به گزارش ایرنا، پایگاه خبری غرب انلاین در یادداشتی به نقل از حمید احمدی نژاد از فعالان رسانه ای استان با لحنی طنز اما محتوایی عبوس و گزنده به نقد منشا و شرایط ظهور و بروز و عاملان این دوگانه به عنوان امر غیر واقع پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
پردهٔ اول؛ به کسی وحی میشود که یک آرزویت برآورده میشود، اما دو برابر آن نیز به همسایهات داده میشود. آرزو میکند که یک چشمم نابینا شود تا همسایهاش که تنها یک چشم دارد کامل کور شود.
پرده دوم؛ غول چراغ جادو از کسی میخواهد که تنها یک آرزو کند و او آرزو میکند که بتواند سه آرزو کند.
در ایلام سالهاست مرزبندی شمال و جنوب نه در سطح عامهی جامعه بلکه در فضای سیاسی قدرت وجود دارد و کتمان آن امری مترداف با سطحینگریست.
این که چرا این فضای رادیکالیِ ما در برابر شما یا شاید هم شما در برابر ما به وجود آمده را از خود متولیانش باید پرسید. اما این که چگونه این تقابل نامیمون رخ میدهد را میتوان از مهرهچینیها، تخصیص بودجهها، سفرها و برآورده شدن و نشدن رویاها دید.
امروز اگر طرحی برای توسعه ایلام ریخته شود بسته به آن که در کجاست و کدام مدیر پیگیر آن بوده، تنها با اتفاق نظر میان غول مادر و غول بچههاست که از روی کاغذ به مرحله اجرا میرسد. حتی بسته به این که قدرت کدام یک از آنانی که نانشان از پی این طرح در روغن میافتد یا آنانی که نانشان آجر میشود غلبه پیدا میکند، طرح اجرا یا ناکام خواهد ماند.
در یک کلام میتوان گفت سقط جنین طرحهای توسعه در ایلام از بابت نظر و دستور دکترها بسیار شایع و رایج است.
قطعاً گذر همه شما یک بار هم که شده به اورژانس بیمارستانها افتاده است بیماران اورژانسی قبل از هرچیزی نیازمند درمانند، اما قوانین دستوپاگیر اورژانس قبل از درمان بر پر کردن فرمها، رضایت نامهها و پرداخت هزینهها تاکید دارد.
حال و روز تقریباً یک دهه ایلام همچون بیمار سکته کردهایست که سکته سوم را زده اما عوامل اورژانس این روزهایش بیش از آن که برای نجاتش شوک به دست باشند درپی پر کردن فرمها و برآورد هزینههایش هستند، و این جاست که همراهان ایلام ِ بیمار باید به فکر پر کردن فرم سردخانه باشند.
غولهای توسعهی ایلام این روزها بیشتر شبیه کاراکتر «دیبی» در کارتون کلاهقرمزیاند که به جای درست صحبت کردن همه چیز را برعکس میگویند.
کاش غولهای مرکزنشین حال چه در مسند رئیس کل و چه در کسوت نماینده و غولبچههای استاننشین از هر آرزویی برای ایلام آرزوی دیگر بسازند، نه همچون آن بندهخدا به قیمت نابینا شدن یک چشمش حاضر به کور شدن دیگریِ مخالف(به زعم خودشان) در جای دیگر ایلام باشند. شوکهایتان را به دست بگیرید باشد که فرمهای سردخانه از دست همراهان ایلام سکته کرده باز پس گرفته شود.
منبع: غرب آنلاین
در این یادداشت آمده است:
پردهٔ اول؛ به کسی وحی میشود که یک آرزویت برآورده میشود، اما دو برابر آن نیز به همسایهات داده میشود. آرزو میکند که یک چشمم نابینا شود تا همسایهاش که تنها یک چشم دارد کامل کور شود.
پرده دوم؛ غول چراغ جادو از کسی میخواهد که تنها یک آرزو کند و او آرزو میکند که بتواند سه آرزو کند.
در ایلام سالهاست مرزبندی شمال و جنوب نه در سطح عامهی جامعه بلکه در فضای سیاسی قدرت وجود دارد و کتمان آن امری مترداف با سطحینگریست.
این که چرا این فضای رادیکالیِ ما در برابر شما یا شاید هم شما در برابر ما به وجود آمده را از خود متولیانش باید پرسید. اما این که چگونه این تقابل نامیمون رخ میدهد را میتوان از مهرهچینیها، تخصیص بودجهها، سفرها و برآورده شدن و نشدن رویاها دید.
امروز اگر طرحی برای توسعه ایلام ریخته شود بسته به آن که در کجاست و کدام مدیر پیگیر آن بوده، تنها با اتفاق نظر میان غول مادر و غول بچههاست که از روی کاغذ به مرحله اجرا میرسد. حتی بسته به این که قدرت کدام یک از آنانی که نانشان از پی این طرح در روغن میافتد یا آنانی که نانشان آجر میشود غلبه پیدا میکند، طرح اجرا یا ناکام خواهد ماند.
در یک کلام میتوان گفت سقط جنین طرحهای توسعه در ایلام از بابت نظر و دستور دکترها بسیار شایع و رایج است.
قطعاً گذر همه شما یک بار هم که شده به اورژانس بیمارستانها افتاده است بیماران اورژانسی قبل از هرچیزی نیازمند درمانند، اما قوانین دستوپاگیر اورژانس قبل از درمان بر پر کردن فرمها، رضایت نامهها و پرداخت هزینهها تاکید دارد.
حال و روز تقریباً یک دهه ایلام همچون بیمار سکته کردهایست که سکته سوم را زده اما عوامل اورژانس این روزهایش بیش از آن که برای نجاتش شوک به دست باشند درپی پر کردن فرمها و برآورد هزینههایش هستند، و این جاست که همراهان ایلام ِ بیمار باید به فکر پر کردن فرم سردخانه باشند.
غولهای توسعهی ایلام این روزها بیشتر شبیه کاراکتر «دیبی» در کارتون کلاهقرمزیاند که به جای درست صحبت کردن همه چیز را برعکس میگویند.
کاش غولهای مرکزنشین حال چه در مسند رئیس کل و چه در کسوت نماینده و غولبچههای استاننشین از هر آرزویی برای ایلام آرزوی دیگر بسازند، نه همچون آن بندهخدا به قیمت نابینا شدن یک چشمش حاضر به کور شدن دیگریِ مخالف(به زعم خودشان) در جای دیگر ایلام باشند. شوکهایتان را به دست بگیرید باشد که فرمهای سردخانه از دست همراهان ایلام سکته کرده باز پس گرفته شود.
منبع: غرب آنلاین
کپی شد