در حالی که برخی منتقدان دستاوردهای زیست محیطی دولت یازدهم را ناچیز و اندک ارزیابی میکنند دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه که خود در چند ماهه اخیر بیشترین انتقادات را به دلیل عدم تخصیص بودجه احیای دریاچه ارومیه به دولت داشته، دستاورد زیست محیطی این دولت را قابل قبول عنوان میکند.
عیسی کلانتری، مشاور معاون اول رئیس جمهوری در گفتوگو با «ایران» درباره بزرگترین دستاورد زیست محیطی دولت میگوید: بزرگترین اقدامات محیط زیستی دولت یازدهم را در سه چیز میتوانم خلاصه کنم؛ نخست اینکه برای نخستین بار در کشور برای رودخانهها و تالابها حقابهای در نظر گرفته شد و این حقابه به صورت مصوبه به تصویب دولت رسید و به وزارت نیرو ابلاغ شد هر چند هنوز حقابهای به دریاچهها و تالابها داده نشده اما همین که 11 میلیارد متر مکعب حقابه سالانه، برای پهنههای آبی کشورمان به رسمیت شناخته شده این خودش دستاورد بزرگی است در حالی که پیش از این چنین بینشی در دولتها وجود نداشت که اصلاً رودخانهها و تالابها هم حقابهای دارند و نتیجه همان تفکرات این شد که امروز شاهد خشکیدگی گسترده دریاچههای کشورمان هستیم.
بنابراین این اتفاق بزرگی بود که دولت به رسمیت شناخت و حالا سازمان محیط زیست باید این حقابه را از وزارت نیرو مطالبه کند و بخواهد.
مثلاً برای رودخانه کارون حقابه به میزان 0.8 میلیارد متر مکعب تعیین شده تا به خلیج فارس برسد یا برای دریاچه ارومیه سالانه 2.6 میلیارد مترمکعب حقابه تعیین شده که ما هنوز در ارومیه با وجود تلاشهای زیادی که کردهایم نتوانستهایم ورودی آب به دریاچه را به 1.5 میلیارد مترمکعب برسانیم که در این مورد وزارت نیرو باید همکاری بیشتری کند.
دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه میافزاید: دومین اقدام ارزشمند دولت یازدهم، احیای دریاچه ارومیه است که بالاخره تصمیم گرفت در همان جلسه نخست هیأت دولت، ستادی را برای رسیدگی به وضعیت دریاچه تشکیل دهد و این ستاد با کمک 600 کارشناس داخلی و خارجی در مدت چند ماه موفق شدند برنامهای برای احیای دریاچه تدوین کنند و با وجود همه محدودیتهای مالی و اعتباری که دولت داشت اما بخشی از اعتبارات مورد نیاز برای احیای دریاچه ارومیه تأمین شد تا امروز دریاچه از آن حالت بحرانی خارج شود و قطعاً اگر برنامه احیا بدرستی و با حمایت مالی دولت بعد از این اجرایی شود احیای کامل ارومیه در سالهای آینده قطعی خواهد بود.
کلانتری خاطرنشان کرد: «مسأله سوم که به نظر من خیلی مهم است تلاش این دولت برای توقف بهرهبرداری از جنگلهای شمال ایران است که ممنوعیت هر گونه بهرهبرداری در برخی طرحها از سال گذشته آغاز شده و حتی این امر در مجلس نیز به تصویب رسیده و مقرر شده از سال چهارم برنامه ششم توسعه همه بهره برداریهای تجاری کاملاً متوقف شود، اگرچه توقف بهرهبرداری تبعاتی هم خواهد داشت اما قطعاً حفاظت از این اندک باقیمانده جنگلهای کشور خیلی مهمتر از اشتغالی است که میتوانست ایجاد کند.
از سوی دیگر اقدام مهم دیگری که اجتنابناپذیر بود و باید شروع میشد اقدام اخیر سازمان جنگلها و مراتع کشور برای مالچ پاشی به منظور مقابله با شنهای روان بود که پیش از این به دلیل مداخلات سازمان محیط زیست و برخی اظهارنظرهای غیرکارشناسی این سازمان در دولت قبلی این امر متوقف شده بود که دوباره اخیراً از سر گرفته شده است.»
ضرورت الزام طرحهای عمرانی به گزارش ارزیابی زیستمحیطی
کلانتری همچنین در پاسخ به اینکه مهمترین اقدام دولت آینده در حوزه محیط زیست چه چیزی باید باشد نیز به «ایران» میگوید: از کارهایی که خوب است در دولت آینده انجام شود افزایش ظرفیت علمی کارکنان سازمان حفاظت محیط زیست و الزام همه طرحهای عمرانی به تهیه گزارش ارزیابی زیست محیطی است. سازمان محیط زیست باید خودش را تجهیز کند و نباید به بهانه ارزیابی طرحها را عقب بیندازد چون در این صورت طرحهای عمرانی دیگر توجیه اقتصادی نخواهند داشت. بنابراین لازم است محیط زیست ظرف مدت 2 تا 3 ماه نظرش را نسبت به ارزیابیهای زیست محیطی اعلام کند.
او افزود: من معتقدم سازمان محیط زیست نباید بدون منطق و به بهانه حفظ محیط زیست مانع توسعه کشور شود. مثلاً امروز در حوزه مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی و تولید محصولات تراریخته میبینیم که سازمان بدون منطق علمی مخالفت میکند و مانع تولید میشود حال آنکه در حال حاضر بیش از 230 میلیون هکتار از زمینهای زیر کشت دنیا را محصولات GMO یا تراریخته به خود اختصاص دادهاند اما ما بشدت عقب افتادیم در حالی که محصولات تراریخته میتوانند میزان مصرف سموم و آفت کشهای شیمیایی را در مزارع کاهش دهند و آلودگی زیست محیطیها را بکاهند اما سازمان محیط زیست بدون هیچ منطق علمی کشاورزان ما را از این دستاورد بزرگ محروم کرده است.
او تأکید میکند: «اگر میخواهیم کشور به سمت پیشرفت حرکت کند باید از این برخوردهای غیرعلمی پرهیز کنیم، برای همین سازمان محیط زیست باید تلاش کند تا مانعی برای اشتغال و سرمایهگذاری در کشور نباشد و در عوض بازوی توسعه کشور باشد. بدون شک اگر محیط زیست دید مثبتی به توسعه داشته باشد صنایع هم حاضرند مسائل محیط زیستی را رعایت کنند اما لازم است محیط زیست خودش را با سیاستهای توسعهای کشور همسو کند.»
اما تجربه چند سال اخیر نشان داده که همسو شدن سازمان محیط زیست با سیاستهای توسعهای کشور در سالهای اخیر تبعات سنگینی برای محیط زیست کشور به دنبال داشته و بسیاری از بحرانهای اجتماعی و اقتصادی را در چهارگوشه ایران دامن زده که بخشی از این بحرانها ناشی از انتخاب غلط الگوی توسعه کشور در دهههای اخیر و حال حاضر است که بدون توجه به ظرفیتهای آبی کشور همچنان شعار خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک به گوش میرسد و این امر منجر به خالی شدن سفرههای آبی زیرزمینی، فرونشست زمین، خشکیدگی تالابها و دشتها و جنگها و رشد شتابناک بیابانزایی در کشور است.
کلانتری در این مورد میگوید: برای حفظ منابع آب کشور ناچاریم میزان مصرف آب در کشاورزی را هر چه سریعتر کاهش دهیم. به گفته او طبق استاندارد جهانی کشورها نباید بیش از 40 درصد منابع آبی تجدیدپذیرشان را مورد استفاده قرار دهند در حالی که در کشور ما همین الان بیش از 100 درصد آبهای تجدیدپذیر مصرف میشود.
متأسفانه در نتیجه همین استحصال و بهره کشی بیش از حد از منابع آب، شاهد توسعه بیماری زغالی بلوط در جنگلهای غرب ایران هستیم و اگر این منابع آبی را درست مدیریت نکنیم بحران گرد و غبار و فرسایش خاک و نابودی جنگلها و فرونشست زمین تشدید میشود برای همین مسأله آب بسیار جدی و حیاتی است. او میافزاید: کل آبهای تجدید پذیر کشور ما در سال، 88 میلیارد مترمکعب است اما در ایران همچنان سالانه 96 میلیارد مترمکعب آب استحصال و بهرهبرداری میشود.