولگراها شبیهسازی شرایط با سال ۸۴ است. آنها تلاش میکنند انتخابات دومرحلهای شود و تصور میکنند هر کسی در برابر آقای روحانی قرار بگیرد، در مرحله دوم رای میآورد. از منظر شما چقدر احتمال دومرحلهای شدن انتخابات وجود دارد و آیا دراین شرایط، اوضاع به نفع اصولگراها میچرخد؟
احتمال دومرحلهای شدن میتواند وجود داشته باشد؛ در صورتی که هر سه نامزد اصولگرا کنار نروند و میزان آرای روحانی نصاب ۵۰ درصد را کسب نکند، این احتمال وجود دارد. گرچه ما پدیدههای عکس ماجرا را نیز داشتهایم، در سال ۸۰، ۹نفر در برابر آقای خاتمی با سلایق مختلف صف کشیدند. حتی برخی از همکاران آقای خاتمی در برابرش ایستادند ولی علیرغم این وضعیت، توانست رای بالایی بیاورد، بنابراین ممکن است به جای سال ۸۴، سال ۸۰ تکرار شود.
اما اگر انتخابات دومرحلهای شود آیا اتفاق سال ۸۴ تکرار خواهد شد؟ من تصور میکنم که باید به این معادله یک فاکتور بسیار مهم را اضافه کنیم که آن افزایش آگاهی مردم است. مردم سابقه آقای احمدینژاد را در پروندههای ذهنی خود دارند و دیدهاند افرادی که در برابر آقای هاشمی با شعار پاکدستی آمدند و آقای احمدینژاد را در خانه محقر با تلفن قدیمی روی زمین نشان میدادند، چه وضعیتی را رقم زد. این چیزها دیگر برای مردم تکراری شده است.
پدیده دیگری که با آن مواجه هستیم فضای مجازی است که فضا را به کلی دگرگون کرده است. کاندیداها دیگر محتاج رادیو و تلویزیون و شیوههای سنتی تبلیغات نیستند چون مردم اطلاعات خود را از فضای مجازی میگیرند. فضای مجازی هم اطلاعات زیادی را به رایگان و با صرف هزینههای کم در اختیار مردم قرار میدهد. با این توضیحات من تصور میکنم حتی اگر انتخابات به مرحله دوم کشیده شود سال ۸۴ تکرار نمیشود.
بر اساس نظرسنجیها میزان مشارکت مردم حداکثر ۶۰ درصد است. با چنین میزان مشارکتی میزان رای آقای روحانی چقدر خواهد بود؟ آیا میتواند در مرحله اول انتخابات را ببرد؟
در انتخاباتهای گذشته نیز نظرسنجیهایی که یک هفته مانده به انتخابات انجام میشد، میزان مشارکت مردم را در همین حدود نشان میداد. در این زمان بسیاری از مردم هنوز تصمیم خود نگرفتهاند و در زمان باقی مانده تعدادی از کسانی که تصمیم بر رای ندادن دارند، بر اساس تحلیل شرایط به صحنه میآیند. همچنین تبلیغات شورای شهر میتواند موجی را ایجاد و موج ریاستجمهوری را روی خود سوار کند.
در بسیاری از شهرستانهای کوچک و روستاها افراد با انگیزههای قومی و قبیله ای و رفیقبازی پای صندوقهای رای میروند و وقتی که پای صندوق رفتند خود به خود ابراز تمایل میکنند که به ریاستجمهوری نیز رای بدهند.
درست است اما همه آنها که با آقای روحانی رای نمیدهند.
ولی نان ما در مشارکت بیشتر مردم است.
برخی معتقدند یکی از مشکلات در این دوره، نبودن آقایهاشمی است. ایشان میتوانستند موجی در بین مردم ایجاد کنند. اما جایشان خالی است.
همانطور که حیات ایشان موجب حرکت میشد، فوت ایشان نیز موجب حرکت میشود.