• کدخبر: 573675
  • نسخه چاپی

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

خوزستان، این روزها با افزایش دامنه مشکلات مربوط به قطع برق و آب و همچنین گردوغبار و انتقال آب، شاهد نارضایتی مردم شریف این خطه است. وجود حدود ٨٠ درصد تولید نفت کشور، یک‌سوم آب‌های کشور، حدود ٧٠ درصد تولید شکر کشور، سومین استان صنعتی، دارا‌بودن مرزهای آبی، همسایگی با کشورهایی که به لحاظ تاریخی با کدورت‌ها و اختلافاتی با آنان مواجه بودیم، بیانگر آن است که خوزستان نه از موضع منطقه‌ای که از زاویه ملی باید مورد توجه قرار گیرد. پیش از پیروزی انقلاب بنا بر مطالعات آمایش سرزمینی، این استان دارای موقعیت مناسب برای احداث کارخانجات فولاد، صنایع پتروشیمی و کشت و صنعت‌های عظیم ارزیابی شد و به دلیل داشتن مزیت مطلق بندر خرمشهر، محلی برای ترانزیت کالا به کشور محسوب می‌شد که وجود خط سراسری راه‌آهن، امکانات وسیعی را برای انتقال کالا به تمام کشور در اختیار آن قرار داده بود. در آن مقطع شرایط استان، مقبول بود. هیچ شکی نیست که انقلاب اسلامی فعالیت‌های گسترده‌ای را در وجوه مختلف انجام داده؛ اما برای مردمی که زخم جنگ را بر تن دارند، فرزندان خود را از دست داده و امروز با قطع آب و برق و بی‌کاری و فقر مواجه هستند، جای گله و شکایت محفوظ است. استان، پیش از انقلاب در وضعیت مهاجر‌پذیری قرار داشته و کسب‌وکار و اشتغال و تولید ثروت در خوزستان امری رایج بوده؛ اما پس از انقلاب در مقاطع مختلف به استانی مهاجرفرست تبدیل شده است.

 امروز برخی شهرهای آن با کاهش و حتی خطر تخلیه جمعیت مواجه هستند. خوزستان به دلیل بروز جنگ تحمیلی ناچار به تخلیه بخش‌های مهمی از شهرهای خود شد. مردمی که خانه و کاشانه و اموال خود را در شهرها واگذاشتند و با دست خالی و بدون سرمایه به استان‌های مختلف به‌عنوان جنگ‌زدگان مهاجرت کردند. اگرچه بسیاری از هم‌وطنان با آغوش باز از آنان استقبال کردند؛ اما در مقاطعی به دلیل برخی بدفهمی‌ها به عنوان کسانی که از جنگ گریخته‌اند، مورد طعنه قرار می‌گرفتند و این در حالی بود که فرزندان آنان در جبهه‌ها ماندند، جنگیدند و استقلال وطن را تضمین کردند. متأسفانه در زمان جنگ خوزستان با نبود توسعه متعارف بودجه سنواتی مواجه بود. در‌حالی‌که استان‌های مختلف از بودجه‌های سنواتی برای توسعه زیرساخت‌های خود استفاده می‌کردند، خوزستان به دلیل وجود جنگ امکان جذب بودجه را نداشت. افزون بر این نه‌تنها بودجه‌ای جذب استان نمی‌شد که زیرساخت‌های قدیمی هم اغلب با تخریب مواجه شد. در‌این‌باره می‌توان به توقف طرح‌های نهال‌کاری و مالچ‌پاشی در خوزستان اشاره کرد. با نگاهی گذرا به عکس‌های موتورهای جست‌وجو مشاهده می‌شود حدود یک‌پنجم تالاب هورالعظیم در مقایسه با پیش از انقلاب در وضعیت آبی قرار دارد؛ یعنی چهار‌پنجم تالاب به طور کامل خشک شده و بخش عمده‌ای از تالاب شادگان نیز با این خطر دست به گریبان است. اگرچه نمی‌توان منکر اثر مثبت سدسازی در خوزستان در برابر سیلاب‌های خروشنده‌ای که هر دهه خوزستان را تهدید می‌کرد، شد؛ اما این اقدامات پوشش گیاهی استان را تا حد زیادی دچار مشکل کرد و برخی نهرها و کانال‌‌هایی که به طور طبیعی آبگیری می‌شدند و کارکرد تغذیه پوشش گیاهی را برعهده داشتند، با مشکل مواجه شدند. وضعیت امروز خوزستان نامطلوب است. سه سال قبل در سرمقاله روزنامه «شرق» در‌این‌باره مطلبی نوشتم. در نخستین روزهایی که دکتر ابتکار در دولت جدید مسئولیت پذیرفت، به ایشان گفتم خوزستان در معرض یک بحران قرار دارد و در جلساتی با مسئولان امنیتی، معضلات جدی زیست‌محیطی را که می‌توانند زمینه‌ساز برخی اعتراضات طبیعی شوند، تشریح کردم. البته باید توجه داشت مشکلاتی که امروز درباره ریزگردها، قطع آب و برق وجود دارد، محصول دولت یازدهم نیست. اگرچه مردم خوزستان انتظار توجه بیشتری از دولت روحانی دارند؛ اما خرابی‌ها میراث دولت گذشته است. تعجب مردم خوزستان از فرصت‌طلبانی است که این روزها به عنوان صدای مردم، سخن می‌گویند. آنان که دولت‌های نهم و دهم را با انواع و اقسام عبارات می‌ستودند، احتمالا خود را به فراموشی می‌زنند که صدور مجوز‌های غیر‌کارشناسی درباره حفر چاه‌ها، توسعه فعالیت‌های اکتشاف نفت در منطقه هورالعظیم به شکلی که همراه با خشک‌کردن جان بی‌رمق باقی‌مانده تالاب بوده است، در دولت محبوب آنان اتفاق افتاد. آنان نمی‌توانند ادعای نگرانی خوزستان و مردم را داشته باشند. مردم سیاست‌های دو‌گانه این افراد را به‌خوبی می‌شناسند. آنچه امروز وظیفه دولت است، انجام اقدامی شبیه دریاچه ارومیه است. بحرانی‌شدن وضعیت ارومیه نیز میراث سیاست‌های غیرکارشناسی دولت قبل بود. دولت یازدهم با تشکیل کمیته ویژه، پیگیر احیای آن شد و امروز هم می‌تواند با تشکیل کمیته‌ای مرکب از وزرای نفت، نیرو، جهاد کشاورزی، امور خارجه و رئیس سازمان محیط زیست و استاندار خوزستان به صورت ویژه و عملیاتی برنامه‌های خود را برای کوتاه‌مدت و میان‌مدت اجرائی کند. به طور مشخص دولت می‌تواند با کاشت نهال در قسمت جنوب شرق شهرستان اهواز که بخشی از کانون‌های بحران‌زا در آن قرار گرفته و تقویت آب نهر مالح در‌صدد زدودن برخی کانون‌های بحران اقدام کند. طبیعی است که اگر همین امروز این اقدامات آغاز شود، برای یک یا دو سال آینده جواب می‌دهد؛ اما دولت با آغاز مالچ‌پاشی و نهال‌کاری می‌تواند گام‌های ابتدایی را بردارد. وزارت نفت نیز با دستور وزیر، اقدامات اکتشافی خود را بدون خشک‌کردن تالاب انجام می‌دهد و وزیر نیرو نیز می‌تواند با کنترل خروجی آب از سدهای خوزستان و تنظیم و به‌روزکردن مقره تأسیسات برقی، تضمینی برای قطع‌نشدن برق به مردم ارائه دهد یا با خرید ژنراتورهایی که هنگام قطع برق امکان انتقال آب به منازل مردم داشته باشد؛ تا حد زیادی بحران را کنترل کند. باید دانست وضعیت فاضلاب شهری مثل اهواز به‌شدت فرسوده و باعث آلودگی در آب شرب مردم شده است. مردم خوزستان که عبور کارون پرخروش را در گذشته دیده‌اند، امروز روستاهای شرق شهر اهواز، آبادان و خرمشهر را بدون آب سالم می‌بینند. مردم نجیب و صبور خوزستان تاکنون همه‌گونه فداکاری برای حفظ نظام انجام داده‌اند و این اعتراضات صرفا برای توجه مسئولان و حل مشکلات صورت می‌گیرد.

*نماینده اهواز در مجلس ششم

 

منبع: شرق

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 573675
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.