ماجرا به 27 آذر سال 1386 برمی گردد روزی که آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی برای سخنرانی در همایش سراسری وحدت حوزه و دانشگاه به خرم آباد آمد.
به گزارش جماران، جمعیت زیادی برای شرکت در این همایش سراسری به سالن ورزشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان آمده بودند و واقعا جای سوزن انداختن نبود، اما من می بایست هم در این مراسم عکاسی می کردم و هم خبر همایش را پوشش می دادم.
در آن زمان که دوربین پیشرفته ای در دست نداشتم مجبور بودم به جایگاه و محل استقرار آیت الله هاشمی رفسنجانی و جمعی از مسئولان کشوری و استان لرستان، نزدیک شوم اما شرایط بسیار سختی بود و نمی توانستم خودم را به جایگاه نزدیک کنم.
بسیاری از محافظان و حتی ماموران انتظامی در محل حاضر بودند و اجازه ورود هیچ عکاس و یا خبرنگاری را به محل جایگاه نمی دادند و من اصرار فراوانی برای یک لحظه عکس گرفتن از آیت الله هاشمی رفسنجانی داشتم چون می بایست برای خبر استفاده می شد.
با اصرار از من و جلوگیری از سوی محافظان، آهسته آهسته به جایگاه نزدیک شدم که دو نفر از محافظان از ورود و نزدیک شدن من به جایگاه ممانعت کردند، اما با جسارتی که همیشه از خبرنگاران دیده می شود و به خاطر جثه ریز نقشی که داشتم از زیر دست محافظان بلندقامت رد شدم، اما باز هم با مخالفت آنها مواجه شدم.
کم کم داشتم ناامید می شدم که امروز نمی توانم عکسی جالب از حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی بگیرم اما همچنان در دلم می گفتم باید این عکس را حتما بگیرم، پس دوباره تلاش کردم تا شاید بتوانم عکاسی کنم.
جمعیتی از مسئولان اجرایی کشوری و حتی مسئولان محلی لرستان همه نظاره گر حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی شده بودند و من دغدغه ام گرفتن عکسی از نزدیک و جلوی جایگاه از حضور ایشان بود که به ناگاه محافظان، کمی از هم فاصله گرفتن و من از فرصت استفاده کردم، اگرچه قبل از آن همش به من تذکر می دادند که باید اینجا را ترک کنی و روی سکوهای ورزشگاه بنشینی چون مراسم می خواهد شروع شود.
از آنجا که خیلی به جایگاه نزدیک شدم، دوباره تلاشم برای گرفتن عکس آغاز شد که در این میان، آیت الله رفسنجانی از محافظانش با حرکت دست با این مضمون که چه شده است؟ سوالی پرسید که من با صدای بلند گفتم حاج آقا می خوام عکس بگیرم اما اجازه نمی دهند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی به آنها گفت «بذارید دخترم عکسش را بگیرد» و من که بالاخره به نتیجه رسیدم با خوشحالی تمام چند قطعه عکس گرفتم و خیلی زود به سمت جایگاهی که در ورزشگاه برای خبرنگاران در نظر گرفته بودند، راهی شدم.
پس از استقرار در جایگاه، مشغول نوشتن خبرش شدم و در پایان همایش دوباره با حضور همه خبرنگاران استانی برای ثبت سخنان آیت الله رفسنجانی در جمع خبرنگاران، رفتیم که از ایشان بار دیگر بخاطر
فرصتی که به من داد، تشکر کردم.
در آن زمان که دوربین پیشرفته ای در دست نداشتم مجبور بودم به جایگاه و محل استقرار آیت الله هاشمی رفسنجانی و جمعی از مسئولان کشوری و استان لرستان، نزدیک شوم اما شرایط بسیار سختی بود و نمی توانستم خودم را به جایگاه نزدیک کنم.
بسیاری از محافظان و حتی ماموران انتظامی در محل حاضر بودند و اجازه ورود هیچ عکاس و یا خبرنگاری را به محل جایگاه نمی دادند و من اصرار فراوانی برای یک لحظه عکس گرفتن از آیت الله هاشمی رفسنجانی داشتم چون می بایست برای خبر استفاده می شد.
با اصرار از من و جلوگیری از سوی محافظان، آهسته آهسته به جایگاه نزدیک شدم که دو نفر از محافظان از ورود و نزدیک شدن من به جایگاه ممانعت کردند، اما با جسارتی که همیشه از خبرنگاران دیده می شود و به خاطر جثه ریز نقشی که داشتم از زیر دست محافظان بلندقامت رد شدم، اما باز هم با مخالفت آنها مواجه شدم.
کم کم داشتم ناامید می شدم که امروز نمی توانم عکسی جالب از حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی بگیرم اما همچنان در دلم می گفتم باید این عکس را حتما بگیرم، پس دوباره تلاش کردم تا شاید بتوانم عکاسی کنم.
جمعیتی از مسئولان اجرایی کشوری و حتی مسئولان محلی لرستان همه نظاره گر حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی شده بودند و من دغدغه ام گرفتن عکسی از نزدیک و جلوی جایگاه از حضور ایشان بود که به ناگاه محافظان، کمی از هم فاصله گرفتن و من از فرصت استفاده کردم، اگرچه قبل از آن همش به من تذکر می دادند که باید اینجا را ترک کنی و روی سکوهای ورزشگاه بنشینی چون مراسم می خواهد شروع شود.
از آنجا که خیلی به جایگاه نزدیک شدم، دوباره تلاشم برای گرفتن عکس آغاز شد که در این میان، آیت الله رفسنجانی از محافظانش با حرکت دست با این مضمون که چه شده است؟ سوالی پرسید که من با صدای بلند گفتم حاج آقا می خوام عکس بگیرم اما اجازه نمی دهند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی به آنها گفت «بذارید دخترم عکسش را بگیرد» و من که بالاخره به نتیجه رسیدم با خوشحالی تمام چند قطعه عکس گرفتم و خیلی زود به سمت جایگاهی که در ورزشگاه برای خبرنگاران در نظر گرفته بودند، راهی شدم.
پس از استقرار در جایگاه، مشغول نوشتن خبرش شدم و در پایان همایش دوباره با حضور همه خبرنگاران استانی برای ثبت سخنان آیت الله رفسنجانی در جمع خبرنگاران، رفتیم که از ایشان بار دیگر بخاطر
فرصتی که به من داد، تشکر کردم.
کپی شد