عبدالجبار کاکایی، شاعر و ترانهسرا گفت: وضع موجود مداحیها درحالحاضر امیدوارکننده نیست. چیزهایی که از رسانههای رسمی و مجالس خانگی میشنویم، چیزی که میخواهیم نیست. اینکه برای توصیف اسطورههای تاریخی صحنهی عاشورا از ترانههای پاپ امروزی وام میگیرند، باعث تداخل مفاهیم، درک اشتباه از اسطورهها و تنزل آنها به معشوقههای معمول اشعار میشوند! درواقع کلمات موجب نازل شدن شأن آن اسطورهها میشود که به اشتباه رایج شده است.
به گزارش جماران؛ انصاف نیوز نوشت: عبدالجبار کاکایی، شاعر و ترانهسرا، مهمترین معضل مداحیهای امروز را نپرداختن به چرایی قیام امام حسین دانست. او ترس از شبیهسازی وضعیت جامعه با روزگار امام حسین را مانعی برای پرداختن به چرایی وقایع کربلا دانست و گفت: برخی از مداحان با گریههای غیرواقعی و… تبدیل به بازیگر شدهاند!
نظرتان دربارهی کیفیت اشعار نوحه و مداحیهای امروز چیست؟ در حالت مطلوب باید چه ویژگیهایی داشته باشند؟
اول باید ببینیم منظورمان کدام سبک از مداحی است. یک نمونه، سبک سنتی است که از مداحیهای قدیمی باقی مانده و در هیئتهای خانگی به کار میرود و دیگری، سبکهای مدرن هستند که رسانه با تبلیغ آنها، مخاطبها را جذب میکند. البته منکر هیچکدام از سبکها نیستم و هر دو باید باشند و با هم و با دستگاههای موسیقی ایرانی تعامل کنند.
وضع موجود مداحیها درحالحاضر امیدوارکننده نیست. چیزهایی که از رسانههای رسمی و مجالس خانگی میشنویم، چیزی که میخواهیم نیست. اینکه برای توصیف اسطورههای تاریخی صحنهی عاشورا از ترانههای پاپ امروزی وام میگیرند، باعث تداخل مفاهیم، درک اشتباه از اسطورهها و تنزل آنها به معشوقههای معمول اشعار میشوند! درواقع کلمات موجب نازل شدن شأن آن اسطورهها میشود که به اشتباه رایج شده است.
مداحهای بازیگر با گریههای غیرواقعی! | تظاهر به امامدوستی در تلویزیون
باید برای فرهنگ مداحها هم کارهایی انجام داد؛ چون برخی از مداحها تقریبا به بازیگرها شبیه شدهاند! مداح از هر نظر (تظاهرات احساسی، گریه و…) باید واقعی باشد تا شبیه به بازیگرها نباشد. گریههای بیمقدمهی برخی از مداحان که نشان میدهد میخواهد برای مردم بازی کند، خطا است.
البته عامهی مردم متوجه میشوند و رفتارهای مشمئزکنندهشان هم در فضای مجازی منتشر شده است. برنامهای که با سروصدا هم از تلویزیون پخش میشود، نمایش غمانگیزی است که به امامدوستی تظاهر میکند و جنبهی نمایشی دارند.
شرایط مطلوب این است که اشعار مداحیها مثل ترانه سهل و شاعرانه باشند. از طرف دیگر باید نکته (جملهی قصار و حرف کمتر شنیده شده و تاثیرگذار) داشته باشد.
چرایی قیام امام حسین، مهمتر از چگونگی | ترس از شبیهسازی مردم با زمانهی امروز
متاسفانه تمرکز در مداحیهایی که از رسانههای رسمی پخش میشود، بر سر چگونگی شهادت است تا چرایی آن! چرا رسانه به عنوان نظام معتقد به پیروی از خط امام حسین، به مداحیهایی میپردازد که موضوعشان چرایی قیام امام حسین نیست؟
ترسی دربارهی شبیهسازیها وجود دارد که نکند مردم محتوای اشعار را با روزگار خودشان تطبیق بدهند! کاری که مرحوم علی شریعتی در دههی ۵۰ کرد و به شبیهسازی زمان خودش و روزگار امام حسین پرداخت و رژیم شاه هم به خودش گرفت! هراسی هم در دل ممیزان تلویزیون و رسانه وجود دارد که مردم با شنیدن مضامین نوحههای یزدی که از آزادگی، مبارزه با ستم میگوید، همذاتپنداری کنند.
این هراس به اعتقاد خودِ دولت هم برمیگردد که میداند در این وضعیت دست دارد! آنها تصور میکنند اشعار خطاب به خودشان است؛ چنین تصوری، مضحک و باعث تمسخر فهم عامه از ماجرا دربارهی آزادگی و مبارزه با ستم است. باید به تمام این مضامین و چراییها پرداخت، نه اینکه فقط بگوییم اعضای بدن امام حسین را با چوب زدند!
ارائه تصاویر موحش از محرم در تلویزیون
بخشی از رسالت مداحیها و نوحهها پرداختن به چگونگی شهادت است. البته گاهی در تشریح این چگونگی، مبالغه میکنند و مثلا سرِ بریده و شمشیر روی گلو و… را در تلویزیون نشان میدهند! رسانه وظیفهاش این است که مخاطبهای مختلف را در نظر بگیرد. درصورتیکه حتا فیلمهای وسترن غرب هم علامت مثبت ۱۸ دارند!
چگونگی شهادت هم در تواریخ نقل شده است اما چرایی قیام امام حسین مهمتر است و در مداحیهای امروز و رسانههای رسمی غایب است! مضامین مهمی در نوحههای یزدی هستند که متاسفانه به شدت سانسور میشوند یا از انتشارشان جلوگیری میشود.
باید به چرایی شهادت امام حسین پرداخت که مثلا چرا با خانوادهاش رفت و مسیرش چه بود؟ ما در مواعظ و منبرها، به روشنگری تاریخی نیاز داریم تا طبق نظریهی عصمت به حرکت امام حسین به سمت کوفه و کربلا پرداخته شود.
نسبت شعرها با رخدادهای تاریخی و مذهبی چگونه است؟ آیا برای انعکاس واقعیت کارایی دارند؟
اغراقها زیاد هستند. چهرههای نامدار صدر اسلام در صحنهی عاشورا با امام حسین مواجه شدند و کنکاش تاریخی لازم است تا دربارهی آنها و بقیهی رخدادها واقعنمایی شود. مداحیها غالبا مفاهیم و موادشان را از مواعظ منبری میگیرند که برخی از آنها هم از منابع تحریف شده آمدهاند.
گویاترین نقد موجود، نقد شهید مطهری بود که راجع به شخصیتهای صحنههای عاشورا تشکیک ایجاد کرد. سوالاتی مثل اینکه اگر امام معصوم بود، چطور به رفتار مردم کوفه آگاه نبود؟ یا سوالها و ابهامهای دیگر را میتوان در منابع معتبری مثل تاریخ ابن اعثم کوفی و تاریخ طبری و… دنبال کرد. بهجای توجیهات منبری برای سوالها، باید بحثهای دقیق تاریخی شکل بگیرد.
همهی نظامهای سیاسی متکی به تفکر علوی، در طول تاریخ به تظاهرات خیابانی احتیاج داشتند، بههرحال جمعیتهایی که در راهمپیماییها شرکت میکنند، ابزار قدرتی برای دولتها هستند اما آگاهیبخشی دربارهی قیام امام حسین هم مهم است. نباید امام حسین را قربانی اهداف سیاسی خودمان کنیم و این موضوع هم سفارش شده است.
مولانا دربارهی عزاداران حلب میگوید چرا به سر و صورت خودتان میزنید، بروید به حال خودتان گریه کنید! مولانا میدانست کسانی که در خیابان هستند، برای قدرت حضور دارند و ابزار ساماندهی قدرت علویها در برابر بنیعباس بودند. تصویری که مولانا یا برخی از عارفان از قیام امام حسین ارائه میکنند، سالمتر و انسانیتر از تصویر موحشی است که در رسانه نمایش داده میشود!