این مهم در صنایع معدنی و فلزی بهویژه صنعت فولاد با توجه به حجم بالای تجارت اهمیت دوچندانی را به خود اختصاص داده است. بر همین اساس ماهنامه «اخبار فلزات» جهت بررسی نقش بنادر در توسعه اقتصادی کشور و صنعت فولاد با مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه اصفهان به گفتوگو نشسته است.
بهرام سبحانی اعتقاد دارد، با توجه به اهداف توسعهای کشور مطابق با سند چشمانداز 1404، توسعه بنادر و اسکلهها حائز اهمیت بهنظر میرسد. وجود مرز آبی بسیار طولانی در جنوب کشور، بهمنزله پتانسیل قدرتمند در حوزه بنادر است. بدون شک با سرمایهگذاری در این حوزه، این پتانسیل بالقوه به مزیت تبدیل میشود.
** س: اهمیت و نقش صادرات را در توسعه پایدار صنعت فولاد، چطور ارزیابی میکنید؟
ج: نقش صادرات در توسعه پایدار صنایع، محدود به فولاد نیست. اگر بازار فروش هر کالای تولیدی منحصر به بازار داخل باشد، صنایع را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد و بنا به شرایط زمینه تزلزل را بهوجود میآورد. چرا که با افت تقاضا، صنعت متکی به بازار داخل آسیب میبیند. بنابراین وصل شدن به بازار جهانی، ایمنی را در برابر تغییرات، نوسانات، رکود و ... بالا میبرد. برای نمونه در شرایطی که رکود بر اقتصاد کشوری سایه میافکند، اگر شرکتهای تولیدی بهخصوص واحدهای فولادی، با بازار بینالمللی همکاری داشته باشند، از روند جهانی استفاده میکنند. بازار جهانی وسعت بسیار بالایی دارد؛ در نتیجه میزان اثرگذاری منفی آن بر شرکتهای داخلی محدودتر خواهد بود. میزان تولید فولاد طی سال گذشته در کشور حدود 18 میلیون و مجموع مصرف آن نیز نزدیک به 20 میلیون تن برآورد شد. اگر نگاه تولیدکنندگان تنها محدود به بازار داخلی باشد، به بازاری 20 میلیون تنی متصل هستند. در حالیکه بازار جهانی با ظرفیت مصرف 1 میلیارد و 600 میلیون تن فولاد، فرصت ممتازی را در اختیار تولیدکنندگان قرار میدهد. بهعلاوه با حضور در صحنههای رقابت بینالمللی، تولیدکنندهها خود را با استانداردهای جهانی منطبق میکنند. استاندارد در درجه نخست بر کیفیت محصولات اثرگذار خواهد بود، در سایر حوزهها همچون شیوه تعامل با طرفهای خارجی، فرهنگ مبادله خریداران، تجارت با بنگاههای بینالمللی و .... نیز موثر عمل میکند و موجبات ارتقای شرکت را در سطوح جهانی فراهم میآورد. گفتنی است که دستاوردهای یاد شده، تنها بخشی از مزیتهای ارتباط با بازار جهانی محسوب میشوند.
** س: بهنظر جنابعالی، تکمیل زیرساختها بهویژه در حوزه حملونقل دریایی، برای توسعه صادرات صنعت فولاد چهمیزان اثرگذار خواهد بود؟
ج: طی سالهای گذشته همواره درصدی از فولاد کشور صادر میشد، اما تناژ آن چشمگیر نبود. سال گذشته میزان صادرات این محصول به بالاترین رکورد خود یعنی حدود 5 میلیون تن رسید. در سال جاری نیز برنامه 8 میلیون تنی برای صادرات آن در نظر گرفته شده است. همچنین توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که با توجه به سند چشمانداز 1404، تولید 55 میلیون تن فولاد در دستور کار قرار دارد. در این افق میزان مصرف فولاد داخلی معادل 30 میلیون تن برآورد میشود. در نتیجه باید تا کمتر از یک دهه آینده، زمینه لازم برای صادرات بیش از 20 میلیون تن فولاد فراهم شود. در شرایط کنونی، همین تناژ صادرات با انواع محدودیتها همچون، اسکله، تخلیه و بارگیری در بنادر و حملونقل ریلی و جادهای مواجه است. بنابراین زیرساختهای کشور در بسیاری از حوزهها همچون جاده، ریل، حملونقل دریایی و... آماده پاسخگویی به صادرات 20 میلیون تنی فولاد نیست و نیاز به توسعه در آنها بیش از پیش احساس میشود. گفتنی است که انتظار میرود طی سالهای آینده و با حذف تحریمهای بینالمللی میزان واردات و صادرات افزایش یابد؛ در نتیجه کشتیهای بسیار بیشتری در بنادر تردد خواهند کرد. حال اگر 5 برابر شدن صادرات فولاد را در کنار این توسعه قرار دهیم، این محدودیتها چندین برابر افزایش مییابد و لزوم رفع آنها ضروری است. با توسعه یاد شده مطابق افق 1404، در مواردی نیاز خواهد بود که برخی مواد اولیه صنعت فولاد همچون زغالسنگ، کک، سنگ آهن و گندله بهویژه برای واحدهای فولادی حاشیه خلیج فارس در برخی مقاطع زمانی به کشور وارد شوند. بنابراین ایجاد امکانات تخلیه و بارگیری مواد فله هم حائز اهمیت خواهد بود. در حال حاضر، تنها اسکله منطقه ویژه اقتصادی صنایع معدنی و فلزی خلیج فارس و بندر امام خمینی برای این موضوع تجهیز شدهاند. علاوه بر موارد یاد شده، ظرفیت کشتیها رقابت صنایع ما را با سایر کشورها دشوار میکند. برای مثال کشور قطر، اسکلهای با امکان پهلو دادن کشتیهایی با ظرفیت 400 هزار تن دارد. در حالی که در اسکلههای ایران، تنها کشتیها با ظرفیت حداکثر تا 70 هزار تن میتوانند پهلو بگیرند. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که در حمل دریایی با افزایش ظرفیت جابجایی، کرایهها به شدت کاهش خواهند یافت. حال اگر مواد اولیه همچون سنگ آهن از برزیل یا استرلیا وارد شود، قیمتها حتی تا چندین برابر افزایش خواهد یافت. تا جایی که برای کاهش هزینهها بهصورت نیم بند از کشتی بزرگ استفاده میکنند. یعنی در نیمهراه، بار سبکسازی میشود یا به کشتیهای کوچک انتقال پیدا میکند. این روش در مسافت طولانی، منطقی و بهصرفه خواهد بود؛ اما مشکلاتی همچون مسائل زیست محیطی، هدر رفتن مواد و ... را بههمراه دارد. از مجموع موارد یاد شده میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که در توسعه اسکلهها، افزایش ظرفیت حائز اهمیت است. همچنین افزایش آبخور محل توقف کشتیها نیز باید مورد توجه قرار گیرد تا کشتیهای بزرگ امکان پهلوگیری پیدا کنند. بدون شک تحقق این موارد در واردات و صادرات اثرات مثبت بسزایی را بهدنبال خواهد داشت.
** س: ایران از چه پتانسیلهایی در بخش بنادر برخوردار است؟ تاکنون چهمیزان از این پتانسیلها بهعنوان مزیت رقابتی مورد استفاده قرار گرفتهاند؟
ج: وجود مرز آبی بسیار طولانی از جنوب غربی تا جنوب شرقی کشور، بهمنزله پتانسیل قدرتمند در حوزه بنادر است. بدون شک با سرمایهگذاری در این حوزه، این پتانسیل بالقوه به مزیت تبدیل میشود. اما در حال حاضر عمده صادرات و واردات به منطقه بندرعباس تعلق دارد و قسمت محدودی نیز از بندر امام انجام میگیرد. گستره یاد شده، از این امکان برخوردار است که با سرمایه کافی به مناطقی با اسکلههای مجهز تبدیل شود. در ادامه نیز میتوان از این اسکلهها بهصورت تخصصی استفاده کرد. با توجه به ماهیت بسیار متنوع مواد صادراتی و وارداتی، چنین تفکیکی بدون شک کمک کننده خواهد بود. با این اقدام از تداخل کاری جلوگیری به عمل میآید و هر اسکله متناسب با محصول مورد نظر خود تجهیز میشود. این موضوع هم سرمایهگذاری را بهینه میکند و هم راندمان را بالا میبرد و در توسعه بنادر بهصورت متوازن در حاشیه خلیج فارس و دریای عمان، اثرگذار خواهد بود.
** س: وجود بنادر راهبردی چگونه و چه میزان در توسعه صنعت فولاد، اثرگذار خواهد بود؟
ج: توسعه امکانات حملونقل دریایی، دسترسی تولیدکنندگان را به آبهای آزاد تسریع میکند. شرکتهای فولاد خوزستان و اکسین به لحاظ بعد مسافت از بندر امام برای صادرات استفاده میکنند. فولاد مبارکه، ذوب آهن و فولاد هرمزگان نیز از بندرعباس برای صادرات محصولات خود بهره میگیرند. این شرکتها در صادرات با محدودیت فضا در بنادر و اسکلهها مواجه هستند. برای نمونه حدود 2 سال قبل که صادرات فولاد مبارکه حدود 2 میلیون و فولاد هرمزگان نیز نزدیک به یک میلیون تن برآورد میشد، در موارد متعددی، اسکلهها فضا برای پهلودهی به کشتیهای این واحدها نداشتند و ما مجبور به پرداخت غرامت تاخیر شدیم. بدون شک با توجه به محدودیت بنادر کشور، اولویت به آذوقه و مواد فاسد شدنی تعلق میگیرد و محصولاتی چون فولاد در ردههای بعدی قرار دارد. البته با همکاری سازمان بنادر و کشتیرانی قرار است تا محصولات با ارزش افزوده بالا در اولویت بارگیری قرار گیرند. اما بههرحال وقتی فضای بارگیری محدود است و امکانات پهلو گرفتن به حد کافی نیست، کشتیهایی با بار متفاوت با تاخیر مواجه میشوند؛ در نتیجه ضرورت توسعه بنادر حائز اهمیت خواهد بود.
** س: آیا زیرساخت لازم برای توسعه بنادر در کشور وجود دارد؟
ج: برخی تجهیزات مورد نیاز برای توسعه بنادر در کشور وجود ندارد؛ اما پیمانکاران حرفهای و بینالمللی وجود دارند که این تجهیزات را وارد و در مدت زمان کوتاهی، اسکلهها را احداث میکنند. همپای توسعه بنادر، رفع نواقص گلوگاههای حملونقل ضروری بهنظر میرسد. چراکه حتی اگر اسکلهها در بنادر مختلف تجهیز شوند، وقتی خطوط ریلی برای دسترسی به آنها وجود ندارد، مشکلات دیگری بهوجود خواهد آمد. یعنی توسعه جاده، خطوط ریلی و اسکله در کنار هم هستند. احداث خطوط ریلی در حاشیه خلیج فارس برای اتصال بنادر و ارتباط با شبکه راهآهن کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است. 2 خطه کردن خطوط راه آهن و افزایش سرعت سیر قطار نیز باید مورد توجه قرار گیرد. ظرفیت حمل بار وسایل نقلیه سنگین همچون کامیون با قطار قابل مقایسه نیست. ظرفیت بالای حمل، موجب بارگیری در مدت زمان کوتاهی میشود و رشد بهرهوری را بههمراه خواهد داشت. یعنی با حمل سریع، سرمایه مدت زمان کمتری میخوابد و نفع تولیدکنده را بهدنبال دارد.
** س: ارزیابی شما از عملکرد و نقش دولت در توسعه بنادر و زیرساختهای دریایی چیست؟ چه اقداماتی برای بهبود شرایط باید در دستور کار دولت قرار گیرد؟
ح: عملکرد دولتها در بحث بنادر و اسکلهها را نمیتوان در کوتاهمدت ارزیابی کرد؛ اما در مجموع میتوان گفت که این بخش با کاستیهایی همراه است که طی چند دهه ایجاد شده اند. برنامهریزی و جذب سرمایه در این حوزه باید مورد توجه قرار گیرد. در شرایط کنونی اهمیت جذب سرمایه بخش خصوصی مورد توجه دولت قرار دارد. بنابراین باید با تسهیل شرایط و جذب سرمایه، توسعه بنادر تحقق یابد. بهرهگیری از مشوقها و امتیازات در این مسیر ضروری بهنظر میرسد. لازم بهذکر است که در سایر کشورها از انواع روشهای سرمایهگذاری استفاده میشود، اما تجربههای مشابه در این حوزه و در ایران محدود هستند. برای نمونه میتوان از روش BOT نام برد. در این روش سرمایهگذار فعالیتی را اجرایی میکند، دورهای از آن استفاده میبرد و در ادامه پروژه را تحویل میدهد. این اقدام در حوزه بنادر پاسخگوی نیاز کشور خواهد بود چرا که امکانات احداث شده، همچنان باقی میمانند و مورد استفاده قرار میگیرند.
انتشاردهنده: اصغر دواتگر
بهرام سبحانی اعتقاد دارد، با توجه به اهداف توسعهای کشور مطابق با سند چشمانداز 1404، توسعه بنادر و اسکلهها حائز اهمیت بهنظر میرسد. وجود مرز آبی بسیار طولانی در جنوب کشور، بهمنزله پتانسیل قدرتمند در حوزه بنادر است. بدون شک با سرمایهگذاری در این حوزه، این پتانسیل بالقوه به مزیت تبدیل میشود.
** س: اهمیت و نقش صادرات را در توسعه پایدار صنعت فولاد، چطور ارزیابی میکنید؟
ج: نقش صادرات در توسعه پایدار صنایع، محدود به فولاد نیست. اگر بازار فروش هر کالای تولیدی منحصر به بازار داخل باشد، صنایع را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد و بنا به شرایط زمینه تزلزل را بهوجود میآورد. چرا که با افت تقاضا، صنعت متکی به بازار داخل آسیب میبیند. بنابراین وصل شدن به بازار جهانی، ایمنی را در برابر تغییرات، نوسانات، رکود و ... بالا میبرد. برای نمونه در شرایطی که رکود بر اقتصاد کشوری سایه میافکند، اگر شرکتهای تولیدی بهخصوص واحدهای فولادی، با بازار بینالمللی همکاری داشته باشند، از روند جهانی استفاده میکنند. بازار جهانی وسعت بسیار بالایی دارد؛ در نتیجه میزان اثرگذاری منفی آن بر شرکتهای داخلی محدودتر خواهد بود. میزان تولید فولاد طی سال گذشته در کشور حدود 18 میلیون و مجموع مصرف آن نیز نزدیک به 20 میلیون تن برآورد شد. اگر نگاه تولیدکنندگان تنها محدود به بازار داخلی باشد، به بازاری 20 میلیون تنی متصل هستند. در حالیکه بازار جهانی با ظرفیت مصرف 1 میلیارد و 600 میلیون تن فولاد، فرصت ممتازی را در اختیار تولیدکنندگان قرار میدهد. بهعلاوه با حضور در صحنههای رقابت بینالمللی، تولیدکنندهها خود را با استانداردهای جهانی منطبق میکنند. استاندارد در درجه نخست بر کیفیت محصولات اثرگذار خواهد بود، در سایر حوزهها همچون شیوه تعامل با طرفهای خارجی، فرهنگ مبادله خریداران، تجارت با بنگاههای بینالمللی و .... نیز موثر عمل میکند و موجبات ارتقای شرکت را در سطوح جهانی فراهم میآورد. گفتنی است که دستاوردهای یاد شده، تنها بخشی از مزیتهای ارتباط با بازار جهانی محسوب میشوند.
** س: بهنظر جنابعالی، تکمیل زیرساختها بهویژه در حوزه حملونقل دریایی، برای توسعه صادرات صنعت فولاد چهمیزان اثرگذار خواهد بود؟
ج: طی سالهای گذشته همواره درصدی از فولاد کشور صادر میشد، اما تناژ آن چشمگیر نبود. سال گذشته میزان صادرات این محصول به بالاترین رکورد خود یعنی حدود 5 میلیون تن رسید. در سال جاری نیز برنامه 8 میلیون تنی برای صادرات آن در نظر گرفته شده است. همچنین توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که با توجه به سند چشمانداز 1404، تولید 55 میلیون تن فولاد در دستور کار قرار دارد. در این افق میزان مصرف فولاد داخلی معادل 30 میلیون تن برآورد میشود. در نتیجه باید تا کمتر از یک دهه آینده، زمینه لازم برای صادرات بیش از 20 میلیون تن فولاد فراهم شود. در شرایط کنونی، همین تناژ صادرات با انواع محدودیتها همچون، اسکله، تخلیه و بارگیری در بنادر و حملونقل ریلی و جادهای مواجه است. بنابراین زیرساختهای کشور در بسیاری از حوزهها همچون جاده، ریل، حملونقل دریایی و... آماده پاسخگویی به صادرات 20 میلیون تنی فولاد نیست و نیاز به توسعه در آنها بیش از پیش احساس میشود. گفتنی است که انتظار میرود طی سالهای آینده و با حذف تحریمهای بینالمللی میزان واردات و صادرات افزایش یابد؛ در نتیجه کشتیهای بسیار بیشتری در بنادر تردد خواهند کرد. حال اگر 5 برابر شدن صادرات فولاد را در کنار این توسعه قرار دهیم، این محدودیتها چندین برابر افزایش مییابد و لزوم رفع آنها ضروری است. با توسعه یاد شده مطابق افق 1404، در مواردی نیاز خواهد بود که برخی مواد اولیه صنعت فولاد همچون زغالسنگ، کک، سنگ آهن و گندله بهویژه برای واحدهای فولادی حاشیه خلیج فارس در برخی مقاطع زمانی به کشور وارد شوند. بنابراین ایجاد امکانات تخلیه و بارگیری مواد فله هم حائز اهمیت خواهد بود. در حال حاضر، تنها اسکله منطقه ویژه اقتصادی صنایع معدنی و فلزی خلیج فارس و بندر امام خمینی برای این موضوع تجهیز شدهاند. علاوه بر موارد یاد شده، ظرفیت کشتیها رقابت صنایع ما را با سایر کشورها دشوار میکند. برای مثال کشور قطر، اسکلهای با امکان پهلو دادن کشتیهایی با ظرفیت 400 هزار تن دارد. در حالی که در اسکلههای ایران، تنها کشتیها با ظرفیت حداکثر تا 70 هزار تن میتوانند پهلو بگیرند. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که در حمل دریایی با افزایش ظرفیت جابجایی، کرایهها به شدت کاهش خواهند یافت. حال اگر مواد اولیه همچون سنگ آهن از برزیل یا استرلیا وارد شود، قیمتها حتی تا چندین برابر افزایش خواهد یافت. تا جایی که برای کاهش هزینهها بهصورت نیم بند از کشتی بزرگ استفاده میکنند. یعنی در نیمهراه، بار سبکسازی میشود یا به کشتیهای کوچک انتقال پیدا میکند. این روش در مسافت طولانی، منطقی و بهصرفه خواهد بود؛ اما مشکلاتی همچون مسائل زیست محیطی، هدر رفتن مواد و ... را بههمراه دارد. از مجموع موارد یاد شده میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که در توسعه اسکلهها، افزایش ظرفیت حائز اهمیت است. همچنین افزایش آبخور محل توقف کشتیها نیز باید مورد توجه قرار گیرد تا کشتیهای بزرگ امکان پهلوگیری پیدا کنند. بدون شک تحقق این موارد در واردات و صادرات اثرات مثبت بسزایی را بهدنبال خواهد داشت.
** س: ایران از چه پتانسیلهایی در بخش بنادر برخوردار است؟ تاکنون چهمیزان از این پتانسیلها بهعنوان مزیت رقابتی مورد استفاده قرار گرفتهاند؟
ج: وجود مرز آبی بسیار طولانی از جنوب غربی تا جنوب شرقی کشور، بهمنزله پتانسیل قدرتمند در حوزه بنادر است. بدون شک با سرمایهگذاری در این حوزه، این پتانسیل بالقوه به مزیت تبدیل میشود. اما در حال حاضر عمده صادرات و واردات به منطقه بندرعباس تعلق دارد و قسمت محدودی نیز از بندر امام انجام میگیرد. گستره یاد شده، از این امکان برخوردار است که با سرمایه کافی به مناطقی با اسکلههای مجهز تبدیل شود. در ادامه نیز میتوان از این اسکلهها بهصورت تخصصی استفاده کرد. با توجه به ماهیت بسیار متنوع مواد صادراتی و وارداتی، چنین تفکیکی بدون شک کمک کننده خواهد بود. با این اقدام از تداخل کاری جلوگیری به عمل میآید و هر اسکله متناسب با محصول مورد نظر خود تجهیز میشود. این موضوع هم سرمایهگذاری را بهینه میکند و هم راندمان را بالا میبرد و در توسعه بنادر بهصورت متوازن در حاشیه خلیج فارس و دریای عمان، اثرگذار خواهد بود.
** س: وجود بنادر راهبردی چگونه و چه میزان در توسعه صنعت فولاد، اثرگذار خواهد بود؟
ج: توسعه امکانات حملونقل دریایی، دسترسی تولیدکنندگان را به آبهای آزاد تسریع میکند. شرکتهای فولاد خوزستان و اکسین به لحاظ بعد مسافت از بندر امام برای صادرات استفاده میکنند. فولاد مبارکه، ذوب آهن و فولاد هرمزگان نیز از بندرعباس برای صادرات محصولات خود بهره میگیرند. این شرکتها در صادرات با محدودیت فضا در بنادر و اسکلهها مواجه هستند. برای نمونه حدود 2 سال قبل که صادرات فولاد مبارکه حدود 2 میلیون و فولاد هرمزگان نیز نزدیک به یک میلیون تن برآورد میشد، در موارد متعددی، اسکلهها فضا برای پهلودهی به کشتیهای این واحدها نداشتند و ما مجبور به پرداخت غرامت تاخیر شدیم. بدون شک با توجه به محدودیت بنادر کشور، اولویت به آذوقه و مواد فاسد شدنی تعلق میگیرد و محصولاتی چون فولاد در ردههای بعدی قرار دارد. البته با همکاری سازمان بنادر و کشتیرانی قرار است تا محصولات با ارزش افزوده بالا در اولویت بارگیری قرار گیرند. اما بههرحال وقتی فضای بارگیری محدود است و امکانات پهلو گرفتن به حد کافی نیست، کشتیهایی با بار متفاوت با تاخیر مواجه میشوند؛ در نتیجه ضرورت توسعه بنادر حائز اهمیت خواهد بود.
** س: آیا زیرساخت لازم برای توسعه بنادر در کشور وجود دارد؟
ج: برخی تجهیزات مورد نیاز برای توسعه بنادر در کشور وجود ندارد؛ اما پیمانکاران حرفهای و بینالمللی وجود دارند که این تجهیزات را وارد و در مدت زمان کوتاهی، اسکلهها را احداث میکنند. همپای توسعه بنادر، رفع نواقص گلوگاههای حملونقل ضروری بهنظر میرسد. چراکه حتی اگر اسکلهها در بنادر مختلف تجهیز شوند، وقتی خطوط ریلی برای دسترسی به آنها وجود ندارد، مشکلات دیگری بهوجود خواهد آمد. یعنی توسعه جاده، خطوط ریلی و اسکله در کنار هم هستند. احداث خطوط ریلی در حاشیه خلیج فارس برای اتصال بنادر و ارتباط با شبکه راهآهن کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است. 2 خطه کردن خطوط راه آهن و افزایش سرعت سیر قطار نیز باید مورد توجه قرار گیرد. ظرفیت حمل بار وسایل نقلیه سنگین همچون کامیون با قطار قابل مقایسه نیست. ظرفیت بالای حمل، موجب بارگیری در مدت زمان کوتاهی میشود و رشد بهرهوری را بههمراه خواهد داشت. یعنی با حمل سریع، سرمایه مدت زمان کمتری میخوابد و نفع تولیدکنده را بهدنبال دارد.
** س: ارزیابی شما از عملکرد و نقش دولت در توسعه بنادر و زیرساختهای دریایی چیست؟ چه اقداماتی برای بهبود شرایط باید در دستور کار دولت قرار گیرد؟
ح: عملکرد دولتها در بحث بنادر و اسکلهها را نمیتوان در کوتاهمدت ارزیابی کرد؛ اما در مجموع میتوان گفت که این بخش با کاستیهایی همراه است که طی چند دهه ایجاد شده اند. برنامهریزی و جذب سرمایه در این حوزه باید مورد توجه قرار گیرد. در شرایط کنونی اهمیت جذب سرمایه بخش خصوصی مورد توجه دولت قرار دارد. بنابراین باید با تسهیل شرایط و جذب سرمایه، توسعه بنادر تحقق یابد. بهرهگیری از مشوقها و امتیازات در این مسیر ضروری بهنظر میرسد. لازم بهذکر است که در سایر کشورها از انواع روشهای سرمایهگذاری استفاده میشود، اما تجربههای مشابه در این حوزه و در ایران محدود هستند. برای نمونه میتوان از روش BOT نام برد. در این روش سرمایهگذار فعالیتی را اجرایی میکند، دورهای از آن استفاده میبرد و در ادامه پروژه را تحویل میدهد. این اقدام در حوزه بنادر پاسخگوی نیاز کشور خواهد بود چرا که امکانات احداث شده، همچنان باقی میمانند و مورد استفاده قرار میگیرند.
انتشاردهنده: اصغر دواتگر
کپی شد