احسان محمدحسنی مسئول سازمان اوج در بیانیهای خطاب به بیانیه روز گذشته بنیاد روایت فتح درباره مستند «آقامرتضی» از پیگیری قضایی حواشی این مستند استقبال کرد: عقل سلیم حکم میکرد آثار در حالِ نابودی «آرشیو روایت فتح» در چند نقطه نگهداری و بازسازی شود. اگر کم عقلیِ برخی همسنگرانم نبود، لال میشدم.
به گزارش جماران؛ به نقل از مهر؛ احسان محمدحسنی مسئول سازمان اوج در بیانیهای خطاب به بیانیه روز گذشته بنیاد روایت فتح درباره مستند «آقامرتضی» از پیگیری قضایی حواشی این مستند استقبال کرد.
احسان محمد حسنی مسئول سازمان هنری رسانهای اوج به بیانیه بنیاد روایت فتح که روز گذشته در رسانهها منتشر شد پاسخ داد.
متن احسان محمدحسنی به شرح ذیل است:
«هر دم از این باغ، بَری میرسد…!
چند خطی در پاسخ به شب نامۀ همسنگرانِ تازه واردم در بنیاد روایت
عزیزان، دوستان، برادران!
بنا نداشتم در این هوای غبارآلود و وانفسای کرونا زده و در این سرمای استخوان سوزِ وضعیت سیاسی، اقتصادی و روانی کشور و خندق بلای دولت ساخته، وارد حاشیۀ تکراری و قابل پیش بینیِ عدهای از خواص، برای مجموعه مستند ماندگار، تأثیرگذار و ارزشمند «آقامرتضی» شوم امّا انتشار بیانیۀ شتابزده و از سر ذوق و هیجانِ برخی همسنگرانم در بنیاد روایت، علاوه بر غصه و حیرت، ناگزیرم کرد چند خطی را قلمی کرده و در اختیار اصحاب محترم رسانه قرار دهم.
اوّلاً اگر انتشار این جنس بیانیههای عجولانه و سراسر افترا و ادعا باعثِ دیده شدن و مطرح شدن دوستانم در رسانهها میشود و عطشِ بر سر زبان افتادنشان را سیراب کرده و برای پوشاندن بی عملیها و انفعال و بی برنامگی برادرانم در برگزاری هر چه باشکوهتر سالگرد سید شهیدان اهل قلم و سالار هنرمندان انقلاب و ناتوانی در نشر عقاید و روایت سرگذشت زندگی سراسر امیدِ آن بزرگمرد، لباسی دوخته میشود، پس الخیر فی ما وقع، بسم الله. بیشتر بنویسید و بتازید.
ثانیاً مجموعهای که از آن به عنوان «آرشیو روایت فتح» یاد میشود، در سنوات ماضی و در برخی دورهها مورد دستبردهای شخصی و سوء استفادههای منفعت طلبانه و پنهانی قرار گرفته است و یا للعجب که صدا از دیوار در آمد امّا از همسنگران و مدعیانِ جدید، خبری نبود. هر گونه پیگیریهای حقوقی! قضایی! نیز پیشکش!!
عقل سلیم حکم میکرد این آثار که در حالِ نابودی، فرسایش و بهره برداریهای شخصی قرار گرفته بود و بیم آن میرفت در اثر آتش سوزی، حوادث غیرمترقبه در مرکز شهر و یا هر بحران دیگری مورد تهدید واقع شود، در چند نقطه نگهداری و بازسازی شود.
در دورهای که این حقیر به پیشنهاد فرمانده محترم وقت سپاه پاسداران و با حکم رییس محترم وقت سازمان بسیج مستضعفین، با حفظ سمت مأمورِ به هم افزاییِ شبه ادغام و نزدیک کردن دو مجموعۀ مهم هنری و رسانهای سپاه و بسیج شدم، سلسلۀ اقدامات و تصمیمات مطالعه شده و جامعی را در همۀ سطوح و عرصهها برنامهریزی و پیگیری کردهام؛ از طرح توسعۀ شهرک سینمایی دفاع مقدس، تا طراحی ساخت پردیس بزرگ فرهنگی، هنری و سینمایی و نمایشی در میدان فردوسی تهران، تا ساخت و بهرهبرداری از سالن تئاتر مقاومت (تماشاخانه سرو) و همچنین باز کردن دربهای قفل شدۀ آرشیو روایت فتح به روی پژوهشگران و مستندسازان که منجر به جهش کمی و کیفی تولید آثار با مضامین مقاومت و نیز بازتعریف و احیای انتشارات روایت فتح و … شد. اینها تنها بخشهای کوچکی از عمرِ کوتاهِ مسئولیت این کمترین سرباز با همراهی و مساعدت یاران و همسنگرانم در آن مجموعۀ عزیز بوده است.
خداوندا مرا به خاطر بر زبان آوردن و شمردن این قلیل اقداماتِ ناچیز که وظیفهام بوده ببخش که اگر کم عقلیِ برخی همسنگرانم نبود، لال میشدم و این چند جمله را هم پیش از محاسبه در یومالحساب، نمیسوزاندم!
ثالثاً سرورانِ عزیزم این برادرشان را تهدید به پیگیری حقوقی و قضایی در دستگاههای ذیربط نظامی نمودهاند! بسیار خوب، اگر چنین قصدی هم داشتند نیاز به بیانیه سرگشاده و دعوا در ملاء عام نبود، باید ظرف این دو سال گذشته که از ریاستشان گذشته، به جای سکوت و تملّق، اقدام میفرمودند. حالا هم دیر نشده. ما را از چه میترسانند؟! گردنمان از مو باریکتر و ارائه اسناد و پاسخگویی حقوقی در دستگاه قضایی را به مراتب آسانتر و گواراتر از پاسخگویی در محضر حضرت کرام الکاتبین میدانیم.
رابعاً حسن ختام این یادداشت را بهانهای قرار میدهم برای فراخوان عمومی به همۀ پژوهشگرانِ کاربلد و مستندسازان پر تلاشِ حاضر در منظومۀ فرهنگی انقلاب اسلامی برای مراجعه و بهرهبرداریِ به جا و با برنامه از آرشیو سازمان هنری رسانهای اوج که متعلق به این سرزمین و آب و خاک مقدس است؛ جهت تولید آثار فاخر و ارزشمند با موضوع تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و عاشورایی ملت سلحشور این کهن بوم و بَر.
همچنین با افتخار یک نسخۀ کامل از کلیۀ آثار، تولیدات و آرشیو سازمان هنری رسانهای اوج، برای صیانت و امنیت بیشتر و نگهداری در گنجینه ارزشمند سپاه پاسداران به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه تقدیم میگردد.
و آخر اینکه؛ در این باب گفتنیها بسیار است، امّا فعلاً به همین مقدار بسنده کردم… بماند بقیه اش!
والسلام
اگر ناخدا جامه بر تن دَرَد / خدا کشتی آنجا که خواهد بَرَد
برقرار باشید
کوچکترین سرباز جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی. احسان محمّدحسنی»