بعد بیش از ۵۰ سال از انعقاد این معاهده و تبدیل آن به قانون، حکومت طالبان مدعی است وقوع خشکسالی و کاهش ذخایر پشت سدها مانعی بر سر راه اجرای معاهده است، پرسش اصلی این است که آیا اولا صرفا ادعای یکی از طرفین معاهده کفایت می‌کند و رافع مسئولیت ناشی از عدم اجرای تعهدات است؟ دوما اختلاف رخ داده است یا نه؟

به گزارش جماران؛ یاسر متاجی، پژوهشگر دوره دکتری حقوق بین‌الملل در یادداشتی نوشت:

مبنای حق‌آبه‌ی ایران از آب هیرمند "قانون معاهده راجع به آب رود هیرمند بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت افغانستان مصوب ۱۳۵۳/۰۵/۱۰ با اصلاحات و الحاقات بعدی" است.

این معاهده راجع به آب رود هیرمند بین دولت ایران و دولت افغانستان شامل یک مقدمه و دوازده ماده و دو پروتکل‌ ضمیمه است که در تاریخ بیست و دوم اسفند ماه ۱۳۵۱ (سیزدهم مارس ۱۹۷۳) در کابل امضا شد.

حالا بعد بیش از ۵۰ سال از انعقاد این معاهده و تبدیل آن به قانون، حکومت طالبان مدعی است وقوع خشکسالی و کاهش ذخایر پشت سدها مانعی بر سر راه اجرای معاهده است، پرسش اصلی این است که آیا اولا صرفا ادعای یکی از طرفین معاهده کفایت می‌کند و رافع مسئولیت ناشی از عدم اجرای تعهدات است؟ دوما اختلاف رخ داده است یا نه؟

در فقره‌ی پرسش نخست پاسخ در متن معاهده پیش‌بینی شده است، هم‌چنین باتوجه به مواضع دولت ایران و عدم پذیرش دلایل حکومت طالبان عملا اختلاف واقع شده است، حال برای رفع اختلاف چه باید کرد؟

ماده چهار معاهده در خصوص سازوکار حل و اختلاف صراحت دارد، در این ماده آمده است:

"در سال‌هایی که در اثر حوادث اقلیمی مقدار جریان آب از سال نورمال آب کمتر باشد و ارقام اندازه‌گیری دستگاه آب‌شناسی دهراود جریان‌ مربوط به ماه‌های قبل ماه مورد بحث را نسبت به ماه‌های مشابه سال نورمال آب مقداری کمتری نشان دهد ارقام مندرج در ستون ۴ جدول مادۂ سوم ‌به تناسبی که در جریان واقعی ماه‌های ماقبل همان سال آب (‌در این صورت جریان ماه مارچ ماقبل الی ماه مورد بحث) با ماه‌های مشابه یک سال نورمال‌آب دارد برای ماه‌های آینده همان سال آب تعدیل می‌یابد و مقادیر تعدیل شده در مواضع مندرج در مادۂ سوم به ایران تحویل داده می‌شود."

هم‌چنین در ماده پنج پروتکل یک ضمیمه معاهده آمده است در سال‌هایی‌ که بر حسب شرح مادۂ چهارم معاهده مقدار جریان آب کمتر از سال نورمال آب باشد و کمیسار جانب ایرانی راجع به جریان آب ‌بالاتر از مدخل بند کجکی بر هیرمند (‌هلمند) در دستگاه آب‌شناسی دهراود طالب معلومات گردد جانب افغانی ارقام مربوطه را که توسط آن دستگاه ‌ثبت شده است به دسترس وی می‌گذارد. در اثر تقاضای کمیسار ایرانی کمیسار افغانی راپور ماهانه جریان آب را که در دستگاه دهراود ثبت گردیده است به وی ارائه می‌دارد. در صورت تقاضای کمیسار ایرانی کمیسار افغانی با وی همکاری خواهد نمود تا جریان آب را در دستگاه دهراود مشاهده و اندازه‌گیری نماید.

هم‌چنین طبق ماده یازدهم معاهده هر گاه خشکسال مدهش یا بروز فورس‌ماژور(حالات مجبره) رسیدن آب را به دلتای هیرمند(‌هلمند) موقتاً ناممکن سازد کمیساران‌ طرفین فوراً بمشوره پرداخته طرح (‌پلان) عاجل لازمه را بمنظور رفع مشکلات وارده یا تخفیف آن تهیه و بدولتین (‌حکومتین) مربوطه خویش ‌پیشنهاد می‌نمایند.

ماده نهم معاهده نیز اشاره دارد در صورت بروز اختلاف در تعبیر یا اجرای (‌تطبیق) مواد این معاهده طرفین اولا از طریق مذاکرات دیپلماتیک، ثانیا از طریق صرف مساعی ‌جمیله مرجع ثالث برای حل اختلاف سعی خواهند کرد و در حالی که این دو مرتبه به نتیجه نرسد اختلاف مذکور بر اساس مورد مندرج در پروتکل‌شماره ۲ ضمیمه این معاهده به حکمیت محول می‌شود.

در ماده دو پروتکل دوم ضمیمه هم آمده است "در صورت بروز اختلاف در تعبیر یا اجرا (‌تطبیق) مواد معاهده در حالی‌که بموجب ماده نهم آن مذاکرات دپلماتیک یا بعداً صرف ‌مساعی جمیله مرجع ثالث به حل اختلاف انجام نیابد اختلاف به حکمیت محول خواهد گردید."

و نیز در ماده هفتم پروتکل یک ضمیمه به وظیفه کمیته مشترک کمیساران اشاره دارد و می‌گوید: "کمیساران ایرانی و افغانی «‌کمیته مشترک کمیساران» را تشکیل می‌دهند که منبعد بنام «‌ کمیته مشترک» یاد می‌شود، این کمیته به منظور‌حل و فصل سریع مسائل ناشی از اجرای وظایفی که بموجب این پروتکل به عهده آنها محول گردیده سعی خود را بکار خواهد برد و تصامیم آن ‌در حدود صلاحیت آن لازم‌الاجرا خواهد بود. ‌

آنچه که در منطوق و مفهوم مواد مرتبط در این معاهده صراحت دارد نخست این است که هیچ‌یک از طرفین بدون مشارکت طرف دیگر در قالب کمیته‌ی مشترک نمی‌تواند اقدامی یک‌طرفه انجام دهد و هرگونه ادعایی نیازمند بررسی هیات‌های دو کشور و توافق بر سر آن است‌.

دو دیگر آنکه فرآیند حل اختلاف به وضوح مشخص شده است، نخست مذاکرات دیپلماتیک دوم مساعی جمیله‌ توسط ثالث و سپس رجوع به حکمیت.

دولت ایران می‌تواند از هر سه ابزار اشاره شده استفاده کند چه اینکه اساسا روش اول با توجه به پاسخ حکومت طالبان در روزهای اخیر هنوز به بن‌بست نرسیده است و چنانچه این رویه اتخاذی به اقدامات عملی منجر نشود دولت ایران می‌تواند از دو روش دیگر بهره ببرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.